1. in his opinion, a dinner is incomplete without pickles
به نظر او شام بدون ترشی کامل نیست.
2. because of his death, the book has remained incomplete
به خاطر مرگ او کتاب ناتمام مانده است.
3. This is, of necessity, a brief and incomplete account.
[ترجمه ترگمان]این، از ضرورت است، یک شرح مختصر و ناقص
[ترجمه گوگل]این، ضرورت، یک حساب کوتاه و ناقص است
4. The decision was based on incomplete or inaccurate information.
[ترجمه ترگمان]این تصمیم براساس اطلاعات ناقص یا نادرست بود
[ترجمه گوگل]تصمیم بر اساس اطلاعات ناقص یا نادرست بود
5. Her collection remained incomplete.
[ترجمه ترگمان]مجموعه او ناقص باقی ماند
[ترجمه گوگل]مجموعه اش ناکافی بود
6. Our holiday would be incomplete without some time on the tennis courts.
[ترجمه ترگمان]تعطیلات ما بدون آن که مدتی در زمین های تنیس برگزار شود، ناقص خواهد بود
[ترجمه گوگل]تعطیلات ما بدون مدتی در زمین های تنیس ناقص خواهد بود
7. Your article is incomplete.
[ترجمه ترگمان]مقاله شما ناقص است
[ترجمه گوگل]مقاله شما ناقص است
8. That's an incomplete victory.
[ترجمه ترگمان]این یک پیروزی کامل است
[ترجمه گوگل]این یک پیروزی ناقص است
9. The report is incomplete; it does not include sales in France, for example.
[ترجمه ترگمان]این گزارش ناقص است؛ برای مثال، این گزارش شامل فروش در فرانسه نمی شود
[ترجمه گوگل]گزارش ناقص است برای مثال، فروش در فرانسه را شامل نمی شود
10. The clearing of rubbish and drains is still incomplete.
[ترجمه ترگمان]پاک سازی زباله و فاضلاب هنوز ناقص است
[ترجمه گوگل]پاکسازی زباله و زهکشی هنوز ناقص است
11. The report has been criticized as inaccurate and incomplete.
[ترجمه ترگمان]این گزارش به عنوان ناقص و ناقص مورد انتقاد قرار گرفته است
[ترجمه گوگل]این گزارش به عنوان نادرست و ناقص مورد انتقاد قرار گرفته است
12. Any view of Shostakovich is seriously incomplete without knowledge of these recordings.
[ترجمه ترگمان]هر دیدگاه از Shostakovich بدون اطلاع از این نوارها به طور جدی ناقص است
[ترجمه گوگل]هر گونه دیدگاه Shostakovich بدون اطلاع از این ضبط، به طور جدی ناقص است
13. We begin with a brief and necessarily incomplete review of UK statistics.
[ترجمه ترگمان]ما با مروری کوتاه و ضرورتا ناقص آمار بریتانیا شروع می کنیم
[ترجمه گوگل]ما با بررسی مختصر و الزاما ناقص آمار انگلیس آغاز می کنیم
14. His novel was incomplete when he died.
[ترجمه ترگمان]وقتی مرد، رمان او ناتمام ماند
[ترجمه گوگل]رمان او هنگام مرگ او ناقص بود
15. She had given me an incomplete list. One name was missing from it.
[ترجمه ترگمان]اون یه لیست کامل بهم داده بود یک اسم از آن گم شده بود
[ترجمه گوگل]او یک لیست ناقص را داده بود یک نام از آن گم شد