کلمه جو
صفحه اصلی

immediate predecessor

دیکشنری تخصصی

[ریاضیات] فعالیت یک مرحله قبل، مقدم بی واسطه، مقدم بلافصل، سابق بلافصل، عنصر بلافاصله جلوتر

پیشنهاد کاربران

اسلاف بلافصل


کلمات دیگر: