کلمه جو
صفحه اصلی

landing gear


(هواپیما و فضاناو و غیره) ابزار فرود (در آب یا بر خشکی)، فرودابزار، اراده، چر  هواپیما که هنگام نشستن هواپیما وزن انرا تحمل میکند، عراده هواپیما، وسایل فرود امدن

انگلیسی به فارسی

چرخ هواپیما که هنگام نشستن هواپیما وزن انرا تحمل می‌کند ، عراده هواپیما، وسایل فرود آمدن


دنده فرود، عراده هواپیما، وسایل فرود امدن


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: the wheels or pontoons of an aircraft designed to enable it to move on land or water when not airborne.

• apparatus used by a vehicle for landing and traveling on land or water (i.e. the wheels on an airplane)

دیکشنری تخصصی

[ریاضیات] ارابه ی فرود

جملات نمونه

1. The plane landed after the landing gear had deployed.
[ترجمه ترگمان]هواپیما پس از استقرار تجهیزات فرود فرود آمد
[ترجمه گوگل]هواپیما پس از فرود دنده فرود آمد

2. The aircraft's landing gear grazed the treetops as it landed.
[ترجمه ترگمان]هنگامی که فرود آمد، لوازم فرود هواپیما نوک درختان را زخمی کرد
[ترجمه گوگل]دنده فرود هواپیما وقتی که فرود می آید، درختان را می سوزاند

3. The landing gear is also a touch fighter-style - tall, thin and hard.
[ترجمه ترگمان]لوازم فرود نیز یک سبک جنگنده لمسی است - بلند قامت، لاغر و سخت
[ترجمه گوگل]دنده فرود نیز سبک جنگنده سبک - بلند، نازک و سخت است

4. Was the landing gear up or down, or was one leg out of phase with the other?
[ترجمه ترگمان]آیا فرود آمدن دنده به پایین یا پایین رفتن یک پا از فاز با دیگری بود؟
[ترجمه گوگل]آیا دنده فرود بود یا پایین، یا یک پا از مرحله با یک دیگر بود؟

5. The plane's landing gear had been sabotaged.
[ترجمه ترگمان]وسایل فرود هواپیما از روی عمد خراب شده بود
[ترجمه گوگل]دنده فرود هواپیما خراب شده است

6. The left landing gear went into an unplowed area of the taxiway.
[ترجمه ترگمان]لوازم فرود چپ در ناحیه unplowed از تاکسی وی وارد شدند
[ترجمه گوگل]چرخ دنده چپ به ناحیه ناحیه رانندگی رفت

7. That report was filed after the landing gear failed a latch check and unsafe lights were on when the gear was retracted.
[ترجمه ترگمان]این گزارش پس از اینکه لوازم فرود بر روی یک لچ برده نشد و چراغ ها خاموش شدند، تنظیم شد
[ترجمه گوگل]این گزارش پس از اینکه دنده فرود خراب شد، هنگام غرق شدن دنده، چراغ های نا امن به وجود آمد

8. After the point landing gear to the cockpit for the whole open.
[ترجمه ترگمان]بعد از لحظه ای که به کابین خلبان رفت تا برای همه باز شود
[ترجمه گوگل]بعد از نقطه دنده فرود به کابین خلبان برای کل باز

9. We're unable to crank landing gear down.
[ترجمه ترگمان]ما نمی تونیم وسایل فرود رو بیاریم پایین
[ترجمه گوگل]ما قادر به حرکت دنده فرود نیستیم

10. After the three-point landing gear to the cockpit for the whole open.
[ترجمه ترگمان]بعد از سه ضربه فرود در کابین خلبان برای کل فضای باز
[ترجمه گوگل]پس از سه نقطه دنده فرود به کابین خلبان برای کل باز

11. I accomplish this with a telescopic landing gear.
[ترجمه ترگمان]من این کار را با یک ابزار فرود تلسکوپی به انجام رساندم
[ترجمه گوگل]من این را با یک چرخ دنده تلسکوپی انجام می دهم

12. What makes this form of landing gear most attractive is its simplicity.
[ترجمه ترگمان]چیزی که این شکل از لوازم فرود را جذاب تر می سازد سادگی آن است
[ترجمه گوگل]چه چیزی باعث جذابیت این نوع دنده فرود می شود، سادگی آن است

13. A landing gear drop test method is presented in this paper, in which the lift is simulated by an air actuator and accumulator system with constant pressure.
[ترجمه ترگمان]یک روش تست کاهش دنده در این مقاله ارائه شده است که در آن آسانسور با یک محرک هوا و سیستم با بار استاتیک با فشار ثابت شبیه سازی شده است
[ترجمه گوگل]در این مقاله یک روش آزمون رسوب دنده فرود ارائه شده است که در آن آسانسور توسط یک سیستم تهویه هوا و باطری با فشار ثابت شبیه سازی شده است

14. P Evidence of leak on right landing gear.
[ترجمه ترگمان]P - شواهد نشت در لوازم فرود صحیح
[ترجمه گوگل]P شواهد نشت در دنده فرود مناسب

پیشنهاد کاربران

ارابه فرود
وسایل و ابزاری که برای فرود هواپیما استفاده میشود و مهم ترین آن چرخ هواپیما میباشد

The part of aircraft that support It whan It is landing


کلمات دیگر: