(بر) طبق، به پیروی از
in accord with
(بر) طبق، به پیروی از
دیکشنری تخصصی
[ریاضیات] با توجه به، بنا بر
جملات نمونه
1. I am in accord with your plan.
[ترجمه ترگمان]من با نقشه شما موافقم
[ترجمه گوگل]من با برنامه شما موافق هستم
[ترجمه گوگل]من با برنامه شما موافق هستم
2. Such an act would not be in accord with our policy.
[ترجمه ترگمان]چنین اقدامی مطابق با سیاست ما نخواهد بود
[ترجمه گوگل]چنین اقداماتی با سیاست ما مطابقت ندارد
[ترجمه گوگل]چنین اقداماتی با سیاست ما مطابقت ندارد
3. The project is completely in accord with government policy.
[ترجمه ترگمان]این پروژه کاملا مطابق با سیاست دولت است
[ترجمه گوگل]این پروژه کاملا مطابق با سیاست دولت است
[ترجمه گوگل]این پروژه کاملا مطابق با سیاست دولت است
4. This action would not be in accord with our policy.
[ترجمه ترگمان]این اقدام مطابق با سیاست ما نخواهد بود
[ترجمه گوگل]این اقدام با سیاست ما مطابقت ندارد
[ترجمه گوگل]این اقدام با سیاست ما مطابقت ندارد
5. Such statements are not in accord with sound international relations.
[ترجمه ترگمان]چنین اظهاراتی مطابق با روابط بین المللی صدا نیستند
[ترجمه گوگل]چنین بیانیه ها با روابط بین المللی صحی مطابقت ندارد
[ترجمه گوگل]چنین بیانیه ها با روابط بین المللی صحی مطابقت ندارد
6. These results are in accord with earlier research.
[ترجمه ترگمان]این نتایج با تحقیقات قبلی همخوانی دارند
[ترجمه گوگل]این نتایج با تحقیقات پیشین مطابقت دارد
[ترجمه گوگل]این نتایج با تحقیقات پیشین مطابقت دارد
7. Most people are in accord with their desire for peace.
[ترجمه ترگمان]اغلب مردم با آرزوی خود برای صلح موافق هستند
[ترجمه گوگل]اکثر مردم با میل خود به صلح موافق هستند
[ترجمه گوگل]اکثر مردم با میل خود به صلح موافق هستند
8. Painting ought to be in accord with the physiological nature of man.
[ترجمه ترگمان]نقاشی باید با ماهیت فیزیکی انسان هماهنگ باشد
[ترجمه گوگل]نقاشی باید مطابق با ماهیت فیزیولوژیکی انسان باشد
[ترجمه گوگل]نقاشی باید مطابق با ماهیت فیزیولوژیکی انسان باشد
9. First, the in-flight schedule is sometimes arranged in accord with time in your departure zone.
[ترجمه ترگمان]اول، برنامه در حال پرواز گاهی اوقات با زمان در منطقه عزیمت تان هماهنگ می شود
[ترجمه گوگل]اول، برنامه زمانی در پرواز گاهی اوقات مطابق با زمان در منطقه خروج شما تنظیم شده است
[ترجمه گوگل]اول، برنامه زمانی در پرواز گاهی اوقات مطابق با زمان در منطقه خروج شما تنظیم شده است
10. In accord with its graphic image, the desired detachment stands half-way between a mild staccato and a legato.
[ترجمه ترگمان]مطابق با تصویر گرافیکی آن، فاصله مورد نظر نیمه راه بین یک staccato ملایم و یک legato است
[ترجمه گوگل]با توجه به تصویر گرافیکی آن، جداسازی مورد نظر نیمه راه را بین استاکاتو خفیف و لگاتو برقرار می کند
[ترجمه گوگل]با توجه به تصویر گرافیکی آن، جداسازی مورد نظر نیمه راه را بین استاکاتو خفیف و لگاتو برقرار می کند
11. It is that the probabilistic idea is in accord with a kind of empiricism.
[ترجمه ترگمان]این است که ایده احتمالی با نوعی تجربه گرایی منطبق است
[ترجمه گوگل]این است که ایده احتمالاتی با نوع تجربی سازگار است
[ترجمه گوگل]این است که ایده احتمالاتی با نوع تجربی سازگار است
12. All the follow-through was in accord with these themes.
[ترجمه ترگمان]تمامی این موارد مطابق با این موضوعات بود
[ترجمه گوگل]تمام پیگیری ها با این تم ها مطابقت داشت
[ترجمه گوگل]تمام پیگیری ها با این تم ها مطابقت داشت
13. This is not in accord with the facts.
[ترجمه ترگمان]این مطابق با حقایق نیست
[ترجمه گوگل]این با واقعیت ها مطابقت ندارد
[ترجمه گوگل]این با واقعیت ها مطابقت ندارد
14. This is not in accord with parliamentary procedure.
[ترجمه ترگمان]این مطابق با روند پارلمانی نیست
[ترجمه گوگل]این امر با روش پارلمانی مطابقت ندارد
[ترجمه گوگل]این امر با روش پارلمانی مطابقت ندارد
15. The department most in accord with media and Congressional criticism became, unintentionally, its focus.
[ترجمه ترگمان]بخش اعظم این بخش با توجه به انتقادهای رسانه ها و کنگره، ناخواسته تمرکز خود را به دست آورد
[ترجمه گوگل]گروهی که بیشتر با انتقادات رسانه ها و کنگره موافق بودند، ناخواسته، تمرکز خود را به نمایش گذاشتند
[ترجمه گوگل]گروهی که بیشتر با انتقادات رسانه ها و کنگره موافق بودند، ناخواسته، تمرکز خود را به نمایش گذاشتند
پیشنهاد کاربران
مطابقت داشتن، انطباق داشتن با
همساز با. . . در هماهنگی با. . .
کلمات دیگر: