1. incomparable skill
مهارت بی مانند
2. love is incomparable with money
عشق و پول با هم غیرقابل مقایسه هستند.
3. His talent is incomparable with mine.
[ترجمه ترگمان]استعداد او بی نظیر است
[ترجمه گوگل]استعداد او منصفانه نیست
4. Friday, January 2 the incomparable singer / songwriter Miss Lavelle White takes the stage.
[ترجمه ترگمان]روز جمعه، ۲ ژانویه، دوشیزه Lavelle وایت خواننده و ترانه بی نظیر در صحنه حاضر شد
[ترجمه گوگل]جمعه، 2 ژانویه خواننده / ترانه ماندگار بی نظیر خانم لاوول سفید، صحنه را می گیرد
5. The cuisine is incomparable and the cellars are treasure houses of vintage after vintage of superb wines.
[ترجمه ترگمان]این غذاها بی نظیر هستند و زیرزمین، treasure از شراب انگور پس از شراب عالی هستند
[ترجمه گوگل]غذاهای غیر قابل تقسیم است و زیرزمین ها خانه های گنجینه ای از پرنعمت پس از پر کردن شراب فوق العاده هستند
6. She is incomparable and in business terms she is perfect.
[ترجمه ترگمان]او بی نظیر است و در شرایط کاری کامل است
[ترجمه گوگل]او غیر قابل مقایسه است و در شرایط تجاری او کامل است
7. His singing voice is incomparable.
[ترجمه ترگمان]صدای آواز او بی نظیر است
[ترجمه گوگل]صدای آواز او غیر قابل مقایسه است
8. Shape like tiger, white, fierce and incomparable, so become a distinguished symbol.
[ترجمه ترگمان]شکل ببر، سفید، درنده و بی نظیر، بنابراین نماد برجسته ای تبدیل می شود
[ترجمه گوگل]شکل مانند ببر، سفید، شدید و غیر قابل مقایسه، بنابراین تبدیل به یک نماد برجسته
9. But don't fear self-deceiving stupid. His incomparable pleasure.
[ترجمه ترگمان]اما از خود بی خود نشو لذت بی نظیری که داشت
[ترجمه گوگل]اما از احمق بودن خود فهمیده نباشید لذت بی نظیرش
10. Website author the also exactly be her incomparable art charm and oriency artistic image gasping in admiration of being.
[ترجمه ترگمان]نویسنده وب سایت نیز همان جذابیت هنری بی نظیر و تصویر هنری oriency را دارد که در تحسین از بودن به نفس نفس افتاده بود
[ترجمه گوگل]نویسنده وب سایت همچنین دقیقا جذابیت هنری بی نظیر و هنری هنری است که از تحسین وجودش دوری می کند
11. It is both her incomparable strength and her ultimate limitation.
[ترجمه ترگمان]این هم قدرت بی نظیر او و هم محدودیت نهایی اوست
[ترجمه گوگل]هر دو قدرت ناپایدار و محدودیت نهایی آن است
12. Though incomparable in scale with the two world wars, the Korean War was the first hot war during the cold-war period, and was also one of the severest conflicts between the East and the West.
[ترجمه ترگمان]جنگ کره با اینکه در مقایسه با دو جنگ جهانی بی نظیر بود، اولین جنگ گرم در طول دوران جنگ سرد بود و یکی از سخت ترین نبردها بین شرق و غرب بود
[ترجمه گوگل]اگرچه در دو جنگ جهانی دوام نیاورده بود، جنگ کره اولین جنگ گرم در طول جنگ سرد بود و همچنین یکی از شدیدترین درگیری ها میان شرق و غرب بود
13. Parallel processing possesses incomparable superiority relative to traditional sequential processing.
[ترجمه ترگمان]پردازش موازی دارای برتری بی نظیر نسبت به پردازش سنتی سنتی است
[ترجمه گوگل]پردازش موازی دارای برتریت بی نظیر نسبت به پردازش متوالی سنتی است
14. It was a performance of incomparable brilliance.
[ترجمه ترگمان]این یک نمایش درخشندگی بی نظیر بود
[ترجمه گوگل]این عملکردی از درخشش غیر قابل مقایسه بود