کلمه جو
صفحه اصلی

in practice


در عمل

انگلیسی به انگلیسی

• in actuality

دیکشنری تخصصی

[ریاضیات] در عمل، عملا

جملات نمونه

1. All theories originate from / in practice and in turn serve practice.
[ترجمه ترگمان]تمام تئوری ها از \/ در عمل نشات می گیرند و به نوبه خود عمل می کنند
[ترجمه گوگل]تمام نظریه ها از / در عمل آغاز می شوند و به نوبه خود در عمل عمل می کنند

2. It sounded like a good idea, but in practice it didn't work.
[ترجمه فرزانه] ایده خوبی به نظر می رسید، اما در عمل کار نکرد.
[ترجمه ترگمان]فکر خوبی به نظر می رسید، اما در تمرین، جواب نداد
[ترجمه گوگل]این یک ایده خوب بود، اما در عمل کار نمی کرد

3. In practice, this law is often given a wide interpretation by the police.
[ترجمه ترگمان]در عمل، این قانون اغلب تفسیری وسیع از پلیس ارائه می دهد
[ترجمه گوگل]در عمل، این قانون اغلب تفسیر گسترده ای از سوی پلیس ارائه می شود

4. In principle I agree with the idea, but in practice it's not always possible.
[ترجمه ترگمان]در اصل من با این ایده موافقم، اما در عمل همیشه ممکن نیست
[ترجمه گوگل]در اصل با این ایده موافق هستم، اما در عمل همیشه امکان پذیر نیست

5. Urban planners in practice have to take account of many interest groups in society.
[ترجمه ترگمان]برنامه ریزان شهری در عمل باید بسیاری از گروه های ذی نفع در جامعه را در نظر بگیرند
[ترجمه گوگل]برنامه ریزان شهری در عمل باید از بسیاری از گروه های مورد علاقه در جامعه را در نظر بگیرند

6. The following examples illustrate how this operates in practice.
[ترجمه ترگمان]مثال های زیر نشان می دهند که چگونه این عمل در عمل عمل می کند
[ترجمه گوگل]مثال های زیر نشان می دهد که چگونه این عمل در عمل انجام می شود

7. Your idea won't work in practice.
[ترجمه ترگمان]فکر شما در تمرین جواب نخواهد داد
[ترجمه گوگل]ایده شما در عمل کار نخواهد کرد

8. A school dental service exists in theory, but in practice, there are few dentists to work in them.
[ترجمه ترگمان]یک سرویس دندان پزشکی در مدرسه وجود دارد، اما در عمل، dentists کمی برای کار کردن در آن ها وجود دارد
[ترجمه گوگل]خدمات دندان پزشکی در تئوری وجود دارد، اما در عمل دندانپزشکان کمی برای کار در آنها وجود دارد

9. My solicitor is no longer in practice.
[ترجمه ترگمان]وکیل من دیگر در کار نیست
[ترجمه گوگل]وکیل من دیگر در عمل نیست

10. In practice women receive much lower wages than their male colleagues.
[ترجمه ترگمان]در عمل زنان بیشتر از همکاران مرد خود حقوق کمتری دریافت می کنند
[ترجمه گوگل]در عمل زنان دستمزد بسیار پایینتری نسبت به همکاران مرد دارند

11. She has retired from practice/is no longer in practice.
[ترجمه ترگمان]او از عمل بازنشسته شده است \/ دیگر در عمل نیست
[ترجمه گوگل]او از فعالیت بازنشسته است و دیگر در عمل نیست

12. It's important to keep in practice.
[ترجمه ترگمان]مهم است که به عمل ادامه دهید
[ترجمه گوگل]مهم است که در عمل ادامه داشته باشد

13. In practice, however, such an attitude is counter-productive.
[ترجمه ترگمان]با این حال، در عمل، چنین نگرشی بر ضد productive است
[ترجمه گوگل]در عمل، با این حال، چنین نگرشی ضد تولیدی است

14. He doubted whether the plan was realizable in practice.
[ترجمه ترگمان]او شک داشت که آیا این برنامه عملی است یا نه
[ترجمه گوگل]او شک داشت که آیا طرح در عمل قابل اجرا بود

15. He kept himself in practice at golfing.
[ترجمه ترگمان]او خود را در بازی گلف بازی می کرد
[ترجمه گوگل]او در تمرین گلف بازی کرد

پیشنهاد کاربران

در عمل

در واقع

در عمل، در واقع، عملا

کاربردی


کلمات دیگر: