رود اردن (که از کوه های لبنان سرچشمه گرفته به بحرالمیت می ریزد)، اردن، روداردن درفلسطین
jordan
رود اردن (که از کوه های لبنان سرچشمه گرفته به بحرالمیت می ریزد)، اردن، روداردن درفلسطین
انگلیسی به فارسی
اردن،رود اردن(درفلسطین )
اردن
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
مشتقات: Jordanian (adj.), Jordanian (n.)
مشتقات: Jordanian (adj.), Jordanian (n.)
• (1) تعریف: a Middle Eastern country between Syria and Saudi Arabia; Hashemite Kingdom of Jordan.
• (2) تعریف: a river that flows from Lebanon, along the border of Israel and Jordan and into the Dead Sea.
• hashemite kingdom of jordan, kingdom in southwest asia; river in southwest asia which flows through israel and jordan; male first name; family name; michael jordan (born 1963), american professional basketball player and actor
chamber pot (british informal)
the hashemite kingdom of jordan is a country in south-west asia. jordan was a part of the ottoman empire until the first world war. it was then ruled by britain under a league of nations mandate and was known as transjordan. it became independent in 1946. in 1967 israel occupied the west bank and east jerusalem. there are about 1 million palestinian refugees in jordan, about 200,000 of them living in refugee camps. king hussein ibn talal succeeded his grandfather in 1952. political parties were legalized in 1993 and abdul salam majali was appointed prime minister. jordan exports fruit and vegetables, and phosphates. large foreign debts and high inflation are major economic problems. jordan is a member of the arab league.
chamber pot (british informal)
the hashemite kingdom of jordan is a country in south-west asia. jordan was a part of the ottoman empire until the first world war. it was then ruled by britain under a league of nations mandate and was known as transjordan. it became independent in 1946. in 1967 israel occupied the west bank and east jerusalem. there are about 1 million palestinian refugees in jordan, about 200,000 of them living in refugee camps. king hussein ibn talal succeeded his grandfather in 1952. political parties were legalized in 1993 and abdul salam majali was appointed prime minister. jordan exports fruit and vegetables, and phosphates. large foreign debts and high inflation are major economic problems. jordan is a member of the arab league.
دیکشنری تخصصی
[ریاضیات] ژردان
جملات نمونه
1. I don't want to be the next Michael Jordan, I only want to be Kobe Bryant.
[ترجمه ترگمان]من نمی خواهم بعد از مایکل جردن باشم، من فقط می خواهم کوب بریانت باشم
[ترجمه گوگل]من نمی خواهم آینده مایکل جردن باشد، من فقط می خواهم کوبه بریانت باشم
[ترجمه گوگل]من نمی خواهم آینده مایکل جردن باشد، من فقط می خواهم کوبه بریانت باشم
2. He left today on a roundabout route for Jordan and is also due soon in Egypt.
[ترجمه ترگمان]او امروز در یک مسیر فلکه برای آردن عازم شد و به زودی در مصر نیز قرار خواهد گرفت
[ترجمه گوگل]او امروز در مسیر جاده ای برای اردن ترک کرده و به زودی در مصر نیز به سر می برد
[ترجمه گوگل]او امروز در مسیر جاده ای برای اردن ترک کرده و به زودی در مصر نیز به سر می برد
3. The pipeline supplies Jordan with 15 per cent of its crude oil.
[ترجمه ترگمان]این خط لوله ۱۵ درصد نفت خام خود را تامین می کند
[ترجمه گوگل]این خط لوله نفت اردن را با 15 درصد نفت خام تامین می کند
[ترجمه گوگل]این خط لوله نفت اردن را با 15 درصد نفت خام تامین می کند
4. "I wish I did," said Phil Jordan, relapsing into his usual gloom.
[ترجمه ترگمان]فیل جردن در حالی که دوباره به حالت افسردگی عادی خود بازگشته بود گفت: \" کاش این کار را می کردم \"
[ترجمه گوگل]فیل جردن گفت: 'من آرزو می کنم، که به دلمشغول معمولی مرا می لرزد '
[ترجمه گوگل]فیل جردن گفت: 'من آرزو می کنم، که به دلمشغول معمولی مرا می لرزد '
5. He cracked up Jordan to the stars.
[ترجمه ترگمان]جردن را به طرف ستاره ها ترک کرد
[ترجمه گوگل]او اردن را به ستاره ها ترک کرد
[ترجمه گوگل]او اردن را به ستاره ها ترک کرد
6. Jordan reopened its border with Iraq.
[ترجمه ترگمان]آردن مرز خود با عراق را بازگشایی کرد
[ترجمه گوگل]اردن مرز خود را با عراق باز کرد
[ترجمه گوگل]اردن مرز خود را با عراق باز کرد
7. Jordan asked for editorial control of the project.
[ترجمه ترگمان]جردن خواستار کنترل سردبیری پروژه شد
[ترجمه گوگل]اردن خواستار کنترل سرمقاله این پروژه شد
[ترجمه گوگل]اردن خواستار کنترل سرمقاله این پروژه شد
8. Traffic from Jordan to Iraq is down to a dozen loaded lorries a day, compared with a high of 200 a day.
[ترجمه ترگمان]ترافیک از آردن به عراق در مقایسه با ۲۰۰ کامیون باری در روز در مقایسه با ۲۰۰ کامیون در روز کاهش یافت
[ترجمه گوگل]ترافیک از اردن به عراق تا روز دوازده لارو بارگیری می شود، در مقایسه با روزانه 200 تن
[ترجمه گوگل]ترافیک از اردن به عراق تا روز دوازده لارو بارگیری می شود، در مقایسه با روزانه 200 تن
9. Jordan promised to trim the city budget without cutting essential services.
[ترجمه ترگمان]آردن قول داد بدون قطع خدمات ضروری، بودجه شهر را تغییر دهد
[ترجمه گوگل]اردن وعده داده بود که بدون پرداختن به خدمات ضروری، بودجه شهر را تمیز کند
[ترجمه گوگل]اردن وعده داده بود که بدون پرداختن به خدمات ضروری، بودجه شهر را تمیز کند
10. They double-teamed Jordan in the second half.
[ترجمه ترگمان]آن ها در نیمه دوم با یکدیگر هم کاری کردند
[ترجمه گوگل]آنها در نیمه دوم اردن دو تیم را تشکیل دادند
[ترجمه گوگل]آنها در نیمه دوم اردن دو تیم را تشکیل دادند
11. Off to one side, Sticht, Macomber, Jordan, and Kreps huddled to discuss something.
[ترجمه ترگمان]به یک طرف، Sticht، macomber، اردن و Kreps جمع شده بودند تا چیزی را مورد بحث و بررسی قرار دهند
[ترجمه گوگل]از طرفی، Sticht، Macomber، Jordan، و Kreps مشغول بحث درباره چیزی بودند
[ترجمه گوگل]از طرفی، Sticht، Macomber، Jordan، و Kreps مشغول بحث درباره چیزی بودند
12. Jordan started up a band of his own.
[ترجمه ترگمان]جردن یک گروه از خودش را شروع کرد
[ترجمه گوگل]اردن گروهی از خود را آغاز کرد
[ترجمه گوگل]اردن گروهی از خود را آغاز کرد
13. Jordan led his team to victory .
[ترجمه ترگمان]جردن تیم خود را به سمت پیروزی هدایت کرد
[ترجمه گوگل]اردن تیم خود را به پیروزی رساند
[ترجمه گوگل]اردن تیم خود را به پیروزی رساند
14. Michael Jordan was my hero, and meeting him in the flesh was a real thrill.
[ترجمه ترگمان]مایکل جردن قهرمان من بود و با دیدن او در گوشت، یک هیجان واقعی بود
[ترجمه گوگل]مایکل جردن قهرمان من بود، و ملاقات او با گوشت هیجان واقعی بود
[ترجمه گوگل]مایکل جردن قهرمان من بود، و ملاقات او با گوشت هیجان واقعی بود
پیشنهاد کاربران
کشور اردن
کلمات دیگر: