کلمه جو
صفحه اصلی

homological


معنی : همانند، متجانس، برابر، همسان
معانی دیگر : رجوع شود به: homologous، homologous همسان، متشابه

انگلیسی به فارسی

( homologous ) همسان، همانند، برابر، متشابه، متجانس


همولوگ، همسان، متجانس، همانند، برابر


دیکشنری تخصصی

[ریاضیات] همتایی، هومولوژیکی

مترادف و متضاد

همانند (صفت)
similar, equal, alike, like, homological

متجانس (صفت)
congruent, homological, congruous

برابر (صفت)
plain, symmetric, symmetrical, equal, equivalent, homological, square, parallel, double, paired, tantamount, equipollent

همسان (صفت)
similar, homological, homologous


کلمات دیگر: