باقی مانده، پس مانده، ته نشین، پس ماند، قسمت باقی مانده، فضولات، تفاله مانده، زیادتی، فضله
residues
انگلیسی به فارسی
پیشنهاد کاربران
باقی مانده
پسماند
بقای ( بقایای )
کلمات دیگر:
باقی مانده، پس مانده، ته نشین، پس ماند، قسمت باقی مانده، فضولات، تفاله مانده، زیادتی، فضله