کلمه جو
صفحه اصلی

burglary


معنی : دزدی
معانی دیگر : (حقوق)، ورود غیرمجاز (به هرگونه ساختمان در هر موقع به منظور دزدی یا هر عمل غیرقانونی)، ورود بخانه ای درشب بقصد ارتکاب جرم

انگلیسی به فارسی

سرقت، دزدی


ورود به ‌خانه‌ای در شب به قصد ارتکاب جرم، دزدی


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
حالات: burglaries
• : تعریف: the act of breaking into a building with the intent of committing a crime, esp. stealing.
مشابه: breaking and entering, housebreaking, larceny, robbery, stealing, theft, thievery

• break-in, theft, robbery
if someone carries out a burglary or commits burglary, they break into a building and steal things.

مترادف و متضاد

دزدی (اسم)
filch, abstraction, theft, robbery, stealing, larceny, embezzlement, peculation, burglary, thievery, lift, nip, spoliation

stealing from residence, business


Synonyms: break-in, breaking and entering, caper, crime, filching, heist, housebreaking, larceny, owl job, pilferage, prowl, robbery, safecracking, second-story work, sting, theft, thieving


جملات نمونه

1. Cash was taken during a burglary of the apartment.
[ترجمه ایلیا] پول نقد در یک سرقت از آپارتمان دزدیده شد
[ترجمه ترگمان]پول نقد در طی یک سرقت از آپارتمان گرفته شد
[ترجمه گوگل]پول نقد در زمان سرقت از آپارتمان گرفته شد

2. The two men were charged with burglary and remanded in custody .
[ترجمه ترگمان]این دو نفر به دزدی متهم شده و در بازداشت به سر می برند
[ترجمه گوگل]دو مرد به اتهام سرقت و محاکمه بازداشت شدند

3. We had new locks fitted after the burglary.
[ترجمه ترگمان] بعد از دزدی، قفل جدید پیدا کردیم
[ترجمه گوگل]قفل های جدیدی پس از سرقت وجود داشت

4. An 11-year-old boy committed a burglary.
[ترجمه ترگمان]یک پسر ۱۱ ساله به دزدی دست زده است
[ترجمه گوگل]یک پسر 11 ساله سرقت کرد

5. Crime is on the increase, especially mugging and burglary.
[ترجمه #rp] ارتکاب جرم بخصوص قاچاق و سرقت رو به افزایش است.
[ترجمه ترگمان]جرم در حال افزایش است، به خصوص دزدی و دزدی
[ترجمه گوگل]جرم در حال افزایش است، به خصوص گسستگی و سرقت

6. To minimize the risk of burglary, install a good alarm system.
[ترجمه ترگمان]برای به حداقل رساندن خطر سرقت، یک سیستم هشدار خوب نصب کنید
[ترجمه گوگل]برای به حداقل رساندن خطر سرقت، یک سیستم زنگ خطر خوب نصب کنید

7. I don't buy the burglary story.
[ترجمه ترگمان]من داستان دزدی رو قبول ندارم
[ترجمه گوگل]من داستان سرقت را نمی گیرم

8. A burglary occurs every three minutes in London.
[ترجمه ترگمان]هر سه دقیقه یک بار در لندن دزدی اتفاق می افتد
[ترجمه گوگل]هر 3 دقیقه در لندن یک سرقت رخ می دهد

9. They were involved in burglary for years before the police caught up with them.
[ترجمه ترگمان]آن ها سال ها قبل از اینکه پلیس با آن ها دستگیر شود، در سرقت شرکت داشتند
[ترجمه گوگل]آنها سالها قبل از سرقت پولیس دستگیر شده بودند

10. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress day by day!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه گوگل]آرزو می کنم که بتوانید از فرهنگ لغت حکم آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!

11. A quantity of jewellery was taken during the burglary.
[ترجمه ترگمان]در طی این سرقت مقداری جواهر به دست آمد
[ترجمه گوگل]تعدادی از جواهرات در حین سرقت گرفته شد

12. Detectives described the burglary as 'crude and amateurish'.
[ترجمه ترگمان]کاراگاهان این دزدی را خام و آماتور توصیف کردند
[ترجمه گوگل]کارآگاهان سرقت را 'خام و آماتور' توصیف کردند

13. Many victims of burglary feel their homes have been defiled.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از قربانیان دزدی احساس می کنند که خانه های آن ها مورد بی حرمتی قرار گرفته است
[ترجمه گوگل]بسیاری از قربانیان سرقت، خانه هایشان را نابود می کنند

14. We'd talked about moving, and the burglary clinched it for us.
[ترجمه ترگمان]در مورد حرکت حرف می زدیم، و دزدی به خاطر ما به هم گره خورده بود
[ترجمه گوگل]ما درباره جابجایی صحبت می کردیم و سرقت برای ما چسبیده بود

15. If you are the victim of a burglary, the emotional upset can affect you for a long time.
[ترجمه ترگمان]اگر شما قربانی دزدی هستید، این ناراحتی عاطفی می تواند به مدت طولانی بر شما تاثیر بگذارد
[ترجمه گوگل]اگر شما قربانی سرقت هستید، ناراحتی عاطفی می تواند به مدت طولانی شما را تحت تاثیر قرار دهد

پیشنهاد کاربران

سارق ( خانه )

ورود غیر مجاز

دزدی از خانه

سرقت از خانه
سارق غلطه

ورود به هر ساختمانی به قصد جرم

سرقت ساختمان


e. g. Burglary carries a maximum sentence of 14 years' imprisonment
دزدی ماکزیمم محکومیت/حکم ۱۴ سال زندان داره

حقیقت این است که این جرم معادل فارسی دقیقی ندارد.
entering a building, ship, or inhabited vehicle ( e. g. a caravan ) as a trespasser with the intention of
committing one of four specified crimes in it ( burglary with intent ) or entering it as a trespasser only but subsequently committing one of two specified crimes in it ( burglary without intent ) . The four specified crimes for burglary with intent are ( 1 ) *theft; ( 2 ) inflicting *grievous bodily harm; ( 3 ) causing *criminal damage; and ( 4 ) rape of a person in the building ) .

ورود غیر مجاز به خانه، آپارتمان ، مدرسه و. . . . . . به قصد جرم
Housebreaking

سرقت از اماکن مسقف

( حقوق ) ورود به ملک دیگری بدون مجوز


کلمات دیگر: