کلمه جو
صفحه اصلی

scholars

انگلیسی به فارسی

عالمان، محقق، پژوهشگر، دانشمند، دانش پژوه، دانشور، ادیب، عضو فرهنگستان، اهل تتبع، شاگرد ممتاز، خردمند


جملات نمونه

1. scholars of the first rank welcomed him as their peer
دانشمندان تراز اول او را به عنوان هم سنخ خود با آغوش باز پذیرفتند.

2. the commonalty of scholars
همه ی دانشمندان

3. anti-intellectual atmospheres never produce scholars
محیط های ضدمتفکر هرگز دانشمند نمی پرورانند.

4. one of our university's reputable scholars
یکی از دانشمندان خوشنام دانشگاه ما

پیشنهاد کاربران

زبانشناسان

دانش پژوهان، محققان

اندیشمندان ،
دانشوران
متفکرین


کلمات دیگر: