پارتی ها، پارتیزان، طرفدار، حامی، پیرو متعصب، شمشیر پهن و دسته بلند
partisans
انگلیسی به فارسی
جملات نمونه
1. the partisans were under tito's command
چریک ها تحت فرماندهی تیتو بودند.
پیشنهاد کاربران
طرفداران, پیروان
کلمات دیگر:
پارتی ها، پارتیزان، طرفدار، حامی، پیرو متعصب، شمشیر پهن و دسته بلند