پیشگام، پیشقدم شدن
pioneered
انگلیسی به فارسی
پیشنهاد کاربران
be pioneered by : به پیشگامی . . . بودن
the development state route was pioneered by Japan : مسیر دولت توسعه به پیشگامی ژاپن بود
the development state route was pioneered by Japan : مسیر دولت توسعه به پیشگامی ژاپن بود
کلمات دیگر: