کلمه جو
صفحه اصلی

schemes

انگلیسی به فارسی

طرح ها، طرح، برنامه، رویه، نقشه، طرح کلی، ترتیب، تدبیر، تمهید، طرح کردن، نقشه طرح کردن، توطئه چیدن


جملات نمونه

1. infernal schemes
نقشه های شیطانی

2. they are onto our schemes
آنها از نقشه های ما باخبرند.

پیشنهاد کاربران

روش ها

برنامه ها، طرح ها، رویه ها، تمهیدات، ترتیبات، تدابیر، آرایشات


کلمات دیگر: