کلمه جو
صفحه اصلی

welfare benefits

انگلیسی به انگلیسی

• financial aid and other assistance provided by government or other agencies to people who are unemployed or in financial need

جملات نمونه

1. This national fund pays for welfare benefits such as unemployment and sickness pay.
[ترجمه ترگمان]این صندوق ملی مزایایی مانند بیکاری و حقوق بیکاری دارد
[ترجمه گوگل]این صندوق ملی برای مزایای رفاهی مانند بیکاری و پرداخت حقوق بیمه می پردازد

2. In addition, government policies on taxation and welfare benefits will have a significant influence.
[ترجمه ترگمان]به علاوه، سیاست های دولت بر روی مالیات و مزایای رفاهی تاثیر قابل توجهی خواهد داشت
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، سیاست های دولت در زمینه مالیات و مزایای رفاهی تاثیر قابل توجهی خواهد داشت

3. How effective are welfare benefits as redistributive measures?
[ترجمه ترگمان]مزایای رفاه اجتماعی چقدر موثر هستند؟
[ترجمه گوگل]مزایای رفاه به عنوان اقدامات توزیع مجدد چگونه موثر است؟

4. The measure would also limit cash welfare benefits to a total of five years.
[ترجمه ترگمان]این اقدام همچنین مزایای رفاهی نقدی را برای ۵ سال کاهش خواهد داد
[ترجمه گوگل]این معیار همچنین می تواند مزایای رفاه رفاهی را در مجموع پنج سال محدود کند

5. Almost all have been without welfare benefits or explanation.
[ترجمه ترگمان]تقریبا همه آن ها مزایای رفاهی و توضیحی نداشته اند
[ترجمه گوگل]تقریبا همه بدون مزایای رفاهی یا توضیح داده شده اند

6. Annabelle stopped getting welfare benefits when her husband landed a minimum-wage job.
[ترجمه ترگمان]Annabelle زمانی که شوهرش یک شغل حداقل دست مزد به دست آورد، از مزایای رفاهی دست کشید
[ترجمه گوگل]Annabelle هنگامی که شوهرش دستمزد حداقل دستمزد را گرفت، مزایای رفاه را متوقف کرد

7. Mr. Ashton How many welfare benefits have been cut and how many freezes have been imposed to pay for taxation cuts?
[ترجمه ترگمان]آقای اشتون چه امتیازات رفاهی را کاهش داده و بسیاری از فریز برای پرداخت مالیات اعمال شده است؟
[ترجمه گوگل]آقای اشتون چگونه بسیاری از مزایای رفاهی کاهش یافته و تعداد زیادی از انفجارها برای پرداخت مالیات کاهش یافته است؟

8. If Congress ends welfare benefits, the state then would have to pick up the costs.
[ترجمه ترگمان]اگر کنگره منافع رفاهی را به پایان برساند، دولت باید هزینه ها را جبران کند
[ترجمه گوگل]اگر کنگره مزایای رفاه را به دست آورد، دولت پس از آن باید هزینه ها را برآورده کند

9. Without welfare benefits, many may become homeless, others will go hungry.
[ترجمه ترگمان]بدون مزایای رفاهی، ممکن است افراد بی خانمان شوند، سایرین گرسنه خواهند شد
[ترجمه گوگل]بدون مزایای رفاهی بسیاری ممکن است بی خانمان شوند، دیگران گرسنه خواهند ماند

10. He attacks illegal immigration and opposes welfare benefits for illegal immigrants.
[ترجمه ترگمان]او به مهاجرت غیرقانونی حمله کرده و با مزایای رفاهی مهاجران غیرقانونی مخالف است
[ترجمه گوگل]او به مهاجرت غیر قانونی مهاجرت می کند و از مزایای رفاهی برای مهاجران غیر قانونی است

11. Those employees were entitled to health and welfare benefits under a labor contract between Santa Fe and the labor union.
[ترجمه ترگمان]این کارمندان تحت یک قرارداد کار بین سانتا فه و اتحادیه کارگری، حق بیمه سلامت و رفاه را داشتند
[ترجمه گوگل]این کارکنان تحت مزایای بهداشتی و رفاهی تحت قرارداد کار بین سانتافه و اتحادیه کارگری بودند

12. Rosellini campaigned hard against the measure to cut welfare benefits.
[ترجمه ترگمان]Rosellini علیه این اقدام برای کاهش مزایای رفاهی مبارزه کرد
[ترجمه گوگل]Rosellini شدیدا مخالفت کرد و اقدام به کاهش مزایای رفاهی کرد

13. Michigan once provided the broadest welfare benefits in the U. S.
[ترجمه ترگمان]میشیگان زمانی بیش ترین مزایای رفاهی را در ایالات متحده به همراه داشت اس
[ترجمه گوگل]یک بار میشیگان بزرگترین مزایای رفاهی را در U S

14. Welfare benefits, local and central government were most affected.
[ترجمه ترگمان]مزایای رفاهی، دولت محلی و مرکزی بیش ترین تاثیر را داشته است
[ترجمه گوگل]مزایای رفاهی، دولت محلی و مرکزی بیشتر تحت تاثیر قرار گرفتند

15. Some suspect that the availability of welfare benefits, more generous to single mothers than married ones, may be an incentive.
[ترجمه ترگمان]برخی تصور می کنند که در دسترس بودن مزایای رفاهی، نسبت به مادران مجرد، نسبت به آن هایی که ازدواج کرده اند، می تواند یک انگیزه باشد
[ترجمه گوگل]برخی معتقدند که دسترسی به مزایای رفاهی، مزایای بیشتری برای مادران مجرد نسبت به افراد متاهل، ممکن است یک انگیزه باشد


کلمات دیگر: