• trade exchange, system in which companies or people trade merchandise and services without using money
barter system
انگلیسی به انگلیسی
جملات نمونه
1. Trading was carried out under a barter system.
[ترجمه ترگمان]بازرگانی تحت یک سیستم مبادله پایاپای انجام شد
[ترجمه گوگل]بازرگانی تحت یک سیستم دادوستد انجام شد
[ترجمه گوگل]بازرگانی تحت یک سیستم دادوستد انجام شد
2. In the barter system of the plains, five tipi poles might equal one horse.
[ترجمه ترگمان]در سیستم جدید دشت های دشت ها، پنج قطب tipi ممکن است با یک اسب برابری کنند
[ترجمه گوگل]در سیستم مبادله دشت ها، پنج قطب tipi ممکن است برابر یک اسب
[ترجمه گوگل]در سیستم مبادله دشت ها، پنج قطب tipi ممکن است برابر یک اسب
3. The institution of a high level global barter system might soon take root.
[ترجمه ترگمان]این موسسه یک سیستم پایاپای سطح بالا ممکن است به زودی ریشه بگیرد
[ترجمه گوگل]مؤسسه سیستم جهانی مبادلات سطح بالا ممکن است به زودی ریشه داشته باشد
[ترجمه گوگل]مؤسسه سیستم جهانی مبادلات سطح بالا ممکن است به زودی ریشه داشته باشد
4. I love the old barter system, it's high time to bring it back.
[ترجمه ترگمان]من از سیستم barter قدیمی خوشم میاد زمان زیادیه که برش گردونم
[ترجمه گوگل]من سیستم قدیمی تبادلی را دوست دارم، وقت آن است که آن را بازگردانم
[ترجمه گوگل]من سیستم قدیمی تبادلی را دوست دارم، وقت آن است که آن را بازگردانم
5. Also, the clinic uses a barter system.
[ترجمه ترگمان]هم چنین این کلینیک از یک سیستم مبادله پایاپای استفاده می کند
[ترجمه گوگل]همچنین، کلینیک از سیستم تبادل استفاده می کند
[ترجمه گوگل]همچنین، کلینیک از سیستم تبادل استفاده می کند
6. It is difficult to image saving under a barter system.
[ترجمه ترگمان]ذخیره کردن تحت یک سیستم مبادله کالا مشکل است
[ترجمه گوگل]صرفه جویی در تصویر تحت سیستم تبادل دشوار است
[ترجمه گوگل]صرفه جویی در تصویر تحت سیستم تبادل دشوار است
7. My website design was done through the barter system, so I saved well over $000 there, for example.
[ترجمه ترگمان]طراحی وب سایت من از طریق سیستم مبادله پایاپای انجام شد، برای مثال، من در آنجا بیش از ۱۰۰۰۰ دلار پس انداز کردم
[ترجمه گوگل]طراحی وب سایت من از طریق سیستم مبادله انجام شد، به طوری که من برای بیش از 000 دلار آن را ذخیره کردم، به عنوان مثال
[ترجمه گوگل]طراحی وب سایت من از طریق سیستم مبادله انجام شد، به طوری که من برای بیش از 000 دلار آن را ذخیره کردم، به عنوان مثال
8. Also, the clinic uses a barter system. Patients can pay with things like handmade baskets, labor exchanges or young trees.
[ترجمه ترگمان]هم چنین این کلینیک از یک سیستم مبادله پایاپای استفاده می کند بیماران می توانند با چیزهایی مانند سبدهای دست ساز، بازار کار یا درختان جوان پول پرداخت کنند
[ترجمه گوگل]همچنین، کلینیک از سیستم تبادل استفاده می کند بیماران می توانند با چیزهایی مانند سبدهای دست ساز، مبادلات کار و یا درختان جوان پرداخت کنند
[ترجمه گوگل]همچنین، کلینیک از سیستم تبادل استفاده می کند بیماران می توانند با چیزهایی مانند سبدهای دست ساز، مبادلات کار و یا درختان جوان پرداخت کنند
9. Then the barter system was replaced by coins.
[ترجمه ترگمان]سپس دستگاه مبادله کالا با سکه جایگزین شد
[ترجمه گوگل]سپس سیستم مبادله با سکه جایگزین شد
[ترجمه گوگل]سپس سیستم مبادله با سکه جایگزین شد
10. Thus the first step in moving to a barter system is increasing bankruptcy on all fronts.
[ترجمه ترگمان]بنابراین اولین گام در حرکت به یک سیستم مبادله کالا، ورشکستگی را در همه زمینه ها افزایش می دهد
[ترجمه گوگل]بنابراین اولین قدم در حرکت به یک سیستم تبادل، افزایش ورشکستگی در همه جبهه است
[ترجمه گوگل]بنابراین اولین قدم در حرکت به یک سیستم تبادل، افزایش ورشکستگی در همه جبهه است
11. The barter system, where things of value are being exchanged, will replace this.
[ترجمه ترگمان]سیستم مبادله کالا، که در آن اشیا ارزش رد و بدل می شوند، جایگزین آن خواهند شد
[ترجمه گوگل]سیستم مبادله ای که ارزش مبادلات را در اختیار دارد، جایگزین این می شود
[ترجمه گوگل]سیستم مبادله ای که ارزش مبادلات را در اختیار دارد، جایگزین این می شود
12. For example, if a baker wants meat, he must search for a person who sells meat and wants bread under a barter system.
[ترجمه ترگمان]برای مثال، اگر یک نانوایی از گوشت بخواهد، باید به دنبال کسی بگردد که گوشت می فروشد و نان را تحت یک سیستم پایاپای می فروشد
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، اگر یک نانوا بخواهد گوشت را بخورد، باید برای یک فرد که گوشت را فروخت و نان را تحت یک سیستم تبادل قرار می دهد، جستجو کند
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، اگر یک نانوا بخواهد گوشت را بخورد، باید برای یک فرد که گوشت را فروخت و نان را تحت یک سیستم تبادل قرار می دهد، جستجو کند
13. At the same time that rage against Wall Street and the bankers and brokers is on the rise, the barter system is also on the rise.
[ترجمه ترگمان]همزمان خشم علیه وال استریت و بانکداران و دلالان در حال افزایش است، سیستم مبادله کالا نیز در حال افزایش است
[ترجمه گوگل]در همان زمان که خشونت علیه وال استریت و بانکداران و کارگزاران در حال افزایش است، سیستم مبادله همچنین در حال افزایش است
[ترجمه گوگل]در همان زمان که خشونت علیه وال استریت و بانکداران و کارگزاران در حال افزایش است، سیستم مبادله همچنین در حال افزایش است
14. As much salt as you can carry with you – With the monetary system gone, the barter system will be the means of exchange and you will find that salt will be extremely valuable.
[ترجمه ترگمان]با وجود اینکه سیستم پولی از بین رفته است، سیستم مبادله کالا ابزار مبادله خواهد بود و شما متوجه خواهید شد که نمک بسیار ارزشمند خواهد بود
[ترجمه گوگل]همانطور که نمک شما می توانید با شما حمل شود - با استفاده از سیستم پولی، سیستم مبادله مبادله خواهد شد و شما می توانید این نمک را بسیار ارزشمند بدانید
[ترجمه گوگل]همانطور که نمک شما می توانید با شما حمل شود - با استفاده از سیستم پولی، سیستم مبادله مبادله خواهد شد و شما می توانید این نمک را بسیار ارزشمند بدانید
کلمات دیگر: