رجوع شود به: feudalism
feudal system
رجوع شود به: feudalism
انگلیسی به فارسی
رجوع شود به: feudalism
انگلیسی به انگلیسی
• political and social system of medieval europe in which vassals were protected by lords whom they served in times of war
جملات نمونه
1. The feudal system lasted for two thousand years in China.
[ترجمه ترگمان]نظام فئودال به مدت دو هزار سال در چین به طول انجامید
[ترجمه گوگل]سیستم فئودال در چین دو هزار سال طول کشید
[ترجمه گوگل]سیستم فئودال در چین دو هزار سال طول کشید
2. Public opinion was against the old feudal system.
[ترجمه ترگمان]افکار عمومی بر ضد نظام فئودالی قدیمی بود
[ترجمه گوگل]افکار عمومی علیه نظام فئودالی قدیمی بود
[ترجمه گوگل]افکار عمومی علیه نظام فئودالی قدیمی بود
3. It remained frozen in a feudal system which had decayed but not died with the end of the rubber boom.
[ترجمه ترگمان]این دستگاه در یک سیستم فئودالی که فاسد شده بود، منجمد شده بود، اما با پایان جهش لاستیک از بین نرفته بود
[ترجمه گوگل]آن را در یک سیستم فئودالی که منفجر شده بود باقی ماند و با پایان رونق لاستیک انباشته نشد
[ترجمه گوگل]آن را در یک سیستم فئودالی که منفجر شده بود باقی ماند و با پایان رونق لاستیک انباشته نشد
4. A kind of feudal system developed, but this had been present in much of rural Britain throughout the Roman period.
[ترجمه ترگمان]یک نوع سیستم فئودالی توسعه یافت، ولی این شیوه در بسیاری از مناطق روستایی در سراسر دوران رومیان موجود بود
[ترجمه گوگل]یک نوع سیستم فئودالی توسعه یافت، اما این در بسیاری از روستاهای انگلستان در طول دوره رومی حضور داشت
[ترجمه گوگل]یک نوع سیستم فئودالی توسعه یافت، اما این در بسیاری از روستاهای انگلستان در طول دوره رومی حضور داشت
5. Stratification in the feudal system was based on landholding.
[ترجمه ترگمان]نظام فئودالیته در نظام feudal مبتنی بر landholding بود
[ترجمه گوگل]تثبیت در سیستم فئودالی بر اساس مالکیت زمین بود
[ترجمه گوگل]تثبیت در سیستم فئودالی بر اساس مالکیت زمین بود
6. Hodgesaargh was a one-man feudal system.
[ترجمه ترگمان]Hodgesaargh یک سیستم فئودالی یک نفره بود
[ترجمه گوگل]Hodgesaargh یک سیستم فئودالی یک نفره بود
[ترجمه گوگل]Hodgesaargh یک سیستم فئودالی یک نفره بود
7. Only by abolishing the feudal system can the conditions for such development be created.
[ترجمه ترگمان]تنها با منسوخ کردن نظام فئودالیته، شرایط برای چنین تحولاتی ایجاد خواهد شد
[ترجمه گوگل]تنها با لغو نظام فئودالی می تواند شرایطی برای چنین توسعه ایجاد شود
[ترجمه گوگل]تنها با لغو نظام فئودالی می تواند شرایطی برای چنین توسعه ایجاد شود
8. So the feudal system were completely established in Engearth.
[ترجمه ترگمان]به این ترتیب، نظام فئودالیته در Engearth به طور کامل تاسیس شد
[ترجمه گوگل]بنابراین سیستم فئودال کاملا در Engearth تاسیس شد
[ترجمه گوگل]بنابراین سیستم فئودال کاملا در Engearth تاسیس شد
9. The feudal system slowly fell into decay, ie stopped working.
[ترجمه ترگمان]نظام ملوک الطوایفی بتدریج به زوال می رفت، یعنی کار کردن را متوقف کرد
[ترجمه گوگل]سیستم فئودالی به آرامی افتاد، یعنی کار متوقف شد
[ترجمه گوگل]سیستم فئودالی به آرامی افتاد، یعنی کار متوقف شد
10. The English Civil War not only overthrew feudal system in England but also shook the foundation of the feudal rule in Europe.
[ترجمه ترگمان]جنگ داخلی انگلستان نه تنها نظام فئودالیته در انگلستان را سرنگون کرد، بلکه بنیان حکومت فئودالی در اروپا را نیز به لرزه درآورد
[ترجمه گوگل]جنگ داخلی انگلیس نه تنها سیستم فئودالی را در انگلستان سرنگون کرد بلکه پایه و اساس حکومت فئودالی در اروپا را نیز تکان داد
[ترجمه گوگل]جنگ داخلی انگلیس نه تنها سیستم فئودالی را در انگلستان سرنگون کرد بلکه پایه و اساس حکومت فئودالی در اروپا را نیز تکان داد
11. Under William, the feudal system in England was completely established.
[ترجمه ترگمان]در دوران ویلیام، نظام فئودالیته در انگلستان کاملا تثبیت شده بود
[ترجمه گوگل]تحت ویلیام، سیستم فئودالی انگلستان به طور کامل تاسیس شد
[ترجمه گوگل]تحت ویلیام، سیستم فئودالی انگلستان به طور کامل تاسیس شد
12. Their victims from the feudal system, become the accomplices of the feudal rulers.
[ترجمه ترگمان]قربانی های آن ها از نظام فئودالی به همدست فرمانروایان فئودال تبدیل شد
[ترجمه گوگل]قربانیان آنها از نظام فئودالی، به همراهان حاکمان فئودال تبدیل شده اند
[ترجمه گوگل]قربانیان آنها از نظام فئودالی، به همراهان حاکمان فئودال تبدیل شده اند
13. Secondly, with the development of the economy, the feudal system of enfeoffment together with the concept of Christendom that prevailed in the medieval Europe had been disintegrating.
[ترجمه ترگمان]دوم، با توسعه اقتصاد، نظام فئودالیته of با مفهوم مسیحیت که در قرون وسطی حاکم شده بود در حال تجزیه و تجزیه بود
[ترجمه گوگل]ثانیا، با توسعه اقتصاد، نظام فئودالی فکری، همراه با مفهوم کریستالمندی که در اروپای قرون وسطایی غالب بود، تجزیه شد
[ترجمه گوگل]ثانیا، با توسعه اقتصاد، نظام فئودالی فکری، همراه با مفهوم کریستالمندی که در اروپای قرون وسطایی غالب بود، تجزیه شد
کلمات دیگر: