بی پایه، بی اساس، بی ماخذ، بی جا، (بیس بال) هر یک از سه زمین پاسدار (infielder)
baseman
بی پایه، بی اساس، بی ماخذ، بی جا، (بیس بال) هر یک از سه زمین پاسدار (infielder)
انگلیسی به فارسی
(بیسبال) هر یک از سه زمین پاسدار (infielder)
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
حالات: basemen
حالات: basemen
• : تعریف: in baseball, a player covering first, second, or third base.
• player whose position is on one of the bases (baseball)
جملات نمونه
1. The first baseman was dumped from the team.
[ترجمه ترگمان]بازیکن ایستاده اول از تیم اخراج شد
[ترجمه گوگل]اولین بسامان از تیم خارج شد
[ترجمه گوگل]اولین بسامان از تیم خارج شد
2. Second baseman DeShields, who is suffering from flu-like symptoms, returned to practice after missing parts of the previous two.
[ترجمه ترگمان]بازیکن دوم دوم DeShields، که از علائم آنفولانزا مانند رنج می برد، بعد از خالی کردن قطعات قبلی اش دوباره به تمرین بازگشت
[ترجمه گوگل]پسران DeShields دوم، که از علائم ابتلا به آنفولانزای رنج می برند، پس از گم شدن قسمت های دو سال گذشته، به تمرین بازگشته اند
[ترجمه گوگل]پسران DeShields دوم، که از علائم ابتلا به آنفولانزای رنج می برند، پس از گم شدن قسمت های دو سال گذشته، به تمرین بازگشته اند
3. On Tuesday, nearly five months later, the second baseman smiled and laughed and loved baseball again.
[ترجمه ترگمان]در روز سه شنبه، نزدیک به پنج ماه بعد، بازیکن دوم دوم لبخند زد و دوباره شروع به خندیدن کرد و دوباره به بیسبال علاقه نشان داد
[ترجمه گوگل]سه شنبه، تقریبا پنج ماه بعد، دومین بسامد لبخند زد و خندید و دوباره بیس بال را دوست داشت
[ترجمه گوگل]سه شنبه، تقریبا پنج ماه بعد، دومین بسامد لبخند زد و خندید و دوباره بیس بال را دوست داشت
4. This franchise will never have another second baseman as talented as Roberto Alomar.
[ترجمه ترگمان]این امتیاز از بازیکن دوم دوم دیگری به عنوان روبرتو Alomar برخوردار نخواهد بود
[ترجمه گوگل]این حق رای دادن هرگز به عنوان یک روحانی دیگر به عنوان روبرتو آلومار با استعداد نخواهد بود
[ترجمه گوگل]این حق رای دادن هرگز به عنوان یک روحانی دیگر به عنوان روبرتو آلومار با استعداد نخواهد بود
5. In the spring of 199 Astros first baseman Jeff Bagwell appeared to be on top of the world.
[ترجمه ترگمان]در بهار ۱۹۹ فرد آمریکایی، جف Bagwell در صدر جهان ظاهر شد
[ترجمه گوگل]در بهار 199 Astros اولین بسامد Jeff Bagwell ظاهرا در بالای جهان بود
[ترجمه گوگل]در بهار 199 Astros اولین بسامد Jeff Bagwell ظاهرا در بالای جهان بود
6. Frank White was a better second baseman and flat-out just plain better ballplayer than Rabbit Maranville.
[ترجمه ترگمان]\"فرانک وایت\" بازیکن دوم بهتری بود و صاف و هموار بود تا خرگوش Rabbit
[ترجمه گوگل]فرانک وایت بهتر از بسامد دوم بود و تنها از توپچی های Rabbit Maranville فقط توپ بازی بهتر بود
[ترجمه گوگل]فرانک وایت بهتر از بسامد دوم بود و تنها از توپچی های Rabbit Maranville فقط توپ بازی بهتر بود
7. However, the 37-year-old third baseman also finished the regular season in a terrible slump.
[ترجمه ترگمان]اما بازیکن ۳۷ ساله بازیکن فوتبال ۳۷ ساله نیز فصل عادی را در یک رکود شدید به پایان رساند
[ترجمه گوگل]با این حال، سومین بسامد 37 ساله نیز فصل به طور منظم در یک وخامت وحشتناک به پایان رسید
[ترجمه گوگل]با این حال، سومین بسامد 37 ساله نیز فصل به طور منظم در یک وخامت وحشتناک به پایان رسید
8. Still, it took another gem, by third baseman Ken Caminiti, to snuff that threat.
[ترجمه ترگمان]با این حال، یک جواهر دیگر برداشت، سومی در سال سوم، کن Caminiti، تا آن تهدید را snuff
[ترجمه گوگل]با این حال، سومین بنیانگذار Ken Caminiti، یک جواهر دیگر را به این تهدید ختم کرد
[ترجمه گوگل]با این حال، سومین بنیانگذار Ken Caminiti، یک جواهر دیگر را به این تهدید ختم کرد
9. Second baseman Gonzalez is being primed to take over as shortstop.
[ترجمه ترگمان]بازیکن پایه دوم گونزالس آماده است تا به عنوان shortstop در نظر گرفته شود
[ترجمه گوگل]دومین بنیانگذار گونزالس برای تسخیر شدن به عنوان کمربند مورد استفاده قرار می گیرد
[ترجمه گوگل]دومین بنیانگذار گونزالس برای تسخیر شدن به عنوان کمربند مورد استفاده قرار می گیرد
10. He grounded to the second baseman.
[ترجمه ترگمان]او به بیت دوم را تنبیه کرد
[ترجمه گوگل]او به زیرزمین دوم پایبند است
[ترجمه گوگل]او به زیرزمین دوم پایبند است
11. It'should be the first baseman 's error instead of the batter's base hit.
[ترجمه ترگمان]این بازی باید به جای ضربه زدن به پایه ضربه، اولین بازی (baseman)باشد
[ترجمه گوگل]این اولین خطای بسامان است که باید به جای پایه خس خس خس خس باشد
[ترجمه گوگل]این اولین خطای بسامان است که باید به جای پایه خس خس خس خس باشد
12. Third Baseman - Infield defensive fielder who covers the third - base area.
[ترجمه ترگمان]سومین بازیکن مهاجم infield که ناحیه سوم را تحت پوشش قرار می دهد
[ترجمه گوگل]سومین بسامان - فیلد دفاعی نفوذی که منطقه سوم را پوشش می دهد
[ترجمه گوگل]سومین بسامان - فیلد دفاعی نفوذی که منطقه سوم را پوشش می دهد
13. First Baseman - A defensive fielder who plays on or near the first - base bag.
[ترجمه ترگمان]درجه اول: بازیکن مدافع که در کیف اول بازی می کند یا نزدیک می شود
[ترجمه گوگل]First Baseman - یک دروازه بان دفاعی که در اولین و یا نزدیک کیسه پایه بازی می کند
[ترجمه گوگل]First Baseman - یک دروازه بان دفاعی که در اولین و یا نزدیک کیسه پایه بازی می کند
14. He envisioned himself as a third baseman, but his body had other ideas. Kupchak soon towered over his peers.
[ترجمه ترگمان]او خود را بازیکن سومی معرفی کرده بود، اما بدنش ایده های دیگری داشت Kupchak به زودی بر اطرافیان خود ظاهر شد
[ترجمه گوگل]او خود را به عنوان یک بنیان سوم معرفی کرد، اما بدن او ایده های دیگری داشت Kupchak به زودی بر روی همتایان خود برجای گذاشت
[ترجمه گوگل]او خود را به عنوان یک بنیان سوم معرفی کرد، اما بدن او ایده های دیگری داشت Kupchak به زودی بر روی همتایان خود برجای گذاشت
15. The third baseman made some remarkable stops.
[ترجمه ترگمان]بازیکن سومی که بازیکن ایستاده بود متوقف شد
[ترجمه گوگل]سومین بسامان، برخی از توقف های قابل توجهی را انجام داد
[ترجمه گوگل]سومین بسامان، برخی از توقف های قابل توجهی را انجام داد
پیشنهاد کاربران
زیر زمین
کلمات دیگر: