1- نیاز نداشتن (به)، مصرف نداشتن 2- بد آمدن (از)
have no use for
1- نیاز نداشتن (به)، مصرف نداشتن 2- بد آمدن (از)
انگلیسی به انگلیسی
• not useful to, can't use
جملات نمونه
1. I have no use for my golf clubs any more.
[ترجمه ترگمان]دیگر احتیاجی به چوب گلف ندارم
[ترجمه گوگل]من دیگر برای باشگاه گلف خودم استفاده نمی کنم
[ترجمه گوگل]من دیگر برای باشگاه گلف خودم استفاده نمی کنم
2. They have no use for fickle supporters.
[ترجمه ترگمان]آن ها برای حامیان بی ثبات استفاده نمی کنند
[ترجمه گوگل]آنها برای طرفداران ثابت استفاده نمی کنند
[ترجمه گوگل]آنها برای طرفداران ثابت استفاده نمی کنند
3. I have no use for second-hand books and unfashionable clothes and bits of ornament.
[ترجمه ترگمان]من از کتاب های دست دوم و لباس های مد شده و bits استفاده نمی کنم
[ترجمه گوگل]من برای کتاب های دست دوم و لباس های غیر مدرن و بیت های تزئینی استفاده نمی کنم
[ترجمه گوگل]من برای کتاب های دست دوم و لباس های غیر مدرن و بیت های تزئینی استفاده نمی کنم
4. Am I right in assuming that you have no use for it?
[ترجمه ترگمان]آیا درست فکر می کنم که شما از آن استفاده ای ندارید؟
[ترجمه گوگل]درست است که تصور می کنید که برای آن استفاده نکنید؟
[ترجمه گوگل]درست است که تصور می کنید که برای آن استفاده نکنید؟
5. Frankly, I have no use for your friend.
[ترجمه ترگمان] رک بگم، من هیچ استفاده ای برای دوستت ندارم
[ترجمه گوگل]صادقانه بگویم، من برای دوستت استفاده نمی کنم
[ترجمه گوگل]صادقانه بگویم، من برای دوستت استفاده نمی کنم
6. We are not Duke Hsiang of Sung and have no use for his asinine ethics.
[ترجمه ترگمان]ما دوک Hsiang نیستیم و از اصول اخلاقی asinine استفاده نمی کنیم
[ترجمه گوگل]ما دوک Hsiang از سونگ نیستیم و برای اخلاق بهداشتی او استفاده نمی کنیم
[ترجمه گوگل]ما دوک Hsiang از سونگ نیستیم و برای اخلاق بهداشتی او استفاده نمی کنیم
7. I have no use for films like that.
[ترجمه ترگمان]من هیچ وقت برای فیلم هایی مثل این استفاده نمی کنم
[ترجمه گوگل]من برای فیلم هایی مثل آن استفاده نمی کنم
[ترجمه گوگل]من برای فیلم هایی مثل آن استفاده نمی کنم
8. I have no use for people who are always grumbling?
[ترجمه ترگمان]من برای کسانی که همیشه غرغر می کنند بی فایده است؟
[ترجمه گوگل]من برای افرادی که همیشه گریه می کنند استفاده نمی کنم؟
[ترجمه گوگل]من برای افرادی که همیشه گریه می کنند استفاده نمی کنم؟
9. Dogs have no use for flowers, cards, or jewelry.
[ترجمه ترگمان]سگ ها برای گل ها، کارت ها یا جواهرات استفاده نمی کنند
[ترجمه گوگل]سگ ها برای گل، کارت و جواهرات استفاده نمی کنند
[ترجمه گوگل]سگ ها برای گل، کارت و جواهرات استفاده نمی کنند
10. Real Programmers have no use for managers.
[ترجمه ترگمان]Programmers واقعی هیچ فایده ای برای مدیران ندارند
[ترجمه گوگل]برنامه نویسان واقعی برای مدیران استفاده نمی کنند
[ترجمه گوگل]برنامه نویسان واقعی برای مدیران استفاده نمی کنند
11. Dogs have no use for flowers, or jewelry.
[ترجمه ترگمان]سگ ها برای گل ها و یا جواهرات استفاده نمی کنند
[ترجمه گوگل]سگ ها برای گل و یا جواهرات استفاده نمی کنند
[ترجمه گوگل]سگ ها برای گل و یا جواهرات استفاده نمی کنند
12. You may have the book; I have no use for it any longer.
[ترجمه ترگمان]ممکن است کتابی داشته باشی؛ دیگر از آن استفاده ای ندارم
[ترجمه گوگل]شما ممکن است کتاب داشته باشید من دیگر برای آن استفاده نمی کنم
[ترجمه گوگل]شما ممکن است کتاب داشته باشید من دیگر برای آن استفاده نمی کنم
13. No, I don't want to buy a boat - I have no use for one!
[ترجمه ترگمان]نه، من نمی خواهم قایق بخرم - من هیچ استفاده ای ندارم!
[ترجمه گوگل]نه، من نمی خواهم یک قایق بخرم - من برای یک نفر استفاده نمی کنم!
[ترجمه گوگل]نه، من نمی خواهم یک قایق بخرم - من برای یک نفر استفاده نمی کنم!
14. For example, the business may be sold to some one else who decides they have no use for the present management.
[ترجمه ترگمان]برای مثال، کسب وکار ممکن است به کسی فروخته شود که تصمیم بگیرد هیچ استفاده ای برای مدیریت حال حاضر ندارد
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، کسب و کار ممکن است به یکی دیگر از افرادی که تصمیم می گیرند که برای مدیریت فعلی استفاده نکنند، فروخته می شود
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، کسب و کار ممکن است به یکی دیگر از افرادی که تصمیم می گیرند که برای مدیریت فعلی استفاده نکنند، فروخته می شود
پیشنهاد کاربران
کاربردی نداشتن
از چیزی بد آمدن، طاقت چیزی را نداشتن
کلمات دیگر: