کلمه جو
صفحه اصلی

emasculated

انگلیسی به فارسی

فاسد شده، از مردی انداختن، اخته کردن، سست کردن


انگلیسی به انگلیسی

• (of male animal) castrated, having the testicles removed

جملات نمونه

1. corruption and discrimination had emasculated the country's laws
فساد و تبعیض قوانین کشور را سست کرده بود.

2. a film (which has been) emasculated by censorship
فیلمی که سانسور آن را ناقص کرده است

3. Some men feel emasculated if they work for a woman.
[ترجمه ترگمان]بعضی از مردها اگر برای یک زن کار کنند، مردانگی ندارند
[ترجمه گوگل]برخی از مردان احساس می کنند که اگر برای یک زن کار می کنند، از بین می روند

4. Left-wing dissidents have been emasculated and marginalised.
[ترجمه ترگمان]مخالفان جناح چپ، آخته شده اند و به حاشیه رانده شده اند
[ترجمه گوگل]مخالفان چپ مخالف و محروم شده اند

5. Since Japan's defeat, the military has remained largely emasculated.
[ترجمه ترگمان]از زمان شکست ژاپن، ارتش تا حد زیادی تضعیف شده است
[ترجمه گوگل]از زمان شکست ژاپن، ارتش تا حد زیادی از بین رفته است

6. A lot of men would feel emasculated if they stayed at home while their wives went out to work.
[ترجمه ترگمان]اگر هنگام بیرون رفتن همسرانشان در خانه می ماندند، مردان بسیاری احساس قدرت می کردند
[ترجمه گوگل]بسیاری از مردان احساس می کنند که اگر در خانه در حالی که همسرانشان به کار خود ادامه می دادند، ازدحام می کردند

7. The gallae may have emasculated themselves or the elders may have done it for them.
[ترجمه ترگمان]ممکن است gallae خود را آخته کرده باشند یا بزرگ ترها این کار را برای آن ها انجام دهند
[ترجمه گوگل]گله ها ممکن است خودشان را از بین ببرند یا بزرگان ممکن است این کار را برای آنها انجام دهند

8. The Clean Air Act has been emasculated by tobacco industry pressure.
[ترجمه ترگمان]قانون هوای پاک توسط فشار صنعت تنباکو نقض شده است
[ترجمه گوگل]قانون هوای پاک با فشار صنعت دخانیات آشفته شده است

9. Similarly in the international arena, an emasculated politics is incapable of sustaining an effective national defense.
[ترجمه ترگمان]به طور مشابه در عرصه بین المللی، سیاست مردانگی توانایی حفظ یک دفاع ملی موثر را ندارد
[ترجمه گوگل]به طور مشابه در عرصه بین المللی، یک سیاست مخوف، ناتوان از حمایت مؤثر ملی است

10. The experiment makes clear, in the emasculated bandicoot that excises hypophysis, mammary gland lacks the reaction to progesterone completely.
[ترجمه ترگمان]این آزمایش مشخص می کند که غده پستانی می تواند واکنش به پروژسترون را کامل کند
[ترجمه گوگل]آزمایش نشان می دهد که در پلاکودته ای که حاوی هیپوفیز است، غدد پستان به طور کامل واکنش به پروژسترون کامل نیست

11. The law against speeding is emasculated by fining offenders only five dollars.
[ترجمه ترگمان]قانون علیه سرعت با جریمه کردن متخلفان فقط ۵ دلار است
[ترجمه گوگل]قانون جبران خسارت از طریق تخفیف مجرمین فقط پنج دلار است

12. The editor emasculated the speech by cutting out its strongest passages.
[ترجمه ترگمان]سردبیر این سخنرانی را با بریدن قوی ترین قسمت آن، آخته کرد
[ترجمه گوگل]سردبیر این سخنرانی را از میان برداشتن قویترین قسمتهایش محکم کرد

13. The senate emasculated the law.
[ترجمه ترگمان]مجلس سنا قانونی بود
[ترجمه گوگل]سناتور قانون را محکوم کرد

14. The Senate emasculated the law.
[ترجمه ترگمان]سنا قانون را آخته کرد
[ترجمه گوگل]مجلس سنا قانون را محکوم کرد


کلمات دیگر: