کلمه جو
صفحه اصلی

emblematize


نماد بودن، نشانه (ی چیزی) بودن، نمایشگر (چیزی) بودن، emblemize بطور کنایه نشان دادن، برمز وانمود کردن

انگلیسی به فارسی

( emblemize ) به‌طور کنایه نشان دادن، به رمز وانمود کردن


قرعه کشی، بطور کنایه نشان دادن، برمز وا نمود کردن


انگلیسی به انگلیسی

• symbolize; serve as an emblem of (also emblematise)


کلمات دیگر: