کلمه جو
صفحه اصلی

basketball player

انگلیسی به فارسی

بازیکن بسکتبال


انگلیسی به انگلیسی

• person who plays the sport of basketball (especially professionally)

جملات نمونه

1. He will shape into an excellent basketball player.
[ترجمه ترگمان]او به یک بازیکن بسکتبال عالی تبدیل خواهد شد
[ترجمه گوگل]او به یک بازیکن بسکتبال عالی تبدیل خواهد شد

2. He was the best basketball player in California last year.
[ترجمه ترگمان]او سال گذشته بهترین بازیکن بسکتبال در کالیفرنیا بود
[ترجمه گوگل]او در سال گذشته بهترین بازیکن بسکتبال در کالیفرنیا بود

3. He will mould a child into an excellent basketball player.
[ترجمه ترگمان]او یک کودک را به یک بازیکن بسکتبال عالی تبدیل خواهد کرد
[ترجمه گوگل]او کودک را به یک بازیکن بسکتبال عالی تبدیل خواهد کرد

4. Joe is acknowledged as the best basketball player of the year.
[ترجمه ترگمان]جو به عنوان بهترین بازیکن بسکتبال سال شناخته می شود
[ترجمه گوگل]جو بهترین بازیکن بسکتبال در سال است

5. Whoever heard of a basketball player who doesn't need to jump?
[ترجمه ترگمان]هر کی از یه بازیکن بسکتبال که نیاز نداره بپره؟
[ترجمه گوگل]هر کس از یک بازیکن بسکتبال شنیده است که نیازی به پریدن ندارد؟

6. The basketball player bounced the ball along the ground.
[ترجمه ترگمان]بازیکن بسکتبال توپ را روی زمین پرتاب کرد
[ترجمه گوگل]بازیکن بسکتبال توپ را در امتداد زمین پرتاب کرد

7. Bradley, a Hall of Fame pro basketball player, first gained prominence as a college hoops star at Princeton.
[ترجمه ترگمان]بردلی، یکی از بازیکنان بسکتبال حرفه ای بسکتبال، در ابتدا به عنوان یک ستاره در دانشگاه پرینستون شهرت یافت
[ترجمه گوگل]برادلی، بازیگر بسکتبال طرفدار شهرت مشاهیر، اولین بار به عنوان ستاره گوگل کالج در پرینستون به دست آورد

8. She had to be a basketball player.
[ترجمه ترگمان] اون باید بازیکن بسکتبال باشه
[ترجمه گوگل]او باید یک بازیکن بسکتبال باشد

9. She then became a star basketball player in high school, taking her team to the state championship.
[ترجمه ترگمان]سپس او در دبیرستان بازیکن بسکتبال شد و تیم او را به مسابقات قهرمانی برد
[ترجمه گوگل]او سپس یک بازیکن ستاره بسکتبال در دبیرستان شد و تیمش را به مسابقات قهرمانی کشور برد

10. Kelleher was a star basketball player in high school and college.
[ترجمه ترگمان]Kelleher در دبیرستان و کالج بازیکن بسکتبال بود
[ترجمه گوگل]کلیره یک بازیکن بسکتبال ستاره ای در دبیرستان و کالج بود

11. He was built like a basketball player; tall and as thin as a stick insect.
[ترجمه ترگمان]او مانند یک بازیکن بسکتبال ساخته شده بود؛ بلند و به اندازه یک حشره لاغر
[ترجمه گوگل]او مانند یک بازیکن بسکتبال ساخته شده بود؛ بلند و نازک به عنوان یک حشره چوب

12. By the way, who is your favourite basketball player?
[ترجمه ترگمان]راستی چه کسی بازیکن بسکتبال مورد علاقه شماست؟
[ترجمه گوگل]به هر حال، چه کسی بازیکن بسکتبال مورد علاقه شماست؟

13. He is a basketball player with good speed.
[ترجمه ترگمان]او یک بازیکن بسکتبال با سرعت خوب است
[ترجمه گوگل]او یک بازیکن بسکتبال با سرعت خوب است

14. He has no superior as a basketball player.
[ترجمه ترگمان] اون یه بازیکن بسکتبال نیست
[ترجمه گوگل]او به عنوان یک بازیکن بسکتبال برتر نیست

15. Think of a professional basketball player; could he compete in the National Hockey League just because he is an athlete?
[ترجمه ترگمان]به یک بازیکن بسکتبال حرفه ای فکر کنید؛ آیا می تواند تنها به این دلیل که یک ورزش کار است در لیگ ملی هاکی رقابت کند؟
[ترجمه گوگل]یک بازیکن حرفه ای بسکتبال فکر کنید آیا او می تواند در لیگ ملی هاکی رقابت کند، زیرا او یک ورزشکار است؟


کلمات دیگر: