کلمه جو
صفحه اصلی

bat mitzvah

انگلیسی به فارسی

خفاش میتسوا


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: in the Jewish faith, a ceremony in which it is recognized that a girl has come of age to accept her religious responsibilities.

(2) تعریف: the girl for whom this ceremony is held, usu. at age twelve to fourteen.

• jewish coming of age ceremony for girls

جملات نمونه

1. Jenny: It's my Bat Mitzvah party. I'm
[ترجمه ترگمان]این جشن فارغ التحصیلی منه من …
[ترجمه گوگل]جنی این حزب Bat Mitzvah من است من هستم

2. The planning for Sophie's bat mitzvah began late by American standards, almost as an afterthought.
[ترجمه ترگمان]برنامه ریزی برای خفاش سوفی توسط استانداردهای آمریکایی، تقریبا به عنوان یک سال بعد، آغاز شد
[ترجمه گوگل]برنامه ریزی برای بت ماتزوف سوفی در اواخر استانداردهای آمریکا آغاز شد، تقریبا به عنوان یک نتیجه پس از آن

3. And mini-poles have even been spotted as dance props at extravagant bat mitzvah parties in suburban precincts.
[ترجمه ترگمان]و حتی poles هم به عنوان props رقص در مهمانی های پرزرق و برق در محوطه حومه شهر دیده شده اند
[ترجمه گوگل]و مینی قطب حتی بعنوان طرفداران رقص در حزب bat mitzvah عجیب و غریب در حومه های حومه شناخته شده است

4. Along with their male counterparts, they are celebrating the bat mitzvah of a classmate in a cushy East Coast suburb.
[ترجمه ترگمان]آن ها همراه با همتایان مرد خود، mitzvah bat را در حومه ساحل شرقی cushy جشن می گیرند
[ترجمه گوگل]همراه با همتایان مذهبی خود، جادوگر میتسوا یک همکلاسی در حومه ساحلی شرقی ساحلی را جشن می گیرند

5. "I'm just a normal Jewish girl, anywhere. " 12-year old Sophie Rosen at her bat mitzvah.
[ترجمه ترگمان]\"من فقط یک دختر عادی یهودی هستم\"
[ترجمه گوگل]'من فقط یک دختر معمولی یهودی هستم، در هر کجا سوفی روزن 12 ساله در میتساخ خفاش

6. She found her daughter lying on the floor at a bat mitzvah, surrounded by a group of boys, waiting for her "prince" to come and wake her.
[ترجمه ترگمان]او دخترش را دید که روی زمین بر روی زمین نشسته و گروهی از بچه ها دورش جمع شده بودند و منتظر شاهزاده بودند تا او را بیدار کند
[ترجمه گوگل]او دختر خود را بر روی زمین گذاشت و در یک بیت متیسوا که توسط یک گروه از پسران احاطه شده بود، منتظر شاهزاده اش بود که او را بیدار کند

7. They worked hard, but it was worth it: At age Jenny led her own Bat Mitzvah service in English and Hebrew, accomplishing the same goal as the students who did not have a disability.
[ترجمه ترگمان]آن ها سخت کار می کردند، اما ارزشش را داشت: در سن جنی، سرویس Bat Bat را به انگلیسی و عبری هدایت کرد، که هدف مشابهی را به دانش آموزانی که معلولیت نداشتند انجام داد
[ترجمه گوگل]آنها به سختی کار کردند، اما ارزشش را داشت در سن جنی، خدمات بلات میدوز خود را به زبان انگلیسی و عبری به ارمغان می آورد، همانند دانش آموزانی که معلولیت نداشتند

پیشنهاد کاربران

bat به عبری یعنی دختر
mitzvah : جشن
bat mitzvah : جشن تکلیف دختران در آیین یهود


کلمات دیگر: