کلمه جو
صفحه اصلی

decriminalize


جرم زدایی کردن (از حالت غیرقانونی به در آوردن)

انگلیسی به فارسی

جرم‌زدایی کردن (از حالت غیرقانونی به در آوردن)


انگلیسی به انگلیسی

فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: decriminalizes, decriminalizing, decriminalized
مشتقات: decriminalization (n.)
• : تعریف: to make legal; eliminate criminal penalties for.

• make something legal (i.e. marijuana), decriminalise

مترادف و متضاد

legalize


Synonyms: allow, declare lawful, legitimize, make legal, permit, regulate, sanction


جملات نمونه

1. to decriminalize the use of marijuana
مصرف ماری جوانا را قانونی کردن

2. The pro-abortion camp are fighting to decriminalize abortion.
[ترجمه ترگمان]اردوگاه حامی سقط جنین در حال مبارزه با سقط جنین سقط جنین است
[ترجمه گوگل]اردوگاه طرفدار سقط جنین برای مبارزه با سقط جنین مبارزه می کند

3. There are moves to decriminalize some soft drugs.
[ترجمه ترگمان]یه سری حرکت برای انجام دادن یه سری داروهای نرم هست
[ترجمه گوگل]اقداماتی وجود دارد که برخی از مواد مخدر را از بین ببرد

4. He has openly said that he favours decriminalizing soft drugs.
[ترجمه ترگمان]او علنا گفته که از داروی نرم و نرم استفاده می کند
[ترجمه گوگل]او آشکارا گفته است که او از تخفیف مواد مخدر استفاده می کند

5. Marijuana is so common in the U. S. that many want to decriminalize it.
[ترجمه ترگمان]ماری جوانا خیلی در آمریکا رایج است اس که بسیاری می خواهند این کار را انجام دهند
[ترجمه گوگل]ماری جوانا در U S بسیار رایج است که بسیاری از آنها مایلند آن را جعل کنند

6. If the United States wants to end drug-related crime, it has one Gordian-knot option: decriminalize the stuff.
[ترجمه ترگمان]اگر ایالات متحده بخواهد به جنایت مربوط به مواد مخدر پایان دهد، این گزینه دارای یک گزینه گره خورده است: decriminalize کردن مواد
[ترجمه گوگل]اگر ایالات متحده قصد دارد به جرم جنایات مربوط به مواد مخدر پایان دهد، این گزینه دارای یک گوردیان گره است

7. The chief of police believes marijuana use should be decriminalized.
[ترجمه ترگمان]رئیس پلیس بر این باور است که مصرف ماری جوانا باید decriminalized باشد
[ترجمه گوگل]رئیس پلیس معتقد است استفاده از ماریجوانا باید محکوم شود

8. Plenty of men and women think prostitution should be decriminalized.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از مردان و زنان فکر می کنند که فحشا باید decriminalized باشد
[ترجمه گوگل]تعداد زیادی از مردان و زنان فکر می کنند که فحشا باید فسخ شود

9. For its 150th birthday, the former mining town — known for its anything-goes reputation among ski fanatics — recently passed an ordinance to decriminalize possession of small amounts of marijuana.
[ترجمه ترگمان]شهر سابق معدن کاری که شهرت دارد در میان متعصبان های اسکی شهرت دارد - به تازگی در حال تصویب یک فرمان برای حمل مقادیر کم ماری جوانا است
[ترجمه گوگل]برای 150 سالگرد تولدش، شهر معدن سابق، که به خاطر هر چیزی که در میان علاقه مندان به اسکی شناخته می شود، شناخته شده است، اخیرا دستورالعمل هایی برای کم کردن مقدار کمی ماری جوانا را صادر کرده است

10. The ruling opened the door for the country's government to decriminalize other drugs as well.
[ترجمه ترگمان]این حکم در را برای دولت این کشور باز کرد تا سایر مواد مخدر را نیز توقیف کند
[ترجمه گوگل]حکم حکومت کشور را برای جلوگیری از سایر مواد مخدر نیز باز کرد

11. The decision comes at the same time that the Indian government has said it is considering legislation to decriminalize homosexuality.
[ترجمه ترگمان]این تصمیم در همان زمان اتخاذ شد که دولت هند گفته است که در حال بررسی قانون گذاری در مورد همجنس گرایی است
[ترجمه گوگل]این تصمیم در همان زمان است که دولت هند اعلام کرده است که در حال بررسی قوانین برای گناهکار بودن همجنسگرایان است

12. U. S. authorities have strongly criticized Canadian plans to decriminalize the possession of small amounts of marijuana, arguing it could result in highly potent pot flooding across the border.
[ترجمه ترگمان]u S مقامات به شدت از طرح های کانادایی برای جلوگیری از حمل مقادیر کم ماری جوانا استفاده کرده اند و مدعی هستند که این امر می تواند منجر به جاری شدن سیل بسیار قوی در مرز شود
[ترجمه گوگل]مسئولین U S به شدت از برنامه های کانادایی برای تخفیف داشتن مقدار کمی ماری جوانا، انتقاد می کنند و می گویند که این امر می تواند موجب سیل زیاد در سراسر مرز شود

13. Advocacy and campaign to reduce prosecution of sex workers and further to decriminalize sex work in China.
[ترجمه ترگمان]تلاش و کمپین برای کاهش پی گرد قانونی کارگران جنسی و افزایش بیشتر فعالیت جنسی در چین
[ترجمه گوگل]حمایت و مبارزات انتخاباتی برای کاهش جرایم کارگران جنسی و جلوگیری از اخراج جنس کار در چین

to decriminalize the use of marijuana

مصرف ماری‌جوانا را قانونی کردن


پیشنهاد کاربران

قانونی کردن

قانونی کردن - برداشتن پسوند غیرقانونی از چیزی توسط حکومت
Should drug smuggling be de - criminalized???


کلمات دیگر: