تیول دار، رعیتی که در مقابل بیگاری یا پول زمین در اختیارش گذاشته اند، زمین داده شده در مقابل خدمت، وابسته به رابطه ی خان خانی (تیول دهنده و تیول دار)، تابع شرایط تیول، زیردست، زعیم
feudatory
تیول دار، رعیتی که در مقابل بیگاری یا پول زمین در اختیارش گذاشته اند، زمین داده شده در مقابل خدمت، وابسته به رابطه ی خان خانی (تیول دهنده و تیول دار)، تابع شرایط تیول، زیردست، زعیم
انگلیسی به فارسی
تیولدار، رعیتی که در مقابل بیگاری یا پول زمین در اختیارش گذاشتهاند
زمین داده شده در مقابل خدمت، تیول
وابسته به رابطهی خانخانی (تیولدهنده و تیولدار)
وظیفهی تیولدار نسبت به صاحب زمین
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
حالات: feudatories
حالات: feudatories
• : تعریف: a person who has been granted land under a feudal system, or the land he holds.
صفت ( adjective )
• : تعریف: of or relating to the landholding agreement in a feudal system.
• vassal, peasant, serf; feudal estate, fief, fee; tenure, occupancy
under the rule of another king or country; owing allegiance to a feudal lord
under the rule of another king or country; owing allegiance to a feudal lord
کلمات دیگر: