1. Arrogance is often a defence mechanism.
[ترجمه ترگمان]غرور و نخوت اغلب یک مکانیزم دفاعی است
[ترجمه گوگل]اغراق اغلب مکانیسم دفاعی است
2. Pain acts as a natural defence mechanism.
[ترجمه ترگمان]درد به عنوان مکانیزم دفاعی طبیعی عمل می کند
[ترجمه گوگل]درد به عنوان مکانیسم دفاع طبیعی عمل می کند
3. It was a defence mechanism her softer side needed at times.
[ترجمه ترگمان]این یک مکانیزم دفاعی بود که طرف نرم تر او گاهی به آن نیاز داشت
[ترجمه گوگل]این یک مکانیسم دفاعی بود که در آن زمان سخت تر مورد نیاز بود
4. The sea slugs therefore use the defence mechanism of another creature for their own defence.
[ترجمه ترگمان]بنابراین The دریایی از مکانیزم دفاعی بدن دیگری برای دفاع از خود استفاده می کنند
[ترجمه گوگل]از این رو، تالاب های دریایی از مکانیسم دفاعی دیگر برای دفاع شخصی خود استفاده می کنند
5. And if our defence mechanism is impaired, what other dangers may we not be open to?
[ترجمه ترگمان]و اگر مکانیزم دفاعی ما آسیب دیده باشد، چه خطراتی ممکن است برای ما باز نباشد؟
[ترجمه گوگل]و اگر مکانیسم دفاعی ما نقض شود، چه خطراتی ممکن است به ما باز نگردد؟
6. Where did she get this automatic shutdown defence mechanism?
[ترجمه ترگمان]او این مکانیزم دفاعی بسته اتوماتیک را از کجا آورده بود؟
[ترجمه گوگل]از کجا این مکانیسم دفاع خودکار خاموش شدن را دریافت کرد؟
7. Immunity is another type of internal defence mechanism usually arising in response to an infection.
[ترجمه ترگمان]Immunity نوع دیگری از مکانیزم دفاعی داخلی است که معمولا در واکنش به عفونت ناشی می شود
[ترجمه گوگل]ایمنی نوع دیگری از مکانیسم دفاع داخلی است که معمولا در پاسخ به عفونت ایجاد می شود
8. I think it was a kind of defence mechanism, my way of warding off those waves of sadness.
[ترجمه ترگمان]من فکر می کنم این یک مکانیزم دفاعی بود، راه دور کردن آن موج غم
[ترجمه گوگل]من فکر می کنم این یک نوع مکانیسم دفاع بود، راه من برای از بین بردن این امواج غم انگیز
9. Inflammation is another internal defence mechanism and is a reaction of living tissue to infection, injury and irritants.
[ترجمه ترگمان]التهاب یک مکانیزم دفاعی داخلی دیگر است و واکنشی از بافت زنده به عفونت، جراحت و محرک ها است
[ترجمه گوگل]التهاب یک مکانیسم دفاعی داخلی است و واکنش بافت زنده به عفونت، آسیب و تحریک کننده است
10. Everyone's got a defence mechanism.
[ترجمه ترگمان]هر کسی مکانیزم دفاعی داره
[ترجمه گوگل]هر کس مکانی دفاعی دارد
11. The pulmonary macrophages are the body's primary defence mechanism to contain M. tuberculosis.
[ترجمه ترگمان]The ریوی مکانیزم دفاعی اولیه بدن برای مهار م سل
[ترجمه گوگل]ماکروفاژهای ریه مکانیسم اصلی دفاع بدن برای جلوگیری از توبرکلوزیس می باشد
12. Lying can be a defence mechanism.
[ترجمه ترگمان]دروغ گفتن می تواند یک مکانیزم دفاعی باشد
[ترجمه گوگل]دروغ گفتن می تواند یک مکانیسم دفاعی باشد
13. For Freud, repression was a defence mechanism - the repressed memories are often traumatic in nature, but, although hidden, they continue to exert an effect on behaviour.
[ترجمه ترگمان]برای فروید، سرکوبی یک مکانیزم دفاعی بود - خاطرات سرکوب شده اغلب در طبیعت آسیب می بینند، اما اگر چه پنهان باشند، همچنان بر رفتار خود تاثیر می گذارند
[ترجمه گوگل]برای فروید، سرکوب یک مکانیسم دفاعی بود - خاطرات سرکوب شده اغلب در طبیعت آسیب می بینند، اما اگرچه پنهان هستند، آنها همچنان بر روی رفتار تاثیر می گذارند
14. Machismo is a defence mechanism.
[ترجمه ترگمان]Machismo یک مکانیزم دفاعی است
[ترجمه گوگل]Machismo یک مکانیسم دفاعی است