قابل کسر، استنباط شدنى
deducible
قابل کسر، استنباط شدنى
انگلیسی به فارسی
برداشتکردنی، نتیجهگیری کردنی
قابل تقسیم است
انگلیسی به انگلیسی
صفت ( adjective )
• : تعریف: able to be concluded or inferred from certain facts or principles.
- The identity of the killer is deducible from clues given in the story.
[ترجمه ترگمان] هویت قاتل از نشانه هایی که در داستان به آن ها داده شده است، متفاوت است
[ترجمه گوگل] هویت قاتل از سرنخ هایی که در داستان آمده است، قابل تشخیص است
[ترجمه گوگل] هویت قاتل از سرنخ هایی که در داستان آمده است، قابل تشخیص است
• capable of being concluded through reason
جملات نمونه
1. The answer is deducible from the evidence available.
[ترجمه ترگمان]پاسخ این سوال deducible از شواهد موجود است
[ترجمه گوگل]پاسخ از شواهد موجود قابل محاسبه است
[ترجمه گوگل]پاسخ از شواهد موجود قابل محاسبه است
2. This definition of the beautiful is deducible from the foregoing definition of it as an object of delight apart from any interest.
[ترجمه ترگمان]این تعریف زیبایی از تعریف فوق از آن به عنوان یک هدف لذت جدا از هر گونه منفعت است
[ترجمه گوگل]این تعریف زیبایی از تعریف پیشین آن به عنوان یک جسم لذت، جدا از هرگونه علاقه، قابل محاسبه است
[ترجمه گوگل]این تعریف زیبایی از تعریف پیشین آن به عنوان یک جسم لذت، جدا از هرگونه علاقه، قابل محاسبه است
3. It is deducible from the fact.
[ترجمه ترگمان]این حقیقت دارد که از حقیقت دور است
[ترجمه گوگل]این قابل فهم از این واقعیت است
[ترجمه گوگل]این قابل فهم از این واقعیت است
4. A sense of something not evident or deducible; an impression.
[ترجمه ترگمان]اثری از چیزی آشکار و مشهود نبود
[ترجمه گوگل]احساس چیزی که آشکار یا قابل فهم نیست؛ یک اثر
[ترجمه گوگل]احساس چیزی که آشکار یا قابل فهم نیست؛ یک اثر
5. The main research about its is geometrical relation's deducible method and condition between line units of which graphics unit consists.
[ترجمه ترگمان]تحقیق اصلی در مورد آن روش deducible رابطه هندسی و شرایط بین واحدهای خطی است که در آن واحد گرافیکی تشکیل شده است
[ترجمه گوگل]تحقیق اصلی در مورد آن، روش محاسبه هندسی رابطه و شرایط بین واحد های خطی است که واحد گرافیکی آن را تشکیل می دهد
[ترجمه گوگل]تحقیق اصلی در مورد آن، روش محاسبه هندسی رابطه و شرایط بین واحد های خطی است که واحد گرافیکی آن را تشکیل می دهد
6. There is no deducible connection between these two cases.
[ترجمه ترگمان]هیچ ارتباطی بین این دو مورد وجود ندارد
[ترجمه گوگل]بین این دو مورد هیچ ارتباطی قابل فهم وجود ندارد
[ترجمه گوگل]بین این دو مورد هیچ ارتباطی قابل فهم وجود ندارد
7. Logic an attribute of a logical system that is so constituted that none of the propositions deducible from the axioms contradict one another.
[ترجمه ترگمان]منطق یک ویژگی سیستم منطقی است که به گونه ای تشکیل شده است که هیچ یک از گزاره های قاعده کلی از قاعده کلی با هم متناقض نیستند
[ترجمه گوگل]منطق یک ویژگی یک سیستم منطقی است که به گونه ای تشکیل شده است که هیچ یک از گزاره های قابل محاسبه از axioms تناقض با یکدیگر نیست
[ترجمه گوگل]منطق یک ویژگی یک سیستم منطقی است که به گونه ای تشکیل شده است که هیچ یک از گزاره های قابل محاسبه از axioms تناقض با یکدیگر نیست
8. Evolution and phylogeny are a factual system based upon the temporal order framework of fossils, which by no means can be deducible solely by any data analysis.
[ترجمه ترگمان]تکامل نژادی و نژادی یک سیستم واقعی براساس چارچوب زمانی فسیل ها هستند که به هیچ وجه نمی توان آن را به تنهایی با هر آنالیز داده مورد استفاده قرار داد
[ترجمه گوگل]تکامل و فیلوژنی یک سیستم واقعی مبتنی بر چارچوب نظم زمانی فسیل است که به هیچ وجه نمیتواند صرفا توسط هر گونه تجزیه و تحلیل اطلاعات محاسبه شود
[ترجمه گوگل]تکامل و فیلوژنی یک سیستم واقعی مبتنی بر چارچوب نظم زمانی فسیل است که به هیچ وجه نمیتواند صرفا توسط هر گونه تجزیه و تحلیل اطلاعات محاسبه شود
9. The laws of Production and Distribution, and some of the practical consequences deducible from them, are the subject of the following treatise.
[ترجمه ترگمان]قوانین تولید و توزیع و برخی از پیامدهای عملی deducible از آن ها، موضوع رساله زیر هستند
[ترجمه گوگل]قوانین تولید و توزیع، و برخی از پیامدهای عملی که از آنها محاسبه می شود، موضوع رساله زیر است
[ترجمه گوگل]قوانین تولید و توزیع، و برخی از پیامدهای عملی که از آنها محاسبه می شود، موضوع رساله زیر است
10. One enduring belief about the arbitrariness of English idioms is that they are non componential because their idiomatic meanings are not deducible from the meanings of their individual parts.
[ترجمه ترگمان]یک باور بادوام درباره the اصطلاحات انگلیسی این است که آن ها non نیستند، زیرا معنای idiomatic آن ها از معانی بخش های فردی آن ها مشتق نشده است
[ترجمه گوگل]یک باور پایدار در مورد صراحت از اصطلاحات انگلیسی، این است که آنها غیر متمایز هستند، زیرا معانی اصطلاحی آنها از معانی جداول فردی آنها محسوب نمی شود
[ترجمه گوگل]یک باور پایدار در مورد صراحت از اصطلاحات انگلیسی، این است که آنها غیر متمایز هستند، زیرا معانی اصطلاحی آنها از معانی جداول فردی آنها محسوب نمی شود
11. We probe into teaching of the basic laws, get an intuitionist deducible method which brings on student easily to hold it.
[ترجمه ترگمان]ما در مورد آموزش قوانین پایه تحقیق می کنیم، یک روش deducible داریم که دانش آموزان را به راحتی نگه می دارد
[ترجمه گوگل]ما به تدریس قوانین اساسی پی می بریم، روش مبتنی بر شهودی را دریافت می کنیم که به راحتی دانشجو را نگه می دارد
[ترجمه گوگل]ما به تدریس قوانین اساسی پی می بریم، روش مبتنی بر شهودی را دریافت می کنیم که به راحتی دانشجو را نگه می دارد
12. If your premise is established, your conclusions are easily deducible .
[ترجمه ترگمان]اگر فرضیه شما ایجاد شود، نتیجه گیری های شما به راحتی حل می شوند
[ترجمه گوگل]اگر فرضیه شما درست باشد، نتیجه گیری شما به راحتی قابل حل است
[ترجمه گوگل]اگر فرضیه شما درست باشد، نتیجه گیری شما به راحتی قابل حل است
13. Under the circumstances of reasonable pluralism, public reasoning asks us to deduce just principles by the recognized universal beliefs and deducible forms so as to reach "overlapping consensus".
[ترجمه ترگمان]تحت شرایط کثرت گرایی معقول، استدلال عمومی از ما می خواهد که فقط اصول عقاید عمومی به رسمیت شناخته شده و اشکال deducible را استنباط کنیم تا به \"اجماع همپوشانی\" برسیم
[ترجمه گوگل]در شرایط معرفت شناختی معقول، استدلال عمومی از ما می خواهد که فقط اصول را با اعتقادات کلی جهانی و اشکال محاسبه شده به دست بیاوریم تا بتوانیم به توافق همگانی دست یابیم
[ترجمه گوگل]در شرایط معرفت شناختی معقول، استدلال عمومی از ما می خواهد که فقط اصول را با اعتقادات کلی جهانی و اشکال محاسبه شده به دست بیاوریم تا بتوانیم به توافق همگانی دست یابیم
14. However, the reader should realize that all properties of real numbers that are to be accepted as theorems must be deducible froom the axioms without any reference to geometry.
[ترجمه ترگمان]با این حال، خواننده باید درک کند که همه ویژگی های اعداد حقیقی که باید پذیرفته شوند، باید بدون اشاره به هندسه، axioms froom the باشند
[ترجمه گوگل]با این حال، خواننده باید درک کند که تمام خصوصیات اعداد حقیقی که باید پذیرفته شوند، به عنوان قضیه ها باید فاقد محرک باشد و بدون اشاره به هندسه
[ترجمه گوگل]با این حال، خواننده باید درک کند که تمام خصوصیات اعداد حقیقی که باید پذیرفته شوند، به عنوان قضیه ها باید فاقد محرک باشد و بدون اشاره به هندسه
کلمات دیگر: