کلمه جو
صفحه اصلی

gestural


متضمن حرکات واشارات

انگلیسی به فارسی

متضمن حرکات واشارات


ژست


انگلیسی به انگلیسی

• of a gesture, of a gesticulation
gestural means consisting of or relating to gestures; a formal word.

جملات نمونه

1. I've been pushing multi-touch gestural for over 20 years myself, beginning while I was still at Apple, incredulous that everyone has been ignoring it.
[ترجمه ترگمان]مدت بیش از ۲۰ سال، در حالی که هنوز در اپل بودم، در حالی که باور نمی کرد که همه آن را نادیده گرفته اند، حرکتی چند لمسی را به مدت بیش از ۲۰ سال در پیش گرفتم
[ترجمه گوگل]من بیش از 20 سال است که خودم را چندین بار لمس کرده ام، در حالیکه هنوز در اپل بودم، باور نکردنی که هر کسی آن را نادیده گرفته است

2. Don't take this the wrong way: gestural interfaces aren't inherently better than other types of interface.
[ترجمه ترگمان]این روش اشتباه را قبول نکنید: رابط های حرکتی ذاتا بهتر از انواع دیگر رابط نیستند
[ترجمه گوگل]این روش اشتباه را انجام ندهید: رابطهای ژستی به طور ذاتی بهتر از سایر انواع رابطها نیستند

3. The persuasion is usually oral and gestural, with the ghost kowtowing, begging, and wheedling .
[ترجمه ترگمان]ترغیب معمولا شفاهی و حرکتی، با روح kowtowing، گدایی و چاپلوسی است
[ترجمه گوگل]متقاعد کردن معمولا خوراکی و ژست است، با خواندن ارواح، گدایی و چرخیدن

4. We think touch/gestural interfaces is the interaction model that all mobile platforms will converge on.
[ترجمه ترگمان]ما فکر می کنیم که رابط کاربری \/ حرکت مدل تعاملی است که همه سیستم عامل های تلفن روی هم جمع می شوند
[ترجمه گوگل]ما فکر می کنیم که رابط های لمسی / ژست می باشد که مدل تعامل است که تمام سیستم عامل های تلفن همراه با هم همپوشانی خواهند داشت

5. This finding bolsters the so-called gestural theory of language evolution, whose proponents argue that language evolved initially as a gesture system before becoming vocal.
[ترجمه ترگمان]این یافته، نظریه حرکتی را به اصطلاح \"نظریه حرکتی تکامل زبان\" تقویت می کند، که طرفداران آن استدلال می کنند که زبان در ابتدا به عنوان یک سیستم حرکتی پیش از تبدیل شدن به آوایی، تکامل یافت
[ترجمه گوگل]این یافته تئوری به اصطلاح ژست تکاملی زبان را تقویت می کند که طرفداران آن استدلال می کنند که زبان ابتدا در ابتدا به عنوان یک سیستم ژست تکامل یافته بود و قبل از تبدیل شدن به صدای بلند

6. Taking over will be so called gestural computer mechanisms like touch screens and facial recognition devices.
[ترجمه ترگمان]با در نظر گرفتن این امر، مکانیسم های کامپیوتر حرکتی مانند ابزارهای لمسی و دستگاه های تشخیص چهره نامیده می شوند
[ترجمه گوگل]بدست آوردن مکانیسم های رایانه ای مانند کامپیوترهای لمسی و دستگاه های تشخیص چهره می باشد

7. A gestural retreat. His step backwards. Means he doesn't believe a word he just said. He's lying.
[ترجمه ترگمان]یه عقب نشینی gestural قدم به عقب یعنی اون حرفی رو که الان زده باور نمی کنه اون دروغ می گه
[ترجمه گوگل]عقب نشینی زودرس گام او به عقب به این معنی که او یک کلمه ای را که فقط گفته است باور ندارد دروغ میگه

8. Participants use gestural interaction to generate a reciprocal adaptive process in which a colony of autonomous digital creatures visually and sonically adapt to the evolving interaction.
[ترجمه ترگمان]شرکت کنندگان از تعامل حرکتی برای ایجاد یک فرآیند انطباقی متقابل استفاده می کنند که در آن یک کلونی از موجودات دیجیتال مستقل به صورت بصری و sonically با فعل و انفعال در حال تکامل سازگار می شوند
[ترجمه گوگل]شرکت کنندگان از تعامل ژستی برای ایجاد یک فرایند سازگاری متقابل استفاده می کنند که در آن یک کلونی از موجودات دیجیتال خودمختار بصری و سمیکا با تعامل در حال تحول سازگار است

9. Palm devices have wonderful gestural support whereas Androids have physical buttons for main interactions whereas iPhones use virtual buttons for everything short of power and volume.
[ترجمه ترگمان]وسایل پالم از پشتیبانی حرکتی عالی برخوردار هستند در حالی که androids دارای دکمه های فیزیکی برای تعاملات اصلی هستند در حالی که آیفون برای هر چیزی کوتاه از قدرت و حجم از دکمه های مجازی استفاده می کند
[ترجمه گوگل]دستگاه های پالم دارای پشتیبانی ژستی فوق العاده هستند در حالی که آندرویدی دارای دکمه های فیزیکی برای تعاملات اصلی است در حالی که اپل از دکمه های مجازی برای همه چیز از قدرت و حجم استفاده می کند

10. 'SixthSense' is a wearable gestural interface that augments the physical world around us with digital information and lets us use natural hand gestures to interact with that information.
[ترجمه ترگمان]SixthSense یک رابط حرکتی پوشیدنی است که دنیای فیزیکی اطراف ما را با اطلاعات دیجیتالی تقویت می کند و به ما اجازه می دهد از حرکات دست طبیعی برای تعامل با این اطلاعات استفاده کنیم
[ترجمه گوگل]SixthSense یک رابط ژست پوشیدنی است که دنیای فیزیکی را در اطراف ما با اطلاعات دیجیتال تقویت می کند و ما را با استفاده از حرکات دست ساز طبیعی برای برقراری ارتباط با این اطلاعات، می توانیم استفاده کنیم

11. It mainly studies the gestural usage and symbolic usage of Chinese deictic words this and that. The statistic shows that deixis in situational context doesn't occur frequently.
[ترجمه ترگمان]این رشته به طور عمده کاربرد حرکتی و استفاده نمادین از کلمات deictic چینی را مورد مطالعه قرار می دهد آمار نشان می دهد که deixis در شرایط موقعیتی اغلب اتفاق نمی افتد
[ترجمه گوگل]این به طور عمده در مورد کاربرد ژستی و استفاده نمادین از کلمات دینی چینی این و آن را بررسی می کند آمار نشان می دهد که deixis در زمینه موقعیتی غالبا رخ نمی دهد

12. Scientists also showed that this type of gestural communication is used between chimps, and not just when they were trying to communicate with humans.
[ترجمه ترگمان]همچنین دانشمندان نشان دادند که این نوع ارتباط حرکتی بین chimps و نه فقط زمانی که سعی داشتند با انسان ها ارتباط برقرار کنند، مورد استفاده قرار می گیرد
[ترجمه گوگل]دانشمندان همچنین نشان دادند که این نوع ارتباط ژست بین شامپانزه ها و نه فقط زمانی که آنها در تلاش برای ارتباط با انسان بودند استفاده می شود

13. But it is not present in gorillas-which evolved midway between orangs and chimps-and gorillas can be taught a simple gestural language.
[ترجمه ترگمان]اما در gorillas وجود ندارد که در وسط بین orangs و chimps تکامل یافت - و گوریل ها را می توان به زبان اشاره ساده ای یاد داد
[ترجمه گوگل]اما این در گوریل ها وجود ندارد - که در نیمه راه بین ارابه ها و شامپانزه ها تکامل یافته است و گوریل ها می توانند یک زبان ژست ساده را آموزش دهند

14. But the bust format ensures a rudimentary form without gestural and signifying elements or excrescences.
[ترجمه ترگمان]اما قالب bust یک فرم ابتدایی بدون حرکت و علامت مشخصه یا علامت مشخصه را تضمین می کند
[ترجمه گوگل]اما فرمت بوته یک شکل ابتدایی را بدون عناصری از جنس و علامت گذاری یا فرورفتگی تضمین می کند


کلمات دیگر: