(عامیانه)، بدن انسان، مخفف: نیاز بیوشیمیایی به اکسیژن، شخص مخفف: نیاز بیوشیمیایی به اکسیژن
bod
(عامیانه)، بدن انسان، مخفف: نیاز بیوشیمیایی به اکسیژن، شخص مخفف: نیاز بیوشیمیایی به اکسیژن
انگلیسی به فارسی
(عامیانه) بدن انسان
(عامیانه) (انگلیس) آدم، شخص
مخفف: نیاز بیوشیمیایی به اکسیژن
بدن
انگلیسی به انگلیسی
• group of administrators, head council
physical structure of a creature; man, guy, fellow (slang)
a bod is a person; an informal word.
physical structure of a creature; man, guy, fellow (slang)
a bod is a person; an informal word.
دیکشنری تخصصی
[بهداشت] اکسیژن خواهی زیست شیمیایی - biochemical oxygen demand
[نساجی] پارچه کتانی ظریف یا سفید شده
[خاک شناسی] نیاز زیست شیمیایی به اکسیژن
[نساجی] پارچه کتانی ظریف یا سفید شده
[خاک شناسی] نیاز زیست شیمیایی به اکسیژن
جملات نمونه
1. She's a bit of an odd bod .
[ترجمه ترگمان]یه بدن عجیب و غریبی داره
[ترجمه گوگل]او کمی از یک بدن عجیب و غریب است
[ترجمه گوگل]او کمی از یک بدن عجیب و غریب است
2. He's a clever bod.
[ترجمه ترگمان]اون یک بدن باهوشه
[ترجمه گوگل]او بدن هوشمندانه است
[ترجمه گوگل]او بدن هوشمندانه است
3. He's a bit of an odd bod but very pleasant.
[ترجمه ترگمان]اون یه اندام عجیب و غریبی داره، اما خیلی هم مطبوع است
[ترجمه گوگل]او کمی عجیب و غریب اما بسیار دلپذیر است
[ترجمه گوگل]او کمی عجیب و غریب اما بسیار دلپذیر است
4. That guy has a great bod!
[ترجمه ترگمان]! اون یارو یه کون گنده داره
[ترجمه گوگل]آن مرد دارای بدن عالی است!
[ترجمه گوگل]آن مرد دارای بدن عالی است!
5. He was definitely a bit of an odd bod.
[ترجمه ترگمان] اون قطعا یه اندام عجیب و غریبی بود
[ترجمه گوگل]او قطعا کمی از یک بدن عجیب و غریب بود
[ترجمه گوگل]او قطعا کمی از یک بدن عجیب و غریب بود
6. She's got a lovely bod.
[ترجمه ترگمان]اون یک بدن دوست داشتنی داره
[ترجمه گوگل]او یک بدن دوست داشتنی است
[ترجمه گوگل]او یک بدن دوست داشتنی است
7. He's got a great bod.
[ترجمه ترگمان]اون یک گروه بزرگ داره
[ترجمه گوگل]او بدن بسیار خوبی دارد
[ترجمه گوگل]او بدن بسیار خوبی دارد
8. He's an odd bod.
[ترجمه ترگمان]بدن عجیب و غریبی داره
[ترجمه گوگل]او یک بدن عجیب و غریب است
[ترجمه گوگل]او یک بدن عجیب و غریب است
9. He has a gorgeous bod!
[ترجمه ترگمان]! اون یه کون خوشگل داره
[ترجمه گوگل]او یک بدن زرق و برق دار دارد!
[ترجمه گوگل]او یک بدن زرق و برق دار دارد!
10. The final effluent was clear and pH, COD, BOD 5 and SS could meet the discharge standards.
[ترجمه ترگمان]پساب نهایی شفاف بوده و PH، COD، BOD ۵ و SS می تواند با استانداردهای تخلیه مطابقت داشته باشد
[ترجمه گوگل]فاضلاب نهایی واضح بود و pH، COD، BOD 5 و SS توانستند استانداردهای تخلیه را تامین کنند
[ترجمه گوگل]فاضلاب نهایی واضح بود و pH، COD، BOD 5 و SS توانستند استانداردهای تخلیه را تامین کنند
11. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress every day!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه گوگل]آرزو می کنم که بتوانید از فرهنگ لغت حکم آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه گوگل]آرزو می کنم که بتوانید از فرهنگ لغت حکم آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
12. In this paper, BOD _ 5 and DOD _ ( cr ) in the alkali pulping waste - rater have been detected and studied.
[ترجمه ترگمان]در این مقاله، BOD ۵ و وزارت دفاع (CR)در waste alkali به کار گرفته و مورد مطالعه قرار گرفته اند
[ترجمه گوگل]در این مقاله، BOD-5 و DOD-C در خاکهای خشک کردن قلیایی تشخیص داده شده و مورد مطالعه قرار گرفته است
[ترجمه گوگل]در این مقاله، BOD-5 و DOD-C در خاکهای خشک کردن قلیایی تشخیص داده شده و مورد مطالعه قرار گرفته است
13. Automatic, computer-controlled microbial respirometer for BOD testing, biodegradability assessments, bioremediation testing and toxicity screening studies.
[ترجمه ترگمان]اتوماتیک، کنترل اتوماتیک میکروبی، برای آزمایش BOD، ارزیابی قابلیت تجزیه زیستی، آزمایش bioremediation و مطالعات غربالگری سمیت سلولی
[ترجمه گوگل]دستگاه تنفس اتوماتیک کنترل شده با میکروبی کامپیوتری برای آزمایش BOD، ارزیابی زیست تخریبپذیر، آزمایشهای زیستشناختی و مطالعات غربالگری سمیت است
[ترجمه گوگل]دستگاه تنفس اتوماتیک کنترل شده با میکروبی کامپیوتری برای آزمایش BOD، ارزیابی زیست تخریبپذیر، آزمایشهای زیستشناختی و مطالعات غربالگری سمیت است
14. It provides BOD removal levels of 25 to 30 percent.
[ترجمه ترگمان]این برنامه میزان انتقال BOD را ۲۵ تا ۳۰ درصد افزایش می دهد
[ترجمه گوگل]این سطح برداشت BOD را 25 تا 30 درصد فراهم می کند
[ترجمه گوگل]این سطح برداشت BOD را 25 تا 30 درصد فراهم می کند
15. The removal of the same percentage of BoD will require supplementary chemical treatment.
[ترجمه ترگمان]حذف همان درصد از bod به درمان شیمیایی مکمل نیاز دارد
[ترجمه گوگل]حذف همان درصد BoD نیاز به درمان شیمیایی تکمیلی دارد
[ترجمه گوگل]حذف همان درصد BoD نیاز به درمان شیمیایی تکمیلی دارد
پیشنهاد کاربران
اشاره داره به body یعنی بدن به صورت اختصاری نوشته شده
I don’t think I can hold more than 10s in this bod
I don’t think I can hold more than 10s in this bod
کلمات دیگر: