1. Everything will be fine. /Things will turn out all right. /Things will work out all right.
[ترجمه ترگمان]همه چیز خوب خواهد بود همه چیز روبه راه خواهد شد همه چیز درست حل خواهد شد
[ترجمه گوگل]همه چیز خوب خواهد بود / چیزها همه درست خواهند شد / چیزها همه کار خواهند کرد
2. I knew that everything would turn out fine in the end.
[ترجمه ترگمان]می دانستم که در پایان همه چیز روبه راه خواهد شد
[ترجمه گوگل]من می دانستم که در پایان همه چیز خوب خواهد شد
3. It take courage to grow up and turn out to be who you really are.
[ترجمه ترگمان]آن شجاعت را به خود می گیرد که بزرگ شود و تبدیل به کسی شود که واقعا هستید
[ترجمه گوگل]شجاعت رشد و شکوفایی است و به نظر شما واقعا چه کسی است
4. Don't forget to turn out the light when you leave the classroom.
[ترجمه ترگمان]یادت نره وقتی از کلاس خارج شدی نور رو خاموش کنی
[ترجمه گوگل]فراموش نکنید که هنگامی که کلاس را ترک می کنید نور را روشن کنید
5. I'm sure the prime minister will turn out to be a good loser.
[ترجمه ترگمان]مطمئنم نخست وزیر تبدیل به یک بازنده خوب خواهد شد
[ترجمه گوگل]من مطمئن هستم که نخست وزیر تبدیل به یک بازنده خوب خواهد شد
6. I feel certain that it will all turn out well.
[ترجمه ترگمان]یقین دارم که همه چیز روبه راه خواهد شد
[ترجمه گوگل]من احساس می کنم مطمئن هستم که همه چیز خوب خواهد شد
7. If you want the dish to turn out right you should follow the recipe.
[ترجمه ترگمان]اگر می خواهید ظرف غذا درست شود، باید دستورالعمل را دنبال کنید
[ترجمه گوگل]اگر می خواهید ظرف را درست کنید، باید دستورالعمل را دنبال کنید
8. You never know how your children will turn out!
[ترجمه ترگمان]تو هیچ وقت نمی دونی که بچه هات چطور بیرون می شن
[ترجمه گوگل]شما هرگز نمی دانید که چگونه فرزندان شما تبدیل خواهد شد!
9. This could turn out to be our biggest mistake yet.
[ترجمه ترگمان]این میتونه بزرگ ترین اشتباه ما باشه
[ترجمه گوگل]این می تواند بزرگترین اشتباه ما باشد
10. Nearly 80% of Swiss citizens on average turn out to vote.
[ترجمه ترگمان]نزدیک به ۸۰ درصد از شهروندان سوئیسی به طور متوسط برای رای دادن خارج می شوند
[ترجمه گوگل]تقریبا 80 درصد از شهروندان سوئیس به طور متوسط به رای دادن می رسند
11. Remember to turn out the lights before you go to bed.
[ترجمه ترگمان]یادت باشه قبل از اینکه بری بخوابی چراغ ها رو خاموش کنی
[ترجمه گوگل]به یاد داشته باشید قبل از رفتن به رختخواب، چراغ ها را روشن کنید
12. I know things will turn out all right.
[ترجمه ترگمان]می دانم که اوضاع روبه راه خواهد شد
[ترجمه گوگل]من می دانم که همه چیز درست خواهد شد
13. Lea decided to turn out the attic.
[ترجمه ترگمان]Lea تصمیم گرفت که اتاق زیر شیروانی را خاموش کند
[ترجمه گوگل]لی تصمیم گرفت که اتاق زیر شیروانی را بیرون بیاورد
14. The teacher ordered him to turn out his pockets.
[ترجمه ترگمان]معلم به او دستور داد که جیب هایش را بچرخاند
[ترجمه گوگل]معلم به او دستور داد که جیبش را بیرون بیاورد
15. Her years with MMC would turn out to be fortuitous for Britney.
[ترجمه ترگمان]سال ها با MMC اتفاقی برای بریتنی (Britney)افتاد
[ترجمه گوگل]سال های او با MMC برای Britney اتفاق خواهد افتاد
16. The concert attracted a large turnout.
[ترجمه ترگمان]کنسرت گروه بزرگی را به خود جلب کرد
[ترجمه گوگل]این کنسرت یک شرکت بزرگ را جذب کرد
17. Voter turnout was high at the last election.
[ترجمه ترگمان]حضور رای دهندگان در انتخابات گذشته بسیار بالا بود
[ترجمه گوگل]رای گیری در انتخابات بالا بود
18. On the big night there was a massive turnout.
[ترجمه ترگمان]اون شب بزرگ یه گردهمایی خیلی بزرگ بود
[ترجمه گوگل]در شب بزرگ مشارکت عظیم بود
19. I'll give my room a good turnout.
[ترجمه ترگمان]به اتاقم یک جمع حسابی می دهم
[ترجمه گوگل]من اتاقم را به یک شرکت خوب برگزیده ام
20. This year's festival attracted a record turnout.
[ترجمه ترگمان]جشنواره امسال، شرکت کنندگان در این جشنواره را به خود جلب کرد
[ترجمه گوگل]جشنواره امسال یک رویداد ثبت شده را به دست آورد
21. The poor turnout for the election will hopefully be a wake-up call to the government.
[ترجمه ترگمان]مشارکت ضعیف در انتخابات به امید تماس با دولت خواهد بود
[ترجمه گوگل]امیدوارم که انتخابات ضعیف برای انتخابات یک تماس بیداری برای دولت باشد
22. There was a good turnout for the concert.
[ترجمه nm] ازدحام خوبی برای کنسرت وجود داشت
[ترجمه ترگمان]کنسرت خوبی برای کنسرت وجود داشت
[ترجمه گوگل]یک کنفرانس خوب برای شرکت کنندگان وجود داشت
23. Election officials said the turnout of voters was low.
[ترجمه ترگمان]مقامات انتخابات گفتند که مشارکت رای دهندگان بسیار پایین بوده است
[ترجمه گوگل]مقامات انتخاباتی گفتند که رای دهندگان کم است
24. There was a good turnout for the meeting - twelve of us to be precise.
[ترجمه ترگمان]حضور خوبی برای این جلسه وجود داشت - دوازده نفر از ما باید دقیق باشیم
[ترجمه گوگل]جلسه خوبی برای جلسه وجود داشت - دوازده نفر از ما دقیق بودیم
25. He gives little thought to his turnout.
[ترجمه ترگمان]او به میزان مشارکت خود فکر کمی می کند
[ترجمه گوگل]او به شرکت در انتخابات کمی فکر می کند
26. Election officials predict they'll set a new turnout record for an off-year election in Washington state.
[ترجمه ترگمان]مسئولان انتخابات پیش بینی می کنند که یک رکورد جدید مشارکت برای انتخابات خارج از سال در ایالت واشنگتن تعیین خواهند کرد
[ترجمه گوگل]مقامات انتخابات پیش بینی می کنند که در یک انتخابات سالانه در ایالت واشنگتن رکورد جدیدی را برای انتخابات تعیین خواهند کرد
27. The poor election turnout dismayed politicians.
[ترجمه ترگمان]حضور ضعیف انتخابات سیاستمداران را تحت تاثیر قرار داد
[ترجمه گوگل]انتخابات ضعیف انتخابات سیاستمداران را ناراحت کرد
28. The 'yes' vote was vitiated by the low turnout in the election.
[ترجمه ترگمان]رای بله با مشارکت ضعیف در انتخابات خدشه دار شد
[ترجمه گوگل]رأی 'بله' توسط انتخابات کم بود
29. The voter turnout in most precincts is expected to be high.
[ترجمه ترگمان]انتظار می رود که مشارکت رای دهندگان در بیشتر صحن عالی باشد
[ترجمه گوگل]انتظار می رود که تعداد رای دهندگان در اکثر واحدها زیاد باشد
30. A high turnout was reported at the polling booths.
[ترجمه ترگمان]تعداد زیادی از مردم در غرفه های رای گیری گزارش شده اند
[ترجمه گوگل]مشارکت بالا در غرفه های رای گیری گزارش شد