1. another aspect of his character
جنبه ای دیگر از منش او
2. the eastern aspect of the house
جهت شرقی منزل
3. the most terrifying aspect of nuclear bombing is radiation
وحشتناک ترین جنبه ی بمباران اتمی تابش اتمی است.
4. the novel's best aspect is its savor of rural life
بهترین جنبه ی این رمان رنگ و بوی روستایی آن است.
5. a book touching every aspect of rural life
کتابی که به کلیه ی جنبه های زندگی روستایی می پردازد.
6. philosophy's scope comprehends every aspect of life
گستره ی فلسفه شامل کلیه ی جنبه های حیات است.
7. a room with a southwest aspect
اتاق رو به جنوب غرب
8. corruption had extended into every aspect of their lives
فساد به کلیه ی جنبه های زندگی آنها رخنه کرده بود.
9. the state interfered in every aspect of people's lives
دولت در همه کار مردم دخالت می کرد.
10. This was one aspect of her character he hadn't seen before.
[ترجمه ترگمان]این یک جنبه از شخصیت او بود که قبلا ندیده بود
[ترجمه گوگل]این یکی از جنبه های شخصیت او بود که قبلا دیده بود
11. The house has a southern aspect.
[ترجمه ترگمان]این خانه جنبه جنوبی دارد
[ترجمه گوگل]خانه دارای ابعاد جنوبی است
12. Climate and weather affect every aspect of our lives.
[ترجمه ترگمان]آب و هوا هر جنبه از زندگی ما را تحت تاثیر قرار می دهد
[ترجمه گوگل]آب و هوا و هوا بر تمام جنبه های زندگی ما اثر می گذارد
13. The training program covers every aspect of the job.
[ترجمه ترگمان]برنامه آموزشی هر جنبه از کار را پوشش می دهد
[ترجمه گوگل]برنامه آموزشی هر جنبه ای از کار را پوشش می دهد
14. Every aspect of the original has been closely studied and painstakingly reconstructed.
[ترجمه ترگمان]هر جنبه از اصل به دقت مورد مطالعه قرار گرفته و با زحمت بازسازی شده است
[ترجمه گوگل]هر جنبه ای از اصل با دقت مورد بررسی قرار گرفته و به شدت مورد بازسازی قرار گرفته است
15. Individuals and businesses appear woefully uninformed about this aspect of the information age.
[ترجمه ترگمان]افراد و کسب و کارها به طور اسف باری در مورد این جنبه از عصر اطلاعات بی اطلاع هستند
[ترجمه گوگل]افراد و کسب و کارها در مورد این جنبه از عصر اطلاعات غم انگیز هستند
16. The aspect of the salesman frightened the customer off.
[ترجمه ترگمان]جنبه فروشنده آن مشتری را به وحشت انداخت
[ترجمه گوگل]جنبه ی فروشنده به مشتری خجالت زد
17. This aspect is discussed further by Crane, whom I mentioned earlier.
[ترجمه ترگمان]این جنبه مورد بحث بیشتر توسط کرین که قبلا ذکر کردم، مورد بحث قرار گرفته است
[ترجمه گوگل]این جنبه توسط Crane مورد بررسی قرار گرفته است، که قبلا آن را ذکر کردم
18. They were royally received in every aspect.
[ترجمه ترگمان]در هر جنبه شاهانه مورد استقبال قرار می گرفتند
[ترجمه گوگل]آنها هر جنبه ای دریافت کردند
19. Although she was intimidating in aspect, she was warm and affectionate beneath the surface.
[ترجمه ترگمان]با آن که قیافه اش ترسناک بود، در ظاهر گرم و مهربان بود
[ترجمه گوگل]با وجود اینکه او در جنبه ارعاب بود، در زیر سطح گرم و مهربان بود