1. a spasm of antagonism
فوران دشمنی
2. a mother who feels antagonism towards her children
مادری که نسبت به فرزندانش احساس خصومت می کند
3. She felt nothing but antagonism towards her boss.
[ترجمه ترگمان]چیزی جز مخالفت با رئیسش احساس نمی کرد
[ترجمه گوگل]او چیزی جز انطباق با رئیسش احساس نکرد
4. There's a history of antagonism between the two teams.
[ترجمه ترگمان]بین این دو تیم سابقه دشمنی وجود دارد
[ترجمه گوگل]سابقه ای از تضاد بین دو تیم وجود دارد
5. The antagonism he felt towards his old enemy was still very strong.
[ترجمه ترگمان]خصومت او نسبت به دشمن دیرینه هنوز بسیار قوی بود
[ترجمه گوگل]آنتاگونیستی که او نسبت به دشمن قدیمی اش احساس میکرد هنوز بسیار قوی بود
6. The new rules will create a lot of antagonism.
[ترجمه ترگمان]قوانین جدید بسیاری از antagonism را ایجاد خواهند کرد
[ترجمه گوگل]قوانین جدید باعث ایجاد اختلاف نظر خواهد شد
7. He seems to have an antagonism to the local people.
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد که او دشمنی با مردم محلی دارد
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد که آنتونیون مردم محلی است
8. There is still much antagonism between trades unions and the oil companies.
[ترجمه ترگمان]هنوز بین اتحادیه های اصناف و شرکت های نفتی اختلاف زیادی وجود دارد
[ترجمه گوگل]اتحادیه های صنفی و شرکت های نفتی همچنان با هم متحد هستند
9. With urbanisation the antagonism between rich and poor sharpened.
[ترجمه ترگمان]با شهرنشینی، دشمنی بین ثروتمندان و تهیدستان به وجود آمد
[ترجمه گوگل]با شهرنشینی، اختلاف بین غنی و فقیر تشدید شد
10. You could sense the antagonism between them.
[ترجمه ترگمان]تو میتونی مخالفت بین اونا رو حس کنی
[ترجمه گوگل]شما می توانستید آنتاگونیسم بین آنها را احساس کنید
11. But there was also, despite the overt antagonism between them, a growing closeness too.
[ترجمه ترگمان]اما با وجود دشمنی آشکار بین آن ها، نزدیکی فزاینده نیز وجود داشت
[ترجمه گوگل]اما همچنین علیرغم انطباق آشکار بین آنها، همچنین نزدیک شدن رو به رشد بود
12. There should be an antagonism between Ed Gordon and Leonard Jeffries.
[ترجمه ترگمان]باید یه خصومتی بین \"اد گوردون\" و \"لئونارد جفریز\" وجود داشته باشه
[ترجمه گوگل]باید بین اد گوردون و لئونارد جفری یک خصومت وجود داشته باشد
13. There is no visible grinding poverty and no antagonism towards tourists.
[ترجمه ترگمان]فقر خرد کننده ای وجود ندارد و هیچ خصومتی نسبت به توریست ها ندارد
[ترجمه گوگل]هیچ فقر قابل ملاحظه ای وجود ندارد و هیچ گونه خصومت با گردشگران وجود ندارد
14. In the end, however, the antagonism towards newcomers is not a rationally calculated response.
[ترجمه ترگمان]با این حال، در پایان دشمنی نسبت به تازه واردها پاسخی منطقی به حساب نیامده است
[ترجمه گوگل]با این حال، در نهایت، آنتاگونیسم نسبت به تازه واردین یک پاسخ منطقی محاسبه نیست
15. Now that it is no longer traitorous, popular antagonism towards the Catholic church has become open.
[ترجمه ترگمان]اکنون که دیگر خیانت به کلیسا نیست، دشمنی عمومی نسبت به کلیسای کاتولیک باز شده است
[ترجمه گوگل]حالا که دیگر خائنانه نیست، خصومت مردم نسبت به کلیسای کاتولیک باز شده است