کلمه جو
صفحه اصلی

autochthonous


معنی : بومی، محلی، جابجا نشده، ذاتی
معانی دیگر : تشکیل شده یا ایجاد شده در محل خود

انگلیسی به فارسی

بومی، محلی، ذاتی، تشکیل‌شده یا ایجاد‌شده در محل خود، (زیست‌شناسی) جابه‌جا‌نشده


autchthonous، بومی، جابجا نشده، محلی، ذاتی، تشکیل شده یا ایجاد شده در محل خود


انگلیسی به انگلیسی

• local, native

دیکشنری تخصصی

[عمران و معماری] درجازاد
[زمین شناسی] برجا
[خاک شناسی] بومی

مترادف و متضاد

بومی (صفت)
aboriginal, native, indigenous, endemic, domestic, vernacular, aborigine, autochthonous

محلی (صفت)
native, vernacular, territorial, autochthonal, local, residential, autochthonous

جابجا نشده (صفت)
autochthonous

ذاتی (صفت)
indigenous, essential, organic, inherent, autochthonous, intrinsic, innate, natural, substantial, inward, inborn, congenital, connate, inbred

جملات نمونه

1. Autochthonous or allochthonous, may be important in the total metabolic system of lakes and streams.
[ترجمه ترگمان]autochthonous یا allochthonous ممکن است در سیستم متابولیک کلی دریاچه ها و نهرها کار مهمی داشته باشند
[ترجمه گوگل]خودکارشده یا آلوچانون، ممکن است در کل سیستم متابولیک دریاچه ها و جریان ها مهم باشد

2. The autochthonous mainly includes the argillaceous deposit.
[ترجمه ترگمان]The عمدتا شامل سپرده argillaceous است
[ترجمه گوگل]Autohthonous عمدتا شامل سپرده های ریزشی است

3. The fetish objects of ancient or autochthonous religions can be quite unprepossessing, or positively ugly.
[ترجمه ترگمان]خرافات باستانی مذاهب کهن یا autochthonous می تواند بسیار زننده و یا به طور مثبت زشت باشد
[ترجمه گوگل]اشیاء طلسم مذاهب باستانی یا مسلط ممکن است کاملا غریب و یا مثبت زشت باشند

4. Whether autochthonous or allochthonous, may be important in the total metabolic system of lakes and streams.
[ترجمه ترگمان]چه autochthonous یا allochthonous، ممکن است در سیستم متابولیک کلی دریاچه ها و نهرها کار مهمی داشته باشد
[ترجمه گوگل]از نظر متابولیسم موجود در دریاچه ها و جریان ها، این امر ممکن است در مسیر متابولیکی کلیدی باشد

5. As the pathogen of Cholera, Vibrio cholerae are autochthonous microbial communities in aquatic environments.
[ترجمه ترگمان]به عنوان پاتوژن ها وبا، Vibrio cholerae جوامع میکروبی را در محیط های آبی مورد استفاده قرار می دهند
[ترجمه گوگل]ویبریو cholerae به عنوان بیمارگر بیماری کلر، جوامع میکروبی اتوماتیک در محیط آبزی هستند

6. The first autochthonous case was identified on Jan 2 nd.
[ترجمه ترگمان]اولین مورد autochthonous در جان ۲ ژانویه شناسایی شد
[ترجمه گوگل]اولین پرونده در سال دوم ژانویه شناسایی شد

7. Migrant rural workers, as the main carriers of autochthonous culture(sentence dictionary), have broken away from the traditional way of living.
[ترجمه ترگمان]کارگران روستایی مهاجر، به عنوان حاملان اصلی فرهنگ autochthonous (فرهنگ لغت)، از روش سنتی زندگی جدا شده اند
[ترجمه گوگل]کارگران روستایی مهاجر، به عنوان حامل اصلی فرهنگ کالبد (فرهنگ لغت جمله)، از شیوه سنتی زندگی منحرف شده اند

8. The trend showed that the autochthonous energy dominated in the upstream and the input of allochthonous energy dominated in the downstream.
[ترجمه ترگمان]این روند نشان داد که انرژی autochthonous در بالادست و ورودی انرژی allochthonous در پایین دست جریان دارد
[ترجمه گوگل]این روند نشان می دهد که انرژی اتمسفر در بالادست بالا و ورود انرژی آلومینیومی که در پایین دست قرار دارد، غالب است

9. This tongue causes the flat autochthonous beds below to appear arched upward because of velocity pull - up.
[ترجمه ترگمان]این زبان سبب می شود بس تر تخت مسطح پایین به علت کشش شتاب به بالا قوس یابد
[ترجمه گوگل]این زبان باعث می شود که تختخواب های تختخواب صاف در زیر به علت سرعت کشیدن به بالا به سمت بالا قرار بگیرند

10. Sardinia has a pretty rich heritage of autochthonous grapes and the ones introduced in the past centuries by the people who controlled its dominion, are now considered as local grapes.
[ترجمه ترگمان]\" \" \" \" \" \" \" \" \" \"یک میراث غنی از انگور\" \" دارد و آن هایی که در قرون گذشته توسط مردمی که سلطه آن را کنترل کرده اند، به عنوان انگور محلی در نظر گرفته می شوند \"
[ترجمه گوگل]ساردینیا میراث بسیار باارزش انگور را به خود اختصاص داده و آنهایی که در قرن های گذشته توسط افرادی که سلطه خود را کنترل می کنند، در حال حاضر به عنوان انگور محلی به شمار می روند

11. Autochthonous culture, a particular concept influencing the farmers' way of living, has become very limited in its connotation.
[ترجمه ترگمان]فرهنگ autochthonous، یک مفهوم خاص موثر بر شیوه زندگی کشاورزان، به معنای آن بسیار محدود شده است
[ترجمه گوگل]فرهنگ کوهنوردی، یک مفهوم خاص که بر شیوه زندگی کشاورزان تاثیر می گذارد، در مفهوم آن بسیار محدود است

12. The autochthonous blocks were formed due to the deformation and displacement of the unconsolidated sediments caused by gravitational and other geological processes.
[ترجمه ترگمان]بلوک autochthonous به علت تغییر شکل و جابجایی رسوبات unconsolidated ناشی از میدان های گرانشی و دیگر فرآیندهای زمین شناسی شکل گرفت
[ترجمه گوگل]بلوک های autochthonous به علت تغییر شکل و جابجایی رسوبات غیرخطی ناشی از گرانش و دیگر فرآیندهای زمین شناسی شکل گرفته است

13. Huainan partridge duck is excellently autochthonous breed in Henan Province.
[ترجمه ترگمان]اردک Huainan در استان هنان در حال پرورش ماهی است
[ترجمه گوگل]اردک اردیبهشت Huainan در استان هنان به طور کامل از نژاد Autohthonous است

14. The autochthonous poetic content dug out by him became subject matter of poem which was intonated by the descendants in Wuling time and again.
[ترجمه ترگمان]مضامین شاعرانه autochthonous که توسط وی حفر شده، موضوع شعری بود که نوادگان آن ها در زمان Wuling و بار دیگر مورد استفاده قرار می گرفت
[ترجمه گوگل]محتویات شاعرانه اشعار او که توسط وی منتشر شد، موضوع شعر بود که توسط نوادگان در زمان وولینگ در حال نوشتن بود


کلمات دیگر: