1. arid land
زمین خشک
2. the arid desert climate had dwarfed the trees
آب و هوای خشک صحرا رشد درختان را مختل کرده است.
3. his speech was long and arid
نطق او طولانی و بی روح بود.
4. much of central iran is arid
خیلی از نواحی مرکز ایران کم باران هستند.
5. Water from the Great Lakes is pumped to arid regions .
[ترجمه ترگمان]آب از دریاچه های بزرگ به مناطق خشک پمپ می شود
[ترجمه گوگل]آب از دریاچه های بزرگ به مناطق خشک پمپ می شود
6. The desert is so arid that nothing can grow there.
[ترجمه ترگمان]صحرا خیلی خشک است که هیچ چیز نمی تواند در آنجا رشد کند
[ترجمه گوگل]صحرا خیلی خشک است که هیچ چیز نمی تواند در آنجا رشد کند
7. He began to season the arid climate in the Middle East.
[ترجمه ترگمان]او شروع به فصل کردن آب و هوای خشک در خاور میانه کرد
[ترجمه گوگل]او شروع به فصل آب و هوای خشک در خاورمیانه کرد
8. After several arid years, the company has started to become successful.
[ترجمه ترگمان]پس از چندین سال بایر، این شرکت شروع به موفق شدن کرده است
[ترجمه گوگل]پس از چند سال خشک، این شرکت شروع به موفقیت کرده است
9. The pioneers hoped to transform the arid outback into a workable landscape.
[ترجمه ترگمان]The امیدوارند که این outback بایر را به یک منظره کار ساز تبدیل کنند
[ترجمه گوگل]پیشگامان امیدوار بودند که بیلیون خشک را به یک چشم انداز کارآمد تبدیل کنند
10. We had to cross a large area of arid, featureless desert.
[ترجمه ترگمان]مجبور بودیم از یک منطقه بزرگ خشک و بی آب و علف عبور کنیم
[ترجمه گوگل]ما مجبور شدیم از یک منطقه وسیعی از بیابان خشک و بیابانی عبور کنیم
11. These trees will shield off arid winds and protect the fields.
[ترجمه ترگمان]این درختان از باده ای خشک محافظت می کنند و از مزارع محافظت می کنند
[ترجمه گوگل]این درخت ها از باد های خشک محافظت می کند و از زمین ها محافظت می کند
12. Nothing grows in these arid regions.
[ترجمه ترگمان]هیچ چیز در این مناطق خشک رشد نمی کند
[ترجمه گوگل]هیچ چیز در این مناطق خشک رشد نمی کند
13. She had given him the only joy his arid life had ever known.
[ترجمه ترگمان]او تنها لذتی را که زندگی خشک او تا به حال شناخته بود به او داده بود
[ترجمه گوگل]او تنها شادی را برای او به ارمغان آورده بود
14. I found his writing extremely arid.
[ترجمه ترگمان]نوشته های او را بسیار خشک و خشک یافته بودم
[ترجمه گوگل]من نوشتم بسیار ناراحت شدم
15. Nothing grows in these arid conditions.
[ترجمه ترگمان]هیچ چیز در این شرایط خشک رشد نمی کند
[ترجمه گوگل]هیچ چیز در این شرایط خشک رشد نمی کند
16. The surface of the moon is arid and lifeless.
[ترجمه ترگمان]سطح ماه خشک و بی روح است
[ترجمه گوگل]سطح ماه خشک و بی روح است
17. The movement born as an alternative to the arid materialism of consumer culture is here hawked and promoted like any commercial venture.
[ترجمه ترگمان]این جنبش به عنوان جایگزینی برای مادی گرایی خشک فرهنگ مصرف کننده در اینجا عرضه می شود و مانند هر کسب وکار تجاری تبلیغ می شود
[ترجمه گوگل]جنبش به عنوان یک جایگزین برای مادی گرایی فرهنگ مصرف کننده متولد شده است و به عنوان هر گونه تجارتی تبلیغ شده است