کلمه جو
صفحه اصلی

monocline


(لایه ی زمین یا سنگ) تک خوابه، تک شیبه

انگلیسی به فارسی

(لایه‌ی زمین یا سنگ) تکخوابه، تک شیبه، تکشیب


مونوکلین


انگلیسی به انگلیسی

• (geology) rock formation in which the strata slopes in only one direction

دیکشنری تخصصی

[زمین شناسی] تک شیب چینه ای که در امتداد یک خط تاخورده باشد و یا دارای یک پهلو باشد .
[معدن] تکشیب (زمین شناسی ساختمانی)

جملات نمونه

1. Dexing Basin is generally a monocline downfaulted one with north-dipping rock format ion.
[ترجمه ترگمان]حوضه Dexing معمولا a downfaulted است که در قالب یونی dipping شمالی قرار دارد
[ترجمه گوگل]حوضه Dexing به طور کلی یک تک نفره است که با رنج یون سنگ شکن شمال شناخته شده است

2. Block L35 oil reservoir, which is monocline lithologic deposit, locates in Tiandong depressed area of the eastern of Baise basin.
[ترجمه ترگمان]بلوک نفتی L۳۵، که کانسار monocline lithologic می باشد، در ناحیه Tiandong شرقی حوضه Baise واقع شده است
[ترجمه گوگل]مخزن نفت بلوک L35، که ذخایر لیتوگرافی monocline است، در منطقه افسرده Tiandong شرقی حوضه Baise قرار دارد

3. Because of the structural activities, the monocline setting such as nose-structure can become the oil-gas accumulation place.
[ترجمه ترگمان]به دلیل فعالیت های ساختاری، تنظیمات monocline مانند ساختار بینی می تواند به محل انباشت نفت - گاز تبدیل شود
[ترجمه گوگل]با توجه به فعالیت های ساختاری، تنظیم کننده ی مونوکلین مانند ساختار بینی می تواند به محل انباشت نفت تبدیل شود

4. The monocline observed in the field is the forelimb of fault-bend foldings. The second anticline belt inherits the first belt's displacement forming structure wedges.
[ترجمه ترگمان]The مشاهده شده در این میدان برابر با forelimb of است تسمه دوم باعث می شود که جابجایی اولین بسته، wedges ساختار را تشکیل دهد
[ترجمه گوگل]Monocline مشاهده شده در این زمینه، جلوگیری از شکستن اتصالات گسل است کمربند دوم کمربند، اولین گوه ساختار تشکیل دهنده کمربند را به ارث می برد

5. Characteristic: Blue green monocline crystallization, dissolve it in water, glycerin, does not allow it in the ethanol, There is corrosive, deliquescence in weathered.
[ترجمه ترگمان]مشخصه: crystallization سبز رنگ، تبلور، حل شدن در آب، گلیسیرین، این کار را در اتانول مجاز نمی کند، خورنده وجود دارد، deliquescence در فرسایش است
[ترجمه گوگل]خصوصیات: کریستالیزه کردن مونوکلین سبز آبی سبز، آن را در آب حل می کند، گلیسیرین، آن را در اتانول اجازه نمی دهد، خوردگی، تیرگی در هوا است

6. Anticline and monocline are major trap types.
[ترجمه ترگمان]anticline و monocline انواع اصلی تله هستند
[ترجمه گوگل]Anticline و monocline انواع عمده تله هستند

7. When housing prices plummeted, the monocline industry quickly a basket case.
[ترجمه ترگمان]هنگامی که قیمت مسکن کاهش یافت، صنعت monocline به سرعت یک پرونده سبد خرید
[ترجمه گوگل]وقتی قیمت مسکن کاهش یافت، صنایع Monocline به سرعت مورد سبد قرار گرفت

8. The effect of electrocast zirconia and monocline zirconia and two types of binders(anhydrous and un-hydroxyl resin and liquid paraffin)on the sintering of fired magnesia-calcia brick are investigated.
[ترجمه ترگمان]اثر of electrocast و zirconia monocline و دو نوع of (anhydrous و پارافین - un)در the of fired - calcia مورد بررسی قرار گرفته اند
[ترجمه گوگل]اثر متالوریزاسیون زیرکونیا و زیرکونیا منوکلین و دو نوع اتصال دهنده (رزین بدون آب و غیر هیدروکسیل و پارافین مایع) بر پخت سرامیک مگنزیا-کلسیم اخراج شده مورد بررسی قرار گرفته است

9. Monocline dipping ore body mass is the bedrock mineralization, and ore-controlling scale is small.
[ترجمه ترگمان]سنگ دانه کولا سنگ اصلی سنگ اصلی است و مقیاس کنترل سنگ معدن کوچک است
[ترجمه گوگل]توده بدن توده سنگ معدن Monocline کانی سازی سنگ بستر است، و مقیاس کنترل سنگ معدن کوچک است

10. When housing prices plummeted, the monocline industry quickly became a basket case.
[ترجمه ترگمان]هنگامی که قیمت مسکن کاهش یافت، صنعت monocline به سرعت تبدیل به یک پرونده سبد شد
[ترجمه گوگل]هنگامی که قیمت مسکن کاهش یافت، صنایع Monocline به سرعت مورد استفاده قرار گرفت

11. The deeper structure appears to be a gently warped monocline.
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد که ساختار عمیق تری وجود دارد که به نرمی monocline منحرف شده است
[ترجمه گوگل]ساختار عمیق تر به نظر می رسد یک مونوکلین به طور ملایم پیچیده است

12. In addition to these two types of folds, however, we must mention another one, which is not easily classifiable as either anticline or syncline and is referred to as a monocline .
[ترجمه ترگمان]با این حال علاوه بر این دو نوع از چین ها، باید یکی دیگر از آن ها را ذکر کنیم که به راحتی به عنوان anticline یا syncline شناخته نمی شود و به عنوان a شناخته می شود
[ترجمه گوگل]با این حال، علاوه بر این دو نوع تقسیم، ما باید یکی دیگر را ذکر کنیم که به راحتی نمی تواند به عنوان ضد خط یا syncline طبقه بندی شود و به عنوان یک تک سلولی شناخته می شود

13. The eastern part is multi-stages fan delta deposit system witch is controlled by the monocline and step-fault zone and another parts in the area grow alluvial fan system.
[ترجمه ترگمان]قسمت شرقی این سیستم multi system است که توسط منطقه گسل monocline و step کنترل می شود و بخش های دیگر منطقه system alluvial می کنند
[ترجمه گوگل]بخش شرقی این سیستم چند مرحله ای است که توسط جادوگر سیستم دلفی فانکت کنترل می شود که توسط Monocline و Zone fault گسل کنترل می شود و قسمت های دیگری از این منطقه سیستم فشاری آلوویو را ایجاد می کند

14. Arguably the most significant advance of the GUI menu was this retreat from the hierarchical form into monocline grouping.
[ترجمه ترگمان]مسلما مهم ترین پیشرفت منوی GUI این عقب نشینی از فرم سلسله مراتبی به گروه بندی monocline بود
[ترجمه گوگل]مسلما مهمترین پیشرفت منوی GUI این عقب نشینی از شکل سلسله مراتبی به گروه بندی تک تک است

پیشنهاد کاربران

monocline ( زمین‏شناسی )
واژه مصوب: چین تک شیب
تعریف: چینی که نسبت به افق تنها در یک جهت شیب دارد و بخشی از طاقدیس یا ناودیس نیست


کلمات دیگر: