• person or thing that amuses or entertains; person or thing that deflects or turns in a different direction
diverter
انگلیسی به انگلیسی
جملات نمونه
1. NOTE: Diverter style valve has no shutoff on branch.
[ترجمه ترگمان]نکته: شیر سبک Diverter هیچ shutoff روی شاخه ندارد
[ترجمه گوگل]توجه: دریچه سبک دیورتر هیچ قطع در شاخه ندارد
[ترجمه گوگل]توجه: دریچه سبک دیورتر هیچ قطع در شاخه ندارد
2. A retrofit diverter switch which has a mechanical and electrical interface that is compatible with the existing designs is provided.
[ترجمه ترگمان]یک سوییچ diverter retrofit که دارای یک رابط مکانیکی و الکتریکی است که با طرح های موجود سازگار است ارایه شده است
[ترجمه گوگل]یک سوپاپ دیودر تکمیل شده که یک رابط مکانیکی و الکتریکی دارد که با طرح های موجود سازگار است
[ترجمه گوگل]یک سوپاپ دیودر تکمیل شده که یک رابط مکانیکی و الکتریکی دارد که با طرح های موجود سازگار است
3. Diverter valves with one inlet and four outlets are available in True - Y pattern arrangements.
[ترجمه ترگمان]شیره ای Diverter با یک ورودی و چهار خروجی در آرایش الگو - Y در دسترس هستند
[ترجمه گوگل]دریچه دیواتور با یک ورودی و چهار خروجی در ترتیب الگوی True-Y موجود است
[ترجمه گوگل]دریچه دیواتور با یک ورودی و چهار خروجی در ترتیب الگوی True-Y موجود است
4. Diverter becomes steering wheel's rotation steering arm's swinging or the rack axis straight reciprocating motion, and to changes the control force to carry on the enlargement the organization.
[ترجمه ترگمان]Diverter به فرمان حرکت چرخشی فرمان هدایت می شود و یا چرخش مستقیم رفت و برگشتی را تغییر می دهد و نیروی کنترلی را تغییر می دهد تا سازمان را توسعه دهد
[ترجمه گوگل]Diverter چرخش چرخش فرمان چرخش یا نوسان چرخان یا چرخش محور مستقیم حرکت مجدد است و به تغییر نیروی کنترل برای ادامه بزرگ شدن سازمان
[ترجمه گوگل]Diverter چرخش چرخش فرمان چرخش یا نوسان چرخان یا چرخش محور مستقیم حرکت مجدد است و به تغییر نیروی کنترل برای ادامه بزرگ شدن سازمان
5. The Reverse Flow Diverter ( RFD ) is one of the key components affecting the liquid - delivered efficiency.
[ترجمه ترگمان]جریان معکوس جریان معکوس (RFD)یکی از اجزای کلیدی تاثیرگذار بر کارآیی تحویل مایع است
[ترجمه گوگل]Flow Diverter معکوس (RFD) یکی از اجزای کلیدی است که بر راندمان تحویل مایع تأثیر می گذارد
[ترجمه گوگل]Flow Diverter معکوس (RFD) یکی از اجزای کلیدی است که بر راندمان تحویل مایع تأثیر می گذارد
6. If the re-consignor or diverter has given to the carrier erroneous information as to who the beneficial owner is, such re-consignor or diverter shall himself be liable for all such charges.
[ترجمه ترگمان]اگر the یا diverter به حامل اطلاعات غلط مربوط به اینکه صاحب سود چه کسی است داده شود، چنین re یا diverter باید مسئول چنین اتهاماتی باشد
[ترجمه گوگل]اگر مجدد فرستنده یا دیواتور به اطلاعات حقیقی حامل مربوط به شخص ثالث صاحب اثر داده شده باشد، چنین مجدد فرستنده یا دیواتور باید خود را مسئول تمام موارد چنین اتهامی باشد
[ترجمه گوگل]اگر مجدد فرستنده یا دیواتور به اطلاعات حقیقی حامل مربوط به شخص ثالث صاحب اثر داده شده باشد، چنین مجدد فرستنده یا دیواتور باید خود را مسئول تمام موارد چنین اتهامی باشد
7. These diverter style 3 - Way ball valves have no shutoff on the branch ports.
[ترجمه ترگمان]این شیره ای ball شکل ۳ - Way شکل هیچ shutoff بر روی درگاه های شاخه ندارند
[ترجمه گوگل]این مدل diverter 3 - دریچه های دریچه راه هیچ قطع در پورت شاخه
[ترجمه گوگل]این مدل diverter 3 - دریچه های دریچه راه هیچ قطع در پورت شاخه
8. On single-ended output's gear rack type diverter, a rack's end with changes the steering knuckle tie rod through the inside and outside bracket to be connected.
[ترجمه ترگمان]در قفسه تجهیزات خروجی تک انتها، یک قفسه با تغییر میله اتصال گره از داخل و خارج از پرانتز به سمت دیگر متصل می شود
[ترجمه گوگل]در نوع diverter چرخ دنده ی خروجی تک خروجی، یک پایه دنده با چرخش میله ی چرخش فرمان از طریق براکت داخلی و خارجی متصل می شود
[ترجمه گوگل]در نوع diverter چرخ دنده ی خروجی تک خروجی، یک پایه دنده با چرخش میله ی چرخش فرمان از طریق براکت داخلی و خارجی متصل می شود
9. Function test the diverter system.
[ترجمه ترگمان]وظیفه، سیستم diverter را آزمایش کنید
[ترجمه گوگل]تست عملکرد سیستم diverter
[ترجمه گوگل]تست عملکرد سیستم diverter
10. Diverter: By the wheel, the wheel steering axle, changes meshing to pay ( diverter ) to be composed.
[ترجمه ترگمان]Diverter: با چرخ، محور فرمان، changes برای پرداخت (diverter)تنظیم می شود تا ترکیب شود
[ترجمه گوگل]Diverter: با چرخ، محور چرخ محور، تغییر برای پرداخت (diverter) تشکیل می شود
[ترجمه گوگل]Diverter: با چرخ، محور چرخ محور، تغییر برای پرداخت (diverter) تشکیل می شود
11. Composite Water Flow Calibration Facility that our unit designed, makes up of standard metal tank group, standard flow meter, water-supply system, pipeline system, control cabinet and diverter mainly.
[ترجمه ترگمان]تجهیزات تنظیم جریان آب ترکیبی: واحد ما طراحی شده، متشکل از گروه تانک استاندارد، meter جریان استاندارد، سیستم تامین آب، سیستم کنترل، کابینه کنترل و diverter است
[ترجمه گوگل]تسهیل کالیبراسیون جریان کامپوزیتی که واحد ما طراحی شده است، به طور عمده از گروه استاندارد تانک فلزی، جریان جریان متر، سیستم تامین آب، سیستم خط لوله، کابینه کنترل و دیورتور تشکیل شده است
[ترجمه گوگل]تسهیل کالیبراسیون جریان کامپوزیتی که واحد ما طراحی شده است، به طور عمده از گروه استاندارد تانک فلزی، جریان جریان متر، سیستم تامین آب، سیستم خط لوله، کابینه کنترل و دیورتور تشکیل شده است
12. Mechanical steering system: And changes the transmission system by the diverter to be composed.
[ترجمه ترگمان]سیستم فرمان ماشینی: و سیستم انتقال توسط the را تغییر می دهد تا ترکیب شود
[ترجمه گوگل]سیستم فرمان مکانیکی: و سیستم انتقال را توسط دیورتور تشکیل می دهد
[ترجمه گوگل]سیستم فرمان مکانیکی: و سیستم انتقال را توسط دیورتور تشکیل می دهد
13. Lower the slip joint and fix its top connector into the diverter.
[ترجمه ترگمان]مفصل لغزش را کم کنید و اتصال فوقانی آن را به the ثابت کنید
[ترجمه گوگل]کمربند لغزش را کاهش دهید و اتصال بالای آن را به دینتور وصل کنید
[ترجمه گوگل]کمربند لغزش را کاهش دهید و اتصال بالای آن را به دینتور وصل کنید
کلمات دیگر: