برهم زننده، اشوب کننده، فتنه انگیز، اغتشاش کن
disturber
برهم زننده، اشوب کننده، فتنه انگیز، اغتشاش کن
انگلیسی به فارسی
آشفتگی
انگلیسی به انگلیسی
• one who disturbs or bothers; one who causes a disturbance
جملات نمونه
1. Aiming at the N-S disturber equation of 2D incompressible boundary layer on flat plate, a high precision compact finite difference method is proposed, which applied the spatial model.
[ترجمه ترگمان]با بررسی معادله disturber ۲ D - بر روی صفحه تخت، یک روش تفاضل محدود فشرده و فشرده پیشنهاد شده است که مدل فضایی را بکار می برد
[ترجمه گوگل]با توجه به معادله ناسازگار N-S در لایه مرزی ناپایدار 2D بر روی صفحه صاف، یک روش تقریبی ضریب دقت بالا با استفاده از مدل فضایی ارائه شده است
[ترجمه گوگل]با توجه به معادله ناسازگار N-S در لایه مرزی ناپایدار 2D بر روی صفحه صاف، یک روش تقریبی ضریب دقت بالا با استفاده از مدل فضایی ارائه شده است
2. The disturber said to her who could paint the phone number on the surface of police car must have considerable background, and consequently the quality must be very high.
[ترجمه ترگمان]The به او گفت که چه کسی می تواند شماره تلفن را روی سطح ماشین پلیس نقاشی کند، باید پس زمینه قابل توجهی داشته باشد، و در نتیجه کیفیت باید بسیار بالا باشد
[ترجمه گوگل]اختلال به او گفت که می تواند شماره تلفن را در سطح ماشین پلیس نقاشی کند، باید زمینه های قابل توجهی داشته باشد و در نتیجه کیفیت باید بسیار بالا باشد
[ترجمه گوگل]اختلال به او گفت که می تواند شماره تلفن را در سطح ماشین پلیس نقاشی کند، باید زمینه های قابل توجهی داشته باشد و در نتیجه کیفیت باید بسیار بالا باشد
3. His brother is a disturber of the piano keys .
[ترجمه ترگمان]برادر او a کلیدهای پیانو است
[ترجمه گوگل]برادرش اختلال در کلیدهای پیانو است
[ترجمه گوگل]برادرش اختلال در کلیدهای پیانو است
4. I do not propose to open my own door to any such snooping interlopers, disturbers of my peace.
[ترجمه ترگمان]من میل ندارم در خانه خود در مقابل این فضولی مزاحم و مزاحم کسی باشم
[ترجمه گوگل]من پیشنهاد نمیکنم که درب من را به چنین افرادی متقاعد کننده ای بفرستم که از صلح من ناراحت هستند
[ترجمه گوگل]من پیشنهاد نمیکنم که درب من را به چنین افرادی متقاعد کننده ای بفرستم که از صلح من ناراحت هستند
5. Delia was studying under Rosenstock ? you know his repute as a disturber of the piano keys.
[ترجمه ترگمان]دلیا داره زیر Rosenstock درس میخونه؟ تو شهرت و شهرتش را به عنوان یک زن کلید پیانو میدونی
[ترجمه گوگل]دلیا تحت Rosenstock تحصیل کرد؟ شما شهرت خود را به عنوان یک اختلال از کلیدهای پیانو می شناسید
[ترجمه گوگل]دلیا تحت Rosenstock تحصیل کرد؟ شما شهرت خود را به عنوان یک اختلال از کلیدهای پیانو می شناسید
6. He had expected to receive great honor for his wisdom and firmness in dealing with this disturber of the church; but his hope was disappointed.
[ترجمه ترگمان]او انتظار داشت که افتخار بزرگی برای خرد شدن با این مرد در کلیسا داشته باشد، اما امید او نا امید کننده بود
[ترجمه گوگل]او انتظار داشت که افتخار بزرگی برای عقل و خرد او در برخورد با این ناآرامی کلیسا دریافت کند اما امید او ناامید شد
[ترجمه گوگل]او انتظار داشت که افتخار بزرگی برای عقل و خرد او در برخورد با این ناآرامی کلیسا دریافت کند اما امید او ناامید شد
7. In addition, as the technological process of the factory is changed, the equipment is replaced and the disturber from outside occurred, the vibration also can be caused in the factory building.
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، همانطور که فرآیند تکنولوژیکی کارخانه تغییر می کند، تجهیزات جایگزین و the از بیرون رخ می دهد، ارتعاش نیز می تواند در ساختمان کارخانه ایجاد شود
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، به دلیل تغییر فرآیند فن آوری کارخانه، تجهیزات جایگزین شده و ناآرامی در خارج رخ داده است، ارتعاش نیز در ساختمان کارخانه ایجاد می شود
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، به دلیل تغییر فرآیند فن آوری کارخانه، تجهیزات جایگزین شده و ناآرامی در خارج رخ داده است، ارتعاش نیز در ساختمان کارخانه ایجاد می شود
8. Using eyes and brain, man can recognize all sorts of characters and images, no matter what disturber and distortion.
[ترجمه ترگمان]با استفاده از چشم ها و مغز، انسان می تواند انواع مختلف شخصیت ها و تصاویر را تشخیص دهد، مهم نیست که چه چیزی را به هم زده و تحریف می کند
[ترجمه گوگل]با استفاده از چشم و مغز، انسان می تواند تمام انواع شخصیت ها و تصاویر را بدون توجه به اختلالات و تحریف ها تشخیص دهد
[ترجمه گوگل]با استفاده از چشم و مغز، انسان می تواند تمام انواع شخصیت ها و تصاویر را بدون توجه به اختلالات و تحریف ها تشخیص دهد
کلمات دیگر: