نیلزبور (فیزیکدان دانمارکی)
bohr
نیلزبور (فیزیکدان دانمارکی)
انگلیسی به فارسی
نیلزبور (فیزیکدان دانمارکی)
بور
انگلیسی به انگلیسی
• family name; niels henrik david bohr (1885-1962), danish physicist, nobel prize winner in physics in 1922; aage niels bohr (born 1922), danish physicist, nobel prize winner in physics in 1975 (son of niels henrik david bohr)
جملات نمونه
1. Fortunately, Bohr persevered with his theory, in spite of this falsification.
[ترجمه ترگمان]خوشبختانه، با وجود این جعل سازی، Bohr پافشاری کرد
[ترجمه گوگل]خوشبختانه، با وجود این فریب، بور با تئوری خود پایبند بود
[ترجمه گوگل]خوشبختانه، با وجود این فریب، بور با تئوری خود پایبند بود
2. Matching one discreteness with another Bohr supposed that the energy loss was radiated as a single photon.
[ترجمه ترگمان]با انطباق یک discreteness با بور دیگری فرض شد که اتلاف انرژی به عنوان یک فوتون منفرد از خود ساطع می شود
[ترجمه گوگل]مطابقت با یک دیفرانسیل با یکی دیگر از بوری فرض کرد که از دست دادن انرژی به عنوان یک فوتون منفرد منتشر شده است
[ترجمه گوگل]مطابقت با یک دیفرانسیل با یکی دیگر از بوری فرض کرد که از دست دادن انرژی به عنوان یک فوتون منفرد منتشر شده است
3. In our perplexity Bohr is at hand to help us.
[ترجمه ترگمان]در این شک و تردید ما به ما کمک خواهد کرد تا به ما کمک کند
[ترجمه گوگل]در بی نظم ما، بور در دست است تا به ما کمک کند
[ترجمه گوگل]در بی نظم ما، بور در دست است تا به ما کمک کند
4. In his public utterances Bohr was always very cautious about committing himself to what it is that actually is.
[ترجمه ترگمان]در سخنرانی عمومی او، بور همیشه در مورد اینکه خود را به چیزی که واقعا هست متعهد است
[ترجمه گوگل]در سخنان عمومی او، همیشه محتاطانه به انجام آنچه که در واقع است، بسیار محتاط است
[ترجمه گوگل]در سخنان عمومی او، همیشه محتاطانه به انجام آنچه که در واقع است، بسیار محتاط است
5. Niels Bohr pointed it out to him and he had to add a note in proof to deal with the question.
[ترجمه ترگمان]Niels Bohr آن را به او نشان داد و او مجبور شد یک یادداشت برای مقابله با این سوال اضافه کند
[ترجمه گوگل]نیلز بور به آن اشاره کرد و او مجبور شد برای رسیدگی به این سوال یک مدرک را برای اثبات اضافه کند
[ترجمه گوگل]نیلز بور به آن اشاره کرد و او مجبور شد برای رسیدگی به این سوال یک مدرک را برای اثبات اضافه کند
6. Although the last word lay with Bohr some people felt there was something fishy about his answer.
[ترجمه ترگمان]با آن که آخرین کلمه ای که بر زبان آورده بود، برخی از مردم احساس می کردند که در جواب او چیز مشکوکی وجود دارد
[ترجمه گوگل]اگر چه آخرین کلمه با بور بود، بعضی از مردم احساس کردند که در مورد پاسخ او چیزی مبهم است
[ترجمه گوگل]اگر چه آخرین کلمه با بور بود، بعضی از مردم احساس کردند که در مورد پاسخ او چیزی مبهم است
7. Bohr was able to predict the wave lengths of the light from the makeup of the atom, and the jump from electron orbit to electron orbit.
[ترجمه ترگمان]نیلز بور قادر به پیش بینی طول موجی نور از آرایش اتم ها و پرش از مدار الکترون به مدار الکترون بود
[ترجمه گوگل]بور قادر به پیش بینی طول موج نور از آرایش اتم و پرش از مدار الکترون به مدار الکترون بود
[ترجمه گوگل]بور قادر به پیش بینی طول موج نور از آرایش اتم و پرش از مدار الکترون به مدار الکترون بود
8. Within Yunnan Province, where can purchase the Bohr goat crossbreeding?
[ترجمه ترگمان]در استان Yunnan، جایی که می تواند the goat را خریداری کند؟
[ترجمه گوگل]درون استان یونان، کوهنوردی کوهنوردی کوه برور را می توانید خریداری کنید؟
[ترجمه گوگل]درون استان یونان، کوهنوردی کوهنوردی کوه برور را می توانید خریداری کنید؟
9. N. Bohr theory is an important part for us to learn the quantum theory, and its core is discontinuous stationary state hypothesis. We give a new way to understand the stationary state.
[ترجمه ترگمان]نظریه بوهر یک بخش مهم برای ما است تا نظریه کوانتوم را بیاموزیم، و هسته آن فرضیه حالت ساکن ناپیوسته است ما یک راه جدید برای درک وضعیت ساکن به دست می دهیم
[ترجمه گوگل]تئوری N Bohr یک بخش مهم برای ما برای یادگیری نظریه کوانتوم است و هسته آن حالت فرض ثابت حالت غیر متقارن است ما راه جدیدی برای درک وضعیت ثابت داریم
[ترجمه گوگل]تئوری N Bohr یک بخش مهم برای ما برای یادگیری نظریه کوانتوم است و هسته آن حالت فرض ثابت حالت غیر متقارن است ما راه جدیدی برای درک وضعیت ثابت داریم
10. Niels Bohr, the Nobel Prize-winning scientist, surprised his colleagues by hanging a horseshoe on the wall of his office.
[ترجمه ترگمان]نیلز بور، دانشمند برنده جایزه نوبل، همکارانش را با آویزان کردن نعل اسبی روی دیوار دفترش شگفت زده کرد
[ترجمه گوگل]نیلز بور، دانشمند برنده جایزه نوبل، همکاران خود را با آویزان کردن یک غرق در دیوار دفترش شگفت زده کرد
[ترجمه گوگل]نیلز بور، دانشمند برنده جایزه نوبل، همکاران خود را با آویزان کردن یک غرق در دیوار دفترش شگفت زده کرد
11. As Niels Bohr famously observed, "Prediction is very difficult, especially if it's about the future. "
[ترجمه ترگمان]همانطور که نیلز بور بخوبی مشاهده کرد، \" پیش بینی بسیار دشوار است، به خصوص اگر در مورد آینده باشد \"
[ترجمه گوگل]همانطور که نیلز بور به خوبی مشهور است، پیش بینی بسیار دشوار است، به ویژه اگر آن را در مورد آینده است '
[ترجمه گوگل]همانطور که نیلز بور به خوبی مشهور است، پیش بینی بسیار دشوار است، به ویژه اگر آن را در مورد آینده است '
12. This is a tribute to the impact of Bohr on the modern world.
[ترجمه ترگمان]این یک تجلیل از تاثیر بوهر در دنیای مدرن است
[ترجمه گوگل]این ادای احترام به تاثیر بور در دنیای مدرن است
[ترجمه گوگل]این ادای احترام به تاثیر بور در دنیای مدرن است
13. This result is known as the Bohr correspondence principle.
[ترجمه ترگمان]این نتیجه به عنوان اصل مکاتبه کننده ها شناخته می شود
[ترجمه گوگل]این نتیجه به عنوان اصل مکلف بوهر شناخته می شود
[ترجمه گوگل]این نتیجه به عنوان اصل مکلف بوهر شناخته می شود
14. Bohr Before we can lay our hands on anything, our life's over.
[ترجمه ترگمان]قبل از انکه بتوانیم به هر چیزی دست بزنیم، زندگی ما تمام شده
[ترجمه گوگل]بور قبل از اینکه ما بتوانیم دستهایمان را روی هر چیزی قرار دهیم، زندگی ما تمام شده است
[ترجمه گوگل]بور قبل از اینکه ما بتوانیم دستهایمان را روی هر چیزی قرار دهیم، زندگی ما تمام شده است
15. Bohr . the Scattering amplitude oftwo complex systems is given.
[ترجمه ترگمان]نیلز در این پایان نامه به بررسی دامنه Scattering oftwo پرداخته شده است
[ترجمه گوگل]بور دامنه پراکندگی دو سیستم پیچیده ارائه شده است
[ترجمه گوگل]بور دامنه پراکندگی دو سیستم پیچیده ارائه شده است
کلمات دیگر: