تنظیم گرما، گرما سامان، تنظیم حرارت
thermoregulation
تنظیم گرما، گرما سامان، تنظیم حرارت
انگلیسی به فارسی
تنظیم حرارت
تنظیم حرارتی، تنظیم حرارت
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
مشتقات: thermoregulatory (adj.)
مشتقات: thermoregulatory (adj.)
• : تعریف: the maintenance by a living body of a constant internal body temperature regardless of outside environmental temperature.
جملات نمونه
1. Creatine's Effect on Thermoregulation: Should We Be Concerned?
[ترجمه ترگمان]اثر Creatine بر Thermoregulation: آیا باید نگران باشیم؟
[ترجمه گوگل]اثر کراتین در تنظیم حرارت باید نگران باشیم؟
[ترجمه گوگل]اثر کراتین در تنظیم حرارت باید نگران باشیم؟
2. The intellectualized thermoregulation principle of wool fabric finished by nano-microcapsule is analyzed. The ideal heat-absorbing model is built.
[ترجمه ترگمان]اصل intellectualized intellectualized of که توسط نانو - به پایان رسیده است مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرد مدل جاذب گرمایی ایده آل ساخته شده است
[ترجمه گوگل]اصل اصلاحی حرارتی پارچه پشم به وسیله نانو میکروکپسول تحلیل می شود مدل ایده آل گرما جذب شده ساخته شده است
[ترجمه گوگل]اصل اصلاحی حرارتی پارچه پشم به وسیله نانو میکروکپسول تحلیل می شود مدل ایده آل گرما جذب شده ساخته شده است
3. Impairments in thermoregulation and water balance increase vulnerability for hypovolemia and hypothermia.
[ترجمه ترگمان]افت فشار آب و آب باعث افزایش آسیب پذیری برای hypovolemia و hypothermia می شود
[ترجمه گوگل]نقص در تنظیم حرارت و تعادل آب آسیب پذیری را برای هیپوولمی و هیپوترمی افزایش می دهد
[ترجمه گوگل]نقص در تنظیم حرارت و تعادل آب آسیب پذیری را برای هیپوولمی و هیپوترمی افزایش می دهد
4. The anterior hypothalamus provides thermoregulation when the body is too hot.
[ترجمه ترگمان]هیپوتالاموس پیشین وقتی که بدن خیلی داغ است thermoregulation را تامین می کند
[ترجمه گوگل]هیپوتالاموس قدام در هنگام تنظیم بدن بسیار گرم است
[ترجمه گوگل]هیپوتالاموس قدام در هنگام تنظیم بدن بسیار گرم است
5. The report is on mammalian thermoregulation.
[ترجمه ترگمان]این گزارش در مورد thermoregulation پستاندار است
[ترجمه گوگل]این گزارش در مورد تنظیم حرارتی پستانداران است
[ترجمه گوگل]این گزارش در مورد تنظیم حرارتی پستانداران است
6. That report introduced the mammalian thermoregulation.
[ترجمه ترگمان]آن گزارش the پستاندار را معرفی کرد
[ترجمه گوگل]این گزارش ترمینیوم پستانداران را معرفی کرد
[ترجمه گوگل]این گزارش ترمینیوم پستانداران را معرفی کرد
7. Amphibians and reptiles are poikilothermic and quite sensitive to the change of ambient temperature. They adapt to environmental temperature by means of self- thermoregulation .
[ترجمه ترگمان]خزندگان و خزندگان poikilothermic هستند و نسبت به تغییر دمای محیط بسیار حساس هستند آن ها با استفاده از خود - با دمای محیط سازگار می شوند
[ترجمه گوگل]دوزیستان و خزندگان از نظر پوکیولوترمی هستند و کاملا به تغییر دمای محیط حساس هستند آنها با تنظیم حرارت خود سازگار هستند
[ترجمه گوگل]دوزیستان و خزندگان از نظر پوکیولوترمی هستند و کاملا به تغییر دمای محیط حساس هستند آنها با تنظیم حرارت خود سازگار هستند
8. In the infected locusts, hemocyte concentration decreased rapidly inside those individuals having no thermoregulation ability compared with those ones having or uninfected individuals.
[ترجمه ترگمان]در ملخ آلوده، غلظت hemocyte به سرعت در درون آن افراد کاهش یافت که هیچ توانایی thermoregulation در مقایسه با آن هایی که افراد غیر عفونی داشتند نداشت
[ترجمه گوگل]در گله های آلوده، غلظت هموسیت ها به سرعت در داخل افرادی که دارای توانایی های حرارتی در مقایسه با افرادی که دارای یا بدون عفونت نیستند، به سرعت کاهش می یابد
[ترجمه گوگل]در گله های آلوده، غلظت هموسیت ها به سرعت در داخل افرادی که دارای توانایی های حرارتی در مقایسه با افرادی که دارای یا بدون عفونت نیستند، به سرعت کاهش می یابد
9. The 3rd, light-wave bath house is having more convenient thermoregulation and control equipment, more energy-saving than sauna room.
[ترجمه ترگمان]سوم، یک خانه حمام با موج سبک، مجهز به تجهیزات کنترل و کنترل بیشتر، صرفه جویی در انرژی بیشتر از اتاق سونا است
[ترجمه گوگل]سومین خانه حمام نور موجب تنظیم ترمودینامیک و کنترل بیشتر، صرفه جویی در انرژی بیشتر از اتاق سونا می شود
[ترجمه گوگل]سومین خانه حمام نور موجب تنظیم ترمودینامیک و کنترل بیشتر، صرفه جویی در انرژی بیشتر از اتاق سونا می شود
10. It was originally suggested that the fin was used for thermoregulation -- self-regulation of body temperature -- even when outside temperatures may vary drastically.
[ترجمه ترگمان]در ابتدا پیشنهاد شد که از فین برای تنظیم دمای بدن استفاده می شود - - حتی زمانی که در خارج از دماهای بالاتر ممکن است به شدت متفاوت باشد
[ترجمه گوگل]در ابتدا پیشنهاد شد که باله برای تنظیم حرارت - خود تنظیم از دمای بدن استفاده می شود - حتی زمانی که دمای هوا به شدت تغییر می کند
[ترجمه گوگل]در ابتدا پیشنهاد شد که باله برای تنظیم حرارت - خود تنظیم از دمای بدن استفاده می شود - حتی زمانی که دمای هوا به شدت تغییر می کند
11. Multiple functions have been put forward for this structure, including thermoregulation and display.
[ترجمه ترگمان]چندین تابع برای این ساختار از جمله thermoregulation و نمایش داده شده اند
[ترجمه گوگل]توابع چندگانه برای این ساختار، از جمله تنظیم حرارتی و نمایش ارائه شده است
[ترجمه گوگل]توابع چندگانه برای این ساختار، از جمله تنظیم حرارتی و نمایش ارائه شده است
پیشنهاد کاربران
تنظیم حرارت، تنظیم دما
کلمات دیگر: