گوناگون، چندگونه، متنوع، جور واجور، جور واجور diversified scenery چشمانداز دارای تنوع
diversified
گوناگون، چندگونه، متنوع، جور واجور، جور واجور diversified scenery چشمانداز دارای تنوع
انگلیسی به فارسی
متنوع، متنوع کردن، گوناگون ساختن
گوناگون، چندگونه، متنوع، جورواجور
انگلیسی به انگلیسی
• made different; having variety of character or form or components; variegated
جملات نمونه
diversified scenery
چشمانداز دارای تنوع
1. diversified scenery
چشم انداز دارای تنوع
2. The company's troubles started only when it diversified into new products.
[ترجمه ترگمان]مشکلات این شرکت زمانی آغاز شد که به محصولات جدید تنوع پیدا کرد
[ترجمه گوگل]مشکلات این شرکت تنها زمانی شروع شد که محصول جدیدی را تغییر داد
[ترجمه گوگل]مشکلات این شرکت تنها زمانی شروع شد که محصول جدیدی را تغییر داد
3. That factory has diversified its products.
[ترجمه ترگمان]این کارخانه محصولات خود را متنوع کرده است
[ترجمه گوگل]این کارخانه محصولات خود را متنوع کرده است
[ترجمه گوگل]این کارخانه محصولات خود را متنوع کرده است
4. The university diversified the educational program by introducing new subjects.
[ترجمه ترگمان]این دانشگاه با معرفی موضوعات جدید، برنامه های آموزشی را متنوع کرد
[ترجمه گوگل]این دانشگاه با معرفی موضوعات جدید، برنامه آموزشی را تغییر داد
[ترجمه گوگل]این دانشگاه با معرفی موضوعات جدید، برنامه آموزشی را تغییر داد
5. The college biology department has diversified by adding new courses in biotechnology.
[ترجمه ترگمان]دپارتمان بیولوژی این دانشکده با افزودن دوره های جدید در بیوتکنولوژی، تنوع یافته است
[ترجمه گوگل]بخش زیست شناسی کالج با افزودن دوره های جدید در بیوتکنولوژی، متنوع شده است
[ترجمه گوگل]بخش زیست شناسی کالج با افزودن دوره های جدید در بیوتکنولوژی، متنوع شده است
6. The culture has been diversified with the arrival of immigrants.
[ترجمه ترگمان]این فرهنگ با ورود مهاجران تنوع یافته است
[ترجمه گوگل]فرهنگ با ورود مهاجران متنوع بوده است
[ترجمه گوگل]فرهنگ با ورود مهاجران متنوع بوده است
7. User requirements have diversified over the years.
[ترجمه ترگمان]نیازهای کاربران در طول سال ها افزایش یافته است
[ترجمه گوگل]الزامات کاربر در طول سالها متنوع است
[ترجمه گوگل]الزامات کاربر در طول سالها متنوع است
8. Its many and diversified laboratories are fitted with the latest in equipment.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از آزمایشگاه های متنوع و متنوع آن مجهز به آخرین تجهیزات هستند
[ترجمه گوگل]آزمایشگاه های متعدد و متنوع آن با آخرین تجهیزات موجود است
[ترجمه گوگل]آزمایشگاه های متعدد و متنوع آن با آخرین تجهیزات موجود است
9. He very soon diversified, however, and his subsequent career included investigations in many areas.
[ترجمه ترگمان]با این حال، او خیلی زود تنوع پیدا کرد و حرفه بعدی او شامل تحقیقات در بسیاری از مناطق شد
[ترجمه گوگل]با این حال او خیلی زود تنوع کرد و کارهای بعدی او شامل تحقیقات در بسیاری از مناطق بود
[ترجمه گوگل]با این حال او خیلی زود تنوع کرد و کارهای بعدی او شامل تحقیقات در بسیاری از مناطق بود
10. Offensively, San Francisco is much more diversified.
[ترجمه ترگمان]Offensively، سانفرانسیسکو، تنوع بیشتری دارد
[ترجمه گوگل]جنجال برانگیز، سان فرانسیسکو بسیار متنوع تر است
[ترجمه گوگل]جنجال برانگیز، سان فرانسیسکو بسیار متنوع تر است
11. I believe we have a diversified government, a coalition or transition at this moment.
[ترجمه ترگمان]من معتقدم که ما یک دولت متنوع، یک ائتلاف یا گذار در حال حاضر داریم
[ترجمه گوگل]من اعتقاد دارم که در حال حاضر یک دولت متنوع، یک ائتلاف یا انتقال دارد
[ترجمه گوگل]من اعتقاد دارم که در حال حاضر یک دولت متنوع، یک ائتلاف یا انتقال دارد
12. Like most other molluscan groups they rapidly diversified in the Ordovician.
[ترجمه ترگمان]مانند بسیاری دیگر از گروه های molluscan، آن ها به سرعت در Ordovician متنوع شدند
[ترجمه گوگل]همانند اکثر گروه های مولکاکس دیگر، آنها به سرعت در Ordovician متنوع می شوند
[ترجمه گوگل]همانند اکثر گروه های مولکاکس دیگر، آنها به سرعت در Ordovician متنوع می شوند
13. Rice remained the main crop, but many farmers diversified.
[ترجمه ترگمان]برنج محصول اصلی بود، اما بسیاری از کشاورزان تنوع داشتند
[ترجمه گوگل]برنج، محصول اصلی بود، اما بسیاری از کشاورزان متنوع بود
[ترجمه گوگل]برنج، محصول اصلی بود، اما بسیاری از کشاورزان متنوع بود
14. In Camberwick Green, everyone had sensibly diversified into specialist trades that made the town work as a well-regulated organic entity.
[ترجمه ترگمان]در Camberwick گرین، همه در حرفه های تخصصی تنوع گوناگونی داشتند که این شهر را به صورت یک نهاد ارگانیک منظم و منظم تبدیل می کرد
[ترجمه گوگل]در Camberwick Green، هر کس به طور معقولانه به معاملات تخصصی متکی بود که کار شهر را به عنوان یک موجودیت ارگانیک به خوبی مدیریت کرد
[ترجمه گوگل]در Camberwick Green، هر کس به طور معقولانه به معاملات تخصصی متکی بود که کار شهر را به عنوان یک موجودیت ارگانیک به خوبی مدیریت کرد
15. We started out making cash registers, but have diversified into computer systems of all sorts.
[ترجمه ترگمان]ما شروع به ایجاد دفاتر ثبت نقدی کردیم، اما در سیستم های کامپیوتری انواع مختلف متنوع شده ایم
[ترجمه گوگل]ما شروع به ساخت حساب های پول نقد کردیم، اما به انواع سیستم های کامپیوتری متنوع شده ایم
[ترجمه گوگل]ما شروع به ساخت حساب های پول نقد کردیم، اما به انواع سیستم های کامپیوتری متنوع شده ایم
پیشنهاد کاربران
( تجارت، امور مالی ) داشتن تنوعی از محصولات، سرمایه گذاری ها و غیره به منظور کاهش ریسک یا افزایش شانس موفقیت.
کلمات دیگر: