کلمه جو
صفحه اصلی

bohemia


ناحیه ی بوهم (که در سابق مستقل بوده و اکنون بخشی از کشور چک است)، قلندرستان

انگلیسی به فارسی

ناحیه‌ی بوهم (که در گذشته مستقل بوده و اکنون بخشی از کشور چک است)


محله یا اجتماعی از هنرمندان غیرسنتی و تکرو، قلندرستان


بوهمیا


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: a region in the northwestern Czech Republic that was formerly a separate country.

(2) تعریف: (often l.c.) a community or neighborhood inhabited by nonconformists, such as artists and intellectuals.

• region in the west czech republic
artistic sphere, people with irregular or artsy way of life

جملات نمونه

1. Hus quickly became a popular figure in Bohemia.
[ترجمه ترگمان]هوس به سرعت تبدیل به یک شخصیت محبوب در بوهم شد
[ترجمه گوگل]هوس به سرعت به یک شخصیت محبوب در بوهمیا تبدیل شد

2. Karlovy Vary, in western Bohemia, is the most renowned, with a tradition of spa treatment spanning six centuries.
[ترجمه ترگمان]Karlovy Vary، در غرب بوهم، مشهورترین شهر با سنت درمان با طول ۶ قرن است
[ترجمه گوگل]Karlovy Vary، در غربی بوهمیا، مشهور ترین است، با سنت درمان آبگرم که شامل شش قرن است

3. Lapsang Souchong was opium, bohemia, late nights and Gauloises.
[ترجمه ترگمان]Lapsang، تریاک، دیروقت شب و Gauloises بود
[ترجمه گوگل]Lapsang Souchong تریاک، بوهمیا، اواخر شب و Gauloises بود

4. People in Bohemia had been so full of self-confidence that they were taken by surprise.
[ترجمه ترگمان]مردم بوهم آن قدر سرشار از اعتماد به نفس بودند که غافلگیر شده بودند
[ترجمه گوگل]افرادی که در بوهمیا بودند بسیار پر از اعتماد به نفس بودند که توسط تعجب گرفته شده بودند

5. So, to recap: Bohemia likes cats, but isn't going all soppy on us.
[ترجمه ترگمان]بنابراین، جمع بندی کردن: بوهم دوست دارد گربه ها را دوست داشته باشد، اما در مورد ما soppy نیست
[ترجمه گوگل]بنابراین، برای احضار Bohemia گربه ها را دوست دارد، اما همه چیز را به ما نمی بخشد

6. Bohemia: The groom gives the bride a rosary, a prayer book, a girdle with three keys (to guard her virtue), a fur cap, and a silver wedding ring.
[ترجمه ترگمان]بوهم: داماد یک تسبیح، یک کتاب دعا، یک کمربند با سه کلید (برای حفظ تقوای خود)، یک کلاه پوست و یک حلقه ازدواج نقره ای به عروس می دهد
[ترجمه گوگل]بوهمیا داماد عروس را یک گل سرخ، یک کتاب نماز، کمربند با سه کلید (برای حفظ فضیلت او)، یک کلاه خز و یک حلقه عروسی می دهد

7. In old photos of my homeland in Bohemia I see our shepherd, with his broad-brimmed hat and his loden coat, leaning against a tree, knitting a woolen sock.
[ترجمه ترگمان]در عکس های قدیمی وطن من، با کلاه لبه پهن و کت loden خود را می بینم که به درختی تکیه داده و جوراب پشمی به تن کرده و جوراب پشمی به تن دارد
[ترجمه گوگل]در عکس های قدیم سرزمین من در بوهمیا، چوپان ما را با کلاه گسترده ای و کت تابستانی اش می بینیم، بر روی یک درخت، با یک جوراب پشمی بافت می زنیم

8. Worn in Bohemia and Moravia only, and only by privates and . . .
[ترجمه ترگمان]فقط در بوهم و موراوی، و فقط با سربازان و
[ترجمه گوگل]تنها در بوهمیا و موراویا، و تنها توسط افراد خصوصی و

9. Duke of Bohemia who encouraged Christianization and was martyred by his brother Boleslav. He is popularly associated with Christmastide charity and is the patron saint of Bohemia.
[ترجمه ترگمان]دوک of که Christianization را تشویق کرد و توسط برادرش Boleslav شهید شد وی عموما با موسسه خیریه Christmastide در ارتباط است و قدیس حامی بوهم است
[ترجمه گوگل]دوک بوهمیا که مسیحیت را تشویق کرد و توسط برادرش بولسلاو شهید شد او به شدت با خالکوبی کریستیبی مرتبط است و پیتر بوهمیا است

10. A little of Egypt and Bohemia in the lower regions suited the upper spheres, and compassed the aims of the powerful.
[ترجمه ترگمان]کمی از مصر و بوهم در مناطق پایینی مناسب مناطق بالایی بودند و compassed را of
[ترجمه گوگل]کمی از مصر و بوهمیا در مناطق پایین تر از حوزه های بالاتری قرار داشت و اهداف قدرتمندی را در بر گرفت

11. Polka: A lively round dance originating in Bohemia and performed by couples.
[ترجمه ترگمان]پولکا: یک رقص گرد و سرزنده از بوهم شروع شد و توسط زوج ها انجام شد
[ترجمه گوگل]پولکا رقصی پر جنب و جوش که در بوهمیا اتفاق می افتد و توسط زوج انجام می شود

12. The empire's core consisted of Germany, Austria, Bohemia, and Moravia.
[ترجمه ترگمان]هسته امپراطوری عبارت بود از آلمان، اتریش، بوهم، و موراوی
[ترجمه گوگل]هسته امپراتوری شامل آلمان، اتریش، بوهمیا و موراویا بود

13. Bohemian: a native or inhabitant of Bohemia.
[ترجمه ترگمان]Bohemian: بومی یا ساکن بوهم
[ترجمه گوگل]بوهمینی بومی یا بومیان بوهمیا

14. If Bohemia or Moravia are to be the scene of action, unless you mean to destroy all your cavalry .
[ترجمه ترگمان]اگر بوهم و موراوی، صحنه عمل باشند، مگر آنکه قصد دارید همه سواره نظام خود را از بین ببرید
[ترجمه گوگل]اگر بوهمیا یا موراویا صحنه عمل باشد، مگر اینکه شما قصد نابودی تمام سواره نظام خود را دارید

15. Holy Roman emperor (1765-1790) and king of Bohemia and Hungary (1780-1790). He instituted a number of social reforms aimed at curbing hereditary privileges.
[ترجمه ترگمان]امپراتور مقدس روم (۱۷۶۵ - ۱۷۹۰)و پادشاه بوهم و مجارستان (۱۷۸۰ - ۱۷۹۰) او تعدادی از اصلاحات اجتماعی با هدف جلوگیری از امتیازات موروثی را آغاز کرد
[ترجمه گوگل]امپراتور مقدس روم (1765-1790) و پادشاه بوهمیا و مجارستان (1780-1790) او تعدادی از اصلاحات اجتماعی را با هدف محدود کردن امتیازات ارثی تاسیس کرد


کلمات دیگر: