• pertaining to or characterized by anorexia, suffering from anorexia (eating disorder characterized by self-induced starvation)
anorectic
انگلیسی به انگلیسی
جملات نمونه
1. Objective:To investigate the clinical therapeutic effect of modified anorectic powder on anorectic child patients belonging to liver-qi stagnation with spleen-deficiency type.
[ترجمه ترگمان]هدف: بررسی اثر درمانی بالینی پودر anorectic اصلاح شده روی بیماران anorectic که متعلق به stagnation liver - qi با نوع نقص طحال است
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی اثر درمان بالینی پودر انارکیک اصلاح شده بر روی کودکان مبتلا به آنورکتیک متعلق به رکورد کبد چی با نوع کمبود طحال
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی اثر درمان بالینی پودر انارکیک اصلاح شده بر روی کودکان مبتلا به آنورکتیک متعلق به رکورد کبد چی با نوع کمبود طحال
2. Victims of workplace abuse often become confused, silent, stressed and even anorectic, doctors say.
[ترجمه ترگمان]پزشکان می گویند قربانیان سو استفاده در محل کار اغلب گیج، ساکت، استرس زده و حتی anorectic می شوند
[ترجمه گوگل]پزشکان می گویند که قربانیان سوء استفاده از محل کار اغلب گیج، بی سر و صدا، تاکید و حتی انحرافی می شوند
[ترجمه گوگل]پزشکان می گویند که قربانیان سوء استفاده از محل کار اغلب گیج، بی سر و صدا، تاکید و حتی انحرافی می شوند
3. It will be important to understand these networks as the pharmaceutical drive to develop specific anorectic agents may have repercussions for pubertal and reproductive function.
[ترجمه ترگمان]درک این شبکه ها به عنوان محرک دارویی برای توسعه عوامل خاص anorectic ممکن است پیامدهایی برای کارکرد باروری و تولید مثل داشته باشد
[ترجمه گوگل]مهم این است که این شبکه ها را درک کنند زیرا رانندگی دارویی برای توسعه عوامل خاص آنورکتیک ممکن است پیامدهای مثبت برای عملکرد بلوغ و تولید مثل داشته باشد
[ترجمه گوگل]مهم این است که این شبکه ها را درک کنند زیرا رانندگی دارویی برای توسعه عوامل خاص آنورکتیک ممکن است پیامدهای مثبت برای عملکرد بلوغ و تولید مثل داشته باشد
4. Conclusions:TCM herbs with activating the spleen can regulate nitric oxide standard in infant anorectic rat's gastric antrum and colon.
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری: herbs و TCM با فعال کردن طحال، می تواند استاندارد اکسید نیتریک در روده و روده gastric (anorectic)و روده بزرگ را تنظیم کند
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری: گیاهان TCM با فعال شدن طحال قادر به تنظیم استاندارد اکسید نیتروژن در آنترام و کولون معده ریه نوزادان آنورکتیک هستند
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری: گیاهان TCM با فعال شدن طحال قادر به تنظیم استاندارد اکسید نیتروژن در آنترام و کولون معده ریه نوزادان آنورکتیک هستند
5. Besides, the results also indicated feeding sheep on caragana foliage continuously made them anorectic and apathetic, and their faeces was sticky.
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، نتایج نشان داد که تغذیه گوسفند در شاخ و برگ های caragana به طور مداوم باعث made و بی تفاوتی آن ها می شود و مدفوع آن ها چسبناک بود
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، نتایج نشان داد که گوسفند تغذیه شده در شاخ و برگ گوسفند نیز به طور مداوم آنها را بی نظیر و بی نظیر ساخته است و مدفوع آنها چسبنده است
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، نتایج نشان داد که گوسفند تغذیه شده در شاخ و برگ گوسفند نیز به طور مداوم آنها را بی نظیر و بی نظیر ساخته است و مدفوع آنها چسبنده است
پیشنهاد کاربران
بی اشتها ( روان شناسی )
کلمات دیگر: