(پزشکی) ادرار زیاد، پیشاب زیاد، میزه آوری، پرپیشابی، طب ادرار زیاد، دوای مدر
diuresis
(پزشکی) ادرار زیاد، پیشاب زیاد، میزه آوری، پرپیشابی، طب ادرار زیاد، دوای مدر
انگلیسی به فارسی
(پزشکی)ادرار زیاد، دوایمدر
دیورز، ادرار زیاد، دوای مدر
انگلیسی به انگلیسی
• excessive urination
جملات نمونه
1. If renal function is adequate, diuresis should be instituted after volume replacement, to induce urinary calcium losses.
[ترجمه ترگمان]اگر عملکرد کلیه مناسب باشد، diuresis باید پس از جایگزینی حجم، اعمال شود تا losses های ادراری را القا نماید
[ترجمه گوگل]اگر عملکرد کلیوی کافی باشد، پس از جابجایی حجم، دیوریز باید ایجاد شود، تا باعث از دست رفتن کلسیم ادرار شود
[ترجمه گوگل]اگر عملکرد کلیوی کافی باشد، پس از جابجایی حجم، دیوریز باید ایجاد شود، تا باعث از دست رفتن کلسیم ادرار شود
2. Infusion of calcium concomitant with the diuresis will further augment renal magnesium excretion.
[ترجمه ترگمان]infusion کلسیم همراه با diuresis بیشتر دفع منیزیم renal را افزایش خواهد داد
[ترجمه گوگل]تزریق کلسیم همراه با دیورز باعث افزایش دفع منیزیم کلیوی می شود
[ترجمه گوگل]تزریق کلسیم همراه با دیورز باعث افزایش دفع منیزیم کلیوی می شود
3. Here, the continuing water diuresis may have washed out the medullary concentration gradient and led to a protracted concentrating defect.
[ترجمه ترگمان]در اینجا، diuresis آب ادامه یافته ممکن است گرادیان غلظت medullary را شسته و منجر به یک نقص تمرکز طولانی مدت شود
[ترجمه گوگل]در اینجا، دیورز مداوم آب ممکن است از گرادیان غلظت مدولار شسته شود و منجر به نقص متمرکز طولانی مدت شود
[ترجمه گوگل]در اینجا، دیورز مداوم آب ممکن است از گرادیان غلظت مدولار شسته شود و منجر به نقص متمرکز طولانی مدت شود
4. Magnesium reabsorption, is also inhibited when an osmotic diuresis is induced with mannitol, urea, or glucose.
[ترجمه ترگمان]منیزیم reabsorption نیز هنگامی که یک diuresis اسمزی با mannitol، اوره و یا گلوکز ایجاد می شود، مهار می شود
[ترجمه گوگل]باز جذب منیزیم، زمانی که دیورز اسموتی با منیتول، اوره یا گلوکز ایجاد می شود، مهار می شود
[ترجمه گوگل]باز جذب منیزیم، زمانی که دیورز اسموتی با منیتول، اوره یا گلوکز ایجاد می شود، مهار می شود
5. No patient received forced saline diuresis.
[ترجمه ترگمان] هیچ بیمار ترکیبی از محلول نمک معده نداره
[ترجمه گوگل]هیچ بیمار دیورز سالین غیر مجاز دریافت نکرد
[ترجمه گوگل]هیچ بیمار دیورز سالین غیر مجاز دریافت نکرد
6. Treatment modalities include nonsteroidal antiinflammatory drugs, corticosteroids, diuresis, drainage, and pericardiectomy in severe cases.
[ترجمه ترگمان]روش های درمانی شامل داروهای غیر استروئیدی، corticosteroids، diuresis، drainage و pericardiectomy در موارد حاد هستند
[ترجمه گوگل]روش های درمان شامل داروهای ضد التهابی غیر استروئیدی، کورتیکواستروئیدها، دیورتیک، زهکشی و پریکاردیکتومی در موارد شدید است
[ترجمه گوگل]روش های درمان شامل داروهای ضد التهابی غیر استروئیدی، کورتیکواستروئیدها، دیورتیک، زهکشی و پریکاردیکتومی در موارد شدید است
7. Besides hyperhydration, alkalinizing and diuresis, PGE1 and antivirus drug were effective in the treatment of HC.
[ترجمه ترگمان]علاوه بر hyperhydration، alkalinizing و diuresis، PGE۱ و آنتی ویروس آنتی ویروس در رفتار HC موثر بودند
[ترجمه گوگل]علاوه بر بیش از حد هیدراتاسیون، alkalinizing و دیورز، PGE1 و دارو آنتی ویروس در درمان HC مؤثر بودند
[ترجمه گوگل]علاوه بر بیش از حد هیدراتاسیون، alkalinizing و دیورز، PGE1 و دارو آنتی ویروس در درمان HC مؤثر بودند
8. Heat - clearing, detoxifying, diuresis, significantly help gout, high uric acid.
[ترجمه ترگمان]پاک سازی حرارتی، detoxifying، diuresis، به طور قابل توجهی به نقرس، اسید اوره بالا کمک می کند
[ترجمه گوگل]گرمازدایی، سم زدایی، دیورز، به طور قابل توجهی به نقرس کمک می کند، اسید اوریک بالا
[ترجمه گوگل]گرمازدایی، سم زدایی، دیورز، به طور قابل توجهی به نقرس کمک می کند، اسید اوریک بالا
9. Conclusion: The effect of drying dampness and diuresis of Atractylodes Macrocephala is not related to diuretic effect, its peritoneal absorption function is suggested.
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری: اثر رطوبت خشک و diuresis of Macrocephala به اثر ادرار اور مرتبط نیست، تابع جذب peritoneal آن پیشنهاد شده است
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری: اثر خشک کردن خمیر و دیورز Atractylodes Macrocephala در ارتباط با اثرات دیورتیک نیست، وظیفه جذب صفاقی آن پیشنهاد شده است
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری: اثر خشک کردن خمیر و دیورز Atractylodes Macrocephala در ارتباط با اثرات دیورتیک نیست، وظیفه جذب صفاقی آن پیشنهاد شده است
10. Can use peritoneal and diuresis medicine, dialytic, artificial kidney to wait outside quickening poison eduction body.
[ترجمه ترگمان]می تونین از مایع peritoneal و داروی diuresis و کلیه مصنوعی استفاده کنین تا بیرون منتظر بدن \"سم eduction\" بشه
[ترجمه گوگل]می توانید از داروهای صفاقی و دیئروسئی، دیالیت، کلیه مصنوعی استفاده کنید تا منتظر بدن بیرون بدن انسان باشد
[ترجمه گوگل]می توانید از داروهای صفاقی و دیئروسئی، دیالیت، کلیه مصنوعی استفاده کنید تا منتظر بدن بیرون بدن انسان باشد
11. Forced diuresis e . g . management of barbiturate poisoning.
[ترجمه ترگمان]اجباری و اجباری گرم _ مدیریت مسمومیت barbiturate
[ترجمه گوگل]دیوریز اجباری e g مدیریت مسمومیت با باریتورات
[ترجمه گوگل]دیوریز اجباری e g مدیریت مسمومیت با باریتورات
12. Diuresis dehumidification caffeine can improve and promote kidney function urine output.
[ترجمه ترگمان]کافئین dehumidification می تواند باعث بهبود و ارتقا تولید ادرار شود
[ترجمه گوگل]کافئین رطوبت زدگی دیورز می تواند عملکرد کلیه ادرار را تقویت و ترویج دهد
[ترجمه گوگل]کافئین رطوبت زدگی دیورز می تواند عملکرد کلیه ادرار را تقویت و ترویج دهد
13. Patients with renal failure are, in effect, undergoing an osmotic diuresis since solute load per remaining functioning nephron is increased.
[ترجمه ترگمان]بیماران مبتلا به نارسایی کلیه به صورت معلول، تحت فشار اسمزی هستند چون بار حل شده در هر کارکرد باقیمانده افزایش می یابد
[ترجمه گوگل]بیماران مبتلا به نارسایی کلیوی تحت تأثیر دیورز اسموتی قرار می گیرند زیرا بار پروتئین در هر صفر عملکرد باقی مانده افزایش می یابد
[ترجمه گوگل]بیماران مبتلا به نارسایی کلیوی تحت تأثیر دیورز اسموتی قرار می گیرند زیرا بار پروتئین در هر صفر عملکرد باقی مانده افزایش می یابد
14. Over several days, glycosuria leads to a significant osmotic diuresis, with losses of water in excess of sodium.
[ترجمه ترگمان]در طول چندین روز، glycosuria منجر به a قابل توجه اسمزی، با هدر رفتن آب در بیش از حد سدیم می شود
[ترجمه گوگل]بیش از چند روز، گلیسوزوری به دیورز اسمزی قابل توجهی منجر می شود، با تلفات آب بیش از سدیم
[ترجمه گوگل]بیش از چند روز، گلیسوزوری به دیورز اسمزی قابل توجهی منجر می شود، با تلفات آب بیش از سدیم
15. Most patients are prescribed loop diuretics rather than thiazides due to the higher efficiency of induced diuresis and natriuresis .
[ترجمه ترگمان]بیشتر بیماران به جای thiazides به خاطر کارایی بالاتر of و natriuresis، یک diuretics حلقه تجویز می شوند
[ترجمه گوگل]اکثر بیماران دیورتیک های حلقه را به جای تیاازید تجویز می کنند به علت راندمان بالاتر دیورز القا شده و natriuresis
[ترجمه گوگل]اکثر بیماران دیورتیک های حلقه را به جای تیاازید تجویز می کنند به علت راندمان بالاتر دیورز القا شده و natriuresis
پیشنهاد کاربران
تکرر ادرار
کلمات دیگر: