1. The builders have made a complete bodge of the kitchen.
[ترجمه ترگمان]سازندگان کشتی به طور کامل از آشپزخانه بیرون آمده اند
[ترجمه گوگل]سازندگان یک آشپزخانه کامل را ساخته اند
2. The fence was bodged together from old planks and doors.
[ترجمه ترگمان]نرده از تخته های کهنه و درها به هم وصل شده بود
[ترجمه گوگل]این حصار از دیوارهای قدیمی و دیوارها بریده شده بود
3. I thought he had bodged the repair.
[ترجمه ترگمان]فکر می کردم که اون تعمیرات رو انجام داده
[ترجمه گوگل]من فکر کردم او اصرار داشت که تعمیر کند
4. Well it would have to be another bodge up; she couldn't afford to get a builder in.
[ترجمه ترگمان]خوب، باید یکی دیگر هم پیدا می شد نمی توانست یک سازنده در آن پیدا کند
[ترجمه گوگل]خوب آن را باید بجو دیگر؛ او نمی تواند یک سازنده را در اختیار بگیرد
5. Although it was conceived as a speculative building project, it was not a bodge.
[ترجمه ترگمان]اگرچه این پروژه به عنوان یک پروژه ساختمانی speculative تلقی می شد، اما این پروژه یک bodge نبود
[ترجمه گوگل]اگرچه این پروژه به عنوان یک پروژه ساختمانی پیش بینی شده بود، اما این یک بوگا نبود
6. I also thought Mark Beeney was acting within in his rights in picking up Wetherall's bodged interception.
[ترجمه ترگمان]من همچنین فکر می کردم که مارک Beeney در زمینه حقوق خود در انتخاب up s نقش داشته است
[ترجمه گوگل]من همچنین فکر میکردم مارک بیینی در حقوق خود در برداشتن پرونده ی ویبرهلر دستگیر شده است
7. Given this pricing policy, everybody wants leave at Christmas, and so a bureaucratic bodge job is duly handed down from on high.
[ترجمه ترگمان]با توجه به این سیاست قیمت گذاری، هر کس می خواهد در کریسمس مرخصی بگیرد، و بنابراین کار پست بروکراتیک بطور شایسته ای از بالا به پایین تحویل داده می شود
[ترجمه گوگل]با توجه به این سیاست قیمت گذاری، هر کس می خواهد کریسمس را ترک کند، و بنابراین یک کار اداری بغداد از بالا به پایین انجام شده است