ورزشی که طی آن شناگر رو به پایین بر آب می خوابد و امواج او را به جلو می برند، سرفینگ بدنی، ورزش : موج سوارى بدون تخته
bodysurf
ورزشی که طی آن شناگر رو به پایین بر آب می خوابد و امواج او را به جلو می برند، سرفینگ بدنی، ورزش : موج سوارى بدون تخته
انگلیسی به فارسی
ورزشی که طی آن شناگر رو به پایین بر آب میخوابد و امواج او را به جلو میبرند، سرفینگ بدنی
bodysurf
انگلیسی به انگلیسی
فعل ناگذر ( intransitive verb )
حالات: bodysurfs, bodysurfing, bodysurfed
مشتقات: bodysurfer (n.)
حالات: bodysurfs, bodysurfing, bodysurfed
مشتقات: bodysurfer (n.)
• : تعریف: to ride on a wave using the body as a surfboard.
• ride the waves without a surfboard
کلمات دیگر: