کلمه جو
صفحه اصلی

bodywork


بدنه ی اتومبیل و طرح و شکل آن

انگلیسی به فارسی

بدنه‌ی اتومبیل و طرح و شکل آن


ساختن یا تعمیر اتاق و بدنه‌ی اتومبیل (body work هم می‌نویسند)


بدنه


انگلیسی به انگلیسی

• repair work on the body of a vehicle; any of several "hands-on' therapies (such as massage, shiatsu, reflexology, etc.)
the bodywork of a motor vehicle or plane is the outside part of it.

جملات نمونه

1. The car had damaged bodywork but a very good engine.
[ترجمه ترگمان]اتومبیل به bodywork ولی موتور خیلی خوبی خسارت وارد کرده بود
[ترجمه گوگل]ماشین بدنه خودرو را آسیب دید اما موتور بسیار خوبی بود

2. There isn't much metal in the bodywork of this new car; it's mainly plastic.
[ترجمه ترگمان]در the این ماشین جدید فلز زیادی وجود ندارد؛ عمدتا پلاستیک است
[ترجمه گوگل]این بدنه خودرو در این خودرو بسیار کوچک نیست این عمدتا پلاستیک است

3. My car's bodywork is in terrible condition.
[ترجمه ترگمان]ماشین من در شرایط بدی قرار دارد
[ترجمه گوگل]بدنه ماشین من در شرایط وحشتناک است

4. The car's bodywork was already showing signs of deterioration.
[ترجمه ترگمان]ماشین bodywork در حال حاضر نشانه هایی از وخامت را نشان می داد
[ترجمه گوگل]بدنه خودرو در حال حاضر نشانه هایی از بدتر شدن را نشان می دهد

5. The car's bodywork scarcely holds together.
[ترجمه ترگمان]bodywork اتومبیل به ندرت به هم می خورد
[ترجمه گوگل]بدنه خودرو با کمترین هزینه نگه می دارد

6. Revised bodywork and a bigger 17-litre fuel tank complete the picture.
[ترجمه ترگمان]Revised bodywork و یک مخزن سوخت ۱۷ لیتری، تصویر را کامل کردند
[ترجمه گوگل]بدنه تجدید شده و یک مخزن سوختی 17 لیتر بزرگتر تصویر را پر می کند

7. All-enclosing bodywork will give it a futuristic look to contrast with the retro-styled roadster and cafe racer.
[ترجمه ترگمان]تمام - که در اینجا قرار دارند، به آن یک ظاهر مربوط به آینده می دهد تا با اتومبیل تعمیر جاده و مسابقه دهنده کافه در تضاد باشد
[ترجمه گوگل]بدنه ی تمام محوطه ی آن، یک نگاه به آینده یی دارد که با راننده ی کلاسیک و کلاسیک یکپارچهسازی با سیستمعامل طراحی شده است

8. I know a garage that does good bodywork.
[ترجمه ترگمان]من یه گاراژ می شناسم که bodywork رو خوب می کنه
[ترجمه گوگل]من می دانم یک گاراژ که بدنه خوب را انجام می دهد

9. It hurtled on, shedding wheels and bodywork as it almost turned turtle.
[ترجمه ترگمان]با سرعت حرکت کرد و چرخ ها و bodywork را به هوا پرتاب کرد و تقریبا شبیه لاک پشت شد
[ترجمه گوگل]آن را متورم، چرخان و bodywork را از بین می برد به عنوان تقریبا تبدیل به لاک پشت

10. This covered an aperture in the bodywork to provide internal illumination.
[ترجمه ترگمان]این کار یک دیافراگم را در the پوشش داد تا روشنایی داخلی فراهم کند
[ترجمه گوگل]این یک دیافراگم را در بدن برای پوشش دادن نور داخلی قرار داد

11. The bodywork of this old car hardly holds together.
[ترجمه ترگمان]The این ماشین کهنه به زحمت کنار هم جمع می شوند
[ترجمه گوگل]بدنه این ماشین قدیمی به سختی نگه می دارد

12. The bodywork structure is the main load - bearing body in the well car.
[ترجمه ترگمان]ساختار bodywork بدنه حمل بار اصلی در ماشین خوب است
[ترجمه گوگل]ساختار بدنی اصلی بدنه اصلی در ماشین چاه است

13. Beneath bodywork, It'soon becomes clear that it is not the genuine article.
[ترجمه ترگمان]در زیر bodywork، به زودی مشخص می شود که این مقاله واقعی نیست
[ترجمه گوگل]زیر بدن، It'soon روشن می شود که این مقاله واقعی نیست

14. In general, lightening weight of bodywork is achieved by using light-duty material and optimizing the structure.
[ترجمه ترگمان]به طور کلی، وزن lightening of با استفاده از مواد اولیه وظیفه و بهینه سازی ساختار به دست می آید
[ترجمه گوگل]به طور کلی، وزن سبک بدن با استفاده از مواد سبک وزن و بهینه سازی ساختار به دست می آید

پیشنهاد کاربران

Car body worker / صافکار اتومبیل


کلمات دیگر: