کلمه جو
صفحه اصلی

annual audit

انگلیسی به انگلیسی

• yearly examination of a company's financial records by an external accountant

جملات نمونه

1. The annual audit, due in April, would have uncovered the swindle.
[ترجمه ترگمان]حسابرسی سالانه که در ماه آوریل انجام می شود، تقلب را افشا خواهد کرد
[ترجمه گوگل]ممیزی سالانه که در ماه آوریل به وقوع پیوست، کلاهبرداری را کشف کرد

2. Therefore, the company 2008 annual audit of name by a corresponding change to Huaxing.
[ترجمه ترگمان]بنابراین، بررسی سالانه نام شرکت از طریق تغییر مربوطه به Huaxing صورت می گیرد
[ترجمه گوگل]بنابراین، شرکت 2008 ممیزی سالانه نام با تغییر مربوط به Huaxing

3. Preparation of year end statement for annual audit of the accounts.
[ترجمه ترگمان]تهیه بیانیه پایانی سال برای حسابرسی سالانه حساب ها
[ترجمه گوگل]تهیه بیانیه پایان سال برای ممیزی سالانه حساب

4. In the annual audit of a company by a CPA firm, the independent auditors will verify receivables by communicating directly with the people who owe the money.
[ترجمه ترگمان]در حسابرسی سالانه یک شرکت از سوی یک شرکت CPA، حسابرسان مستقل مطالبات را با ارتباط مستقیم با افرادی که به پول بدهکار هستند، بررسی خواهند کرد
[ترجمه گوگل]در ممیزی سالیانه یک شرکت توسط یک شرکت CPA، حسابرسان مستقل با دریافت مستقیم اطلاعات مربوط به افرادی که پول را میپردازند، رسیدگیهای صورت گرفته را بررسی خواهند کرد

5. Responsible for the push completion of annual audit plan in time.
[ترجمه ترگمان]مسیول تکمیل و تکمیل طرح حسابرسی سالانه در زمان
[ترجمه گوگل]مسئولیت اجرای کامل طرح ممیزی سالیانه در زمان

6. Manage the annual Audit with the local finance team . Ensure effective and timely audit process.
[ترجمه ترگمان]مدیریت حسابرسی سالیانه را با تیم مالی محلی مدیریت کنید اطمینان حاصل کنید که فرآیند حسابرسی موثر و به موقع انجام می شود
[ترجمه گوگل]حسابرسی سالانه را با تیم مالی محلی مدیریت کنید اطمینان از فرآیند حسابرسی موثر و به موقع

7. Coordinate and assist in the quarterly review and annual audit process with independent auditors.
[ترجمه ترگمان]هماهنگی و کمک در بازبینی فصلی و فرآیند حسابرسی سالانه با حسابرسان مستقل
[ترجمه گوگل]هماهنگی و کمک در بازرسی سه ماهه و مراحل حسابرسی سالانه با حسابرسان مستقل

8. Participate in setting down annual audit plan.
[ترجمه ترگمان]در تنظیم برنامه حسابرسی سالانه شرکت کنید
[ترجمه گوگل]شرکت در تنظیم برنامه ممیزی سالانه

9. Remind clubs of the annual audit.
[ترجمه ترگمان]به باشگاه های حسابرسی سالانه یادآوری کنید
[ترجمه گوگل]یادآوری باشگاه های ممیزی سالیانه

10. To carry out an annual audit.
[ترجمه ترگمان]انجام یک حسابرسی سالانه
[ترجمه گوگل]برای انجام ممیزی سالانه

11. All local authority auditors are expected to review aspects of value for money as part of their annual audit programme.
[ترجمه ترگمان]انتظار می رود که تمامی حسابرسان منابع محلی به عنوان بخشی از برنامه حسابرسی سالانه خود، جنبه های ارزش پول را مورد بررسی قرار دهند
[ترجمه گوگل]انتظار می رود همه حسابرسان محلی مجلس بخواهند جنبه های ارزش پول را به عنوان بخشی از برنامه حسابرسی سالانه خود بررسی کنند

12. Third, hire accounting firm Ericsson Limited for the agency's 2008 annual audit.
[ترجمه ترگمان]سوم، شرکت حسابداری شرکت حسابداری شرکت سونی اریکسون را برای حسابرسی سالانه این موسسه استخدام می کند
[ترجمه گوگل]سوم، استخدام شرکت حسابداری اریکسون محدود برای ممیزی سالانه سازمان سال 2008

13. I was involved in daily accounting, and have experienced an annual audit, as well as a monthly summary of work.
[ترجمه ترگمان]من در حسابداری روزانه دخیل بودم، و یک حسابرسی سالانه و یک خلاصه ماهانه کار را تجربه کرده ام
[ترجمه گوگل]من در حسابداری روزانه شرکت کردم و یک ممیزی سالانه و همچنین خلاصه ماهانه کار را تجربه کردم

14. Second, the employment of transit transport Ernst Ltd's 2008 annual audit for the agency.
[ترجمه ترگمان]دوم، کار حمل و نقل سالانه شرکت حمل و نقل (ارنست Ltd)در سال ۲۰۰۸ برای این سازمان صورت می گیرد
[ترجمه گوگل]دوم، استخدام حمل و نقل حمل و نقل در سال 2008، ارنست با مسئولیت محدود سالانه ممیزی برای این سازمان

پیشنهاد کاربران

حسابرسی سالانه


کلمات دیگر: