کلمه جو
صفحه اصلی

helpers

انگلیسی به فارسی

کمک کننده ها، یاور، کمک، یار، معاون، معین، هم دست


جملات نمونه

1. the gardener's helpers were illiterate
کمک های باغبان بی سواد بودند.

پیشنهاد کاربران

کمک رسان


کلمات دیگر: