باز آورده، باز گردانده، احیا شده، نوجان شده
redux
باز آورده، باز گردانده، احیا شده، نوجان شده
انگلیسی به فارسی
باز آورده، باز گردانده، احیا شده، نوجان شده
انگلیسی به انگلیسی
• brand name of dexfenfluramine, weight loss drug formerly used to treat obesity which is no longer available (was withdrawn from the market in the united states in 1997and has since been withdrawn throughout the world)
returning, recurring, resurgent, revived, brought back to previous importance or prominence (literary)
returning, recurring, resurgent, revived, brought back to previous importance or prominence (literary)
جملات نمونه
1. He returned home with his bride redux.
[ترجمه ترگمان]با عروس خود به خانه بازگشت
[ترجمه گوگل]او با مجله عروس خود به خانه بازگشت
[ترجمه گوگل]او با مجله عروس خود به خانه بازگشت
2. Red zone problems, redux: The 49ers scored their two touchdowns from outside the 20-yard line.
[ترجمه ترگمان]مشکلات منطقه قرمز، redux: ۴۹ ers دو touchdowns را از خارج از خط ۲۰ یاردی به ثمر رساندند
[ترجمه گوگل]مشکلات منطقه سرخ، redux 49ers دو ضربه از خارج از خط 20 یارد را به ثمر رساند
[ترجمه گوگل]مشکلات منطقه سرخ، redux 49ers دو ضربه از خارج از خط 20 یارد را به ثمر رساند
3. China's Exchange Rate Trap: Japan Redux ?
[ترجمه ترگمان]تله نرخ ارز چین: ژاپن Redux؟
[ترجمه گوگل]نرخ ارز چینی ژاپن Redux Trap؟
[ترجمه گوگل]نرخ ارز چینی ژاپن Redux Trap؟
4. Critics have dubbed this a redux of the 1936 games, which the Nazis used to emphasize their near-total control over society.
[ترجمه ترگمان]منتقدان این بازی را a از بازی های ۱۹۳۶ می دانند که نازی ها برای تاکید بر کنترل کامل خود بر جامعه مورد استفاده قرار گرفتند
[ترجمه گوگل]منتقدان این بازی را بازسازی بازی های 1936 نامیدند که نازی ها آن ها را مورد تأکید قرار دادن کنترل کامل خود بر جامعه قرار دادند
[ترجمه گوگل]منتقدان این بازی را بازسازی بازی های 1936 نامیدند که نازی ها آن ها را مورد تأکید قرار دادن کنترل کامل خود بر جامعه قرار دادند
5. Suit up and prepare for war in Contra 4:Redux!
[ترجمه ترگمان]Suit و آماده جنگ در Contra ۴: Redux!
[ترجمه گوگل]مناسب و آماده شدن برای جنگ در Contra 4 Redux!
[ترجمه گوگل]مناسب و آماده شدن برای جنگ در Contra 4 Redux!
6. Redux introduces new units, tech-trees, titles, factions and portraits and plenty of other stuff.
[ترجمه ترگمان]Redux واحدهای جدیدی، تکنولوژی - درخت ها، عناوین، جناح ها و پرتره های متعدد و بسیاری چیزهای دیگر را معرفی می کند
[ترجمه گوگل]Redux معرفی واحدهای جدید، فن آوری درختان، عناوین، جناح ها و پرتره ها و بسیاری چیزهای دیگر را معرفی می کند
[ترجمه گوگل]Redux معرفی واحدهای جدید، فن آوری درختان، عناوین، جناح ها و پرتره ها و بسیاری چیزهای دیگر را معرفی می کند
7. Similar to Totlol, entertainment community Redux offers a community where users aggregate niche video content from third party sites.
[ترجمه ترگمان]مشابه to، انجمن سرگرمی Redux جامعه ای را ارایه می دهد که در آن کاربران محتوای ویدئو niche را از سایت های شخص ثالث جمع آوری می کنند
[ترجمه گوگل]همانند Totlol، جامعه سرگرمی Redux ارائه می دهد یک جامعه که در آن کاربران جمع آوری محتوای تو رفتگی در دیوار از سایت های شخص ثالث
[ترجمه گوگل]همانند Totlol، جامعه سرگرمی Redux ارائه می دهد یک جامعه که در آن کاربران جمع آوری محتوای تو رفتگی در دیوار از سایت های شخص ثالث
8. Then Macintosh would prompt you to eject Fred and insert Fred Redux.
[ترجمه ترگمان]آن وقت این مک نر شما را فورا بیرون خواهد کشید تا فرد را آزاد کنید و فرد Redux را آزاد کنید
[ترجمه گوگل]سپس مکینتاش از شما خواسته است که فرد را از بین ببرد و فرد ردوکس را وارد کند
[ترجمه گوگل]سپس مکینتاش از شما خواسته است که فرد را از بین ببرد و فرد ردوکس را وارد کند
9. We also asked readers to vote for their top picks, and the crowd favorite comes from Ian Houser, whose icon "iTunes Digital Redux" received nearly 200 votes.
[ترجمه ترگمان]ما همچنین از خوانندگان خواستیم تا برای انتخاب بالای خود رای دهند، و این جمعیت مورد علاقه یان Houser است که icon دیجیتالی آی تیونز \" تقریبا ۲۰۰ رای کسب کرد
[ترجمه گوگل]ما همچنین از خوانندگان خواسته ایم که رای خود را برای انتخاب رای دهند و جمعیت مورد علاقه یون هاوسر که آیکون 'iTunes Digital Redux' تقریبا 200 رأی دریافت کرده است
[ترجمه گوگل]ما همچنین از خوانندگان خواسته ایم که رای خود را برای انتخاب رای دهند و جمعیت مورد علاقه یون هاوسر که آیکون 'iTunes Digital Redux' تقریبا 200 رأی دریافت کرده است
10. To settle some of the doubts, Haynes led a team of researchers in a modern redux of the experiment.
[ترجمه ترگمان]برای حل برخی از تردیدها، هینز یک تیم از محققان را در یک redux مدرن از این تجربه رهبری کرد
[ترجمه گوگل]برای حل برخی از شک و تردید، هیز یک تیم از محققان را در یک آزمایش مدرن رهبری کرد
[ترجمه گوگل]برای حل برخی از شک و تردید، هیز یک تیم از محققان را در یک آزمایش مدرن رهبری کرد
11. The conservative critique of Mr Obama is that he is Jimmy Carter redux: a woolly idealist who thinks he can sweet-talk bad guys into behaving.
[ترجمه ترگمان]انتقاد محافظه کارانه آقای اوباما این است که او جیمی کارتر redux است: یک ایده آلیست پشمالو که فکر می کند می تواند آدم های بد رفتار کند و رفتار کند
[ترجمه گوگل]انتقاد محافظه کار اوباما این است که او جیمی کارتر است و یک آرمانگرای پهن است که فکر می کند او می تواند با رفتارهای شیرین صحبت کند
[ترجمه گوگل]انتقاد محافظه کار اوباما این است که او جیمی کارتر است و یک آرمانگرای پهن است که فکر می کند او می تواند با رفتارهای شیرین صحبت کند
12. But China's new presence in Central Asia is in many ways more Silk Road revival than Great Game redux.
[ترجمه ترگمان]اما حضور جدید چین در آسیای میانه در بسیاری از راه های احیای جاده ابریشم بیشتر از redux بزرگ است
[ترجمه گوگل]اما حضور جدید چین در آسیای میانه به طرق مختلف از راه احیای جاده ابریشم تا بازی Revox Great Game است
[ترجمه گوگل]اما حضور جدید چین در آسیای میانه به طرق مختلف از راه احیای جاده ابریشم تا بازی Revox Great Game است
13. While much of the content comes from sites like YouTube and Vimeo, Redux CEO David McIntosh has a decidedly different view of the YouTube ecosystem.
[ترجمه ترگمان]درحالیکه مقدار زیادی از محتوا از سایت هایی مانند YouTube و Vimeo می آید، مدیر عامل Redux مکینتاش دیدگاه کاملا متفاوتی از اکو سیستم یوتیوب دارد
[ترجمه گوگل]در حالی که بسیاری از محتوا از سایت هایی مانند YouTube و Vimeo می آید، دیوید مکینتاش مدیر اجرایی Redux دارای دیدگاه کاملا متفاوت از اکوسیستم YouTube است
[ترجمه گوگل]در حالی که بسیاری از محتوا از سایت هایی مانند YouTube و Vimeo می آید، دیوید مکینتاش مدیر اجرایی Redux دارای دیدگاه کاملا متفاوت از اکوسیستم YouTube است
14. This cleanly separates the logic for walking through directories from the logic for moving files from source to target directory, as shown in Listing DirectoryWalker redux.
[ترجمه ترگمان]این امر منطق را برای راه رفتن از میان شاخه های منطق جهت حرکت فایل ها از مبدا به دایرکتوری هدف، همانطور که در لیست DirectoryWalker redux نشان داده شده است، جدا می کند
[ترجمه گوگل]این منطق منطقی را برای پیاده روی از طریق دایرکتوری از منطق برای انتقال فایل ها از منبع به دایرکتوری هدف جدا می کند، همانطور که در Listing DirectoryWalker redux نشان داده شده است
[ترجمه گوگل]این منطق منطقی را برای پیاده روی از طریق دایرکتوری از منطق برای انتقال فایل ها از منبع به دایرکتوری هدف جدا می کند، همانطور که در Listing DirectoryWalker redux نشان داده شده است
کلمات دیگر: