خمیر بادام زمینی (که روی نان می مالند و با مربا یا عسل می خورند)
peanut butter
خمیر بادام زمینی (که روی نان می مالند و با مربا یا عسل می خورند)
انگلیسی به فارسی
کره بادام زمینی، خمیر بادام زمینی
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
• : تعریف: a paste made by grinding roasted peanuts, used as a spread in sandwiches or the like or in cooking.
• soft spread which is made from ground peanuts
peanut butter is a brown paste made out of crushed peanuts, which you can spread on bread and eat.
peanut butter is a brown paste made out of crushed peanuts, which you can spread on bread and eat.
جملات نمونه
1. The children had smeared peanut butter all over the sofa.
[ترجمه ترگمان]بچه ها کره بادام زمینی را روی نیمکت گذاشته بودند
[ترجمه گوگل]بچه ها کره بادام زمینی را روی مبل فرو ریختند
[ترجمه گوگل]بچه ها کره بادام زمینی را روی مبل فرو ریختند
2. You don't add the peanut butter until after you've stirred in the honey.
[ترجمه ترگمان]تو کره بادام زمینی رو تا بعد از اینکه تو عسل تکون خوردی جور نمی کنی
[ترجمه گوگل]شما کره بادام زمینی را تا زمانی که عسل را ترک نکرده اید اضافه نکنید
[ترجمه گوگل]شما کره بادام زمینی را تا زمانی که عسل را ترک نکرده اید اضافه نکنید
3. I had two peanut butter and jelly sandwiches.
[ترجمه ترگمان] من دوتا ساندویچ کره بادوم زمینی و مربا خوردم
[ترجمه گوگل]من دو کره بادام زمینی و ساندویچ ژله داشتم
[ترجمه گوگل]من دو کره بادام زمینی و ساندویچ ژله داشتم
4. While still beating, gradually add confectioners' sugar and peanut butter.
[ترجمه ترگمان]در حالی که همچنان می تپد، به تدریج قند دان و کره بادام زمینی را اضافه می کند
[ترجمه گوگل]در حالی که هنوز ضرب و شتم، به تدریج سبزیجات قند و کره بادام زمینی را اضافه کنید
[ترجمه گوگل]در حالی که هنوز ضرب و شتم، به تدریج سبزیجات قند و کره بادام زمینی را اضافه کنید
5. Loved peanut butter and jam sandwiches.
[ترجمه ترگمان] کره بادوم زمینی و ساندویچ مربا رو دوست داشتم
[ترجمه گوگل]کره بادام زمینی و ساندویچ مربا دوست داشتنی
[ترجمه گوگل]کره بادام زمینی و ساندویچ مربا دوست داشتنی
6. It's you who will get peanut butter over here.
[ترجمه ترگمان]این تویی که اینجا کره بادام زمینی درست می کنی
[ترجمه گوگل]این شماست که کره بادام زمینی را در اینجا دریافت خواهید کرد
[ترجمه گوگل]این شماست که کره بادام زمینی را در اینجا دریافت خواهید کرد
7. The produce business is not like peanut butter where it takes time for the whole process to catch up with the product.
[ترجمه ترگمان]کسب وکار تولید مثل کره بادام زمینی نیست که در آن زمان طول می کشد تا کل فرآیند به محصول برسد
[ترجمه گوگل]کسب و کار تولید مثل کره بادام زمینی نیست، بلکه زمانیکه کل فرآیند برای به دست گرفتن محصول نیاز به زمان دارد
[ترجمه گوگل]کسب و کار تولید مثل کره بادام زمینی نیست، بلکه زمانیکه کل فرآیند برای به دست گرفتن محصول نیاز به زمان دارد
8. How about a peanut butter and noodle casserole?
[ترجمه ترگمان]کره بادام زمینی و خوراک ماکارونی چطور؟
[ترجمه گوگل]چطور در مورد کره بادام زمینی و کاسه ماکارونی؟
[ترجمه گوگل]چطور در مورد کره بادام زمینی و کاسه ماکارونی؟
9. She dipped her carrot into the peanut butter as she went to the door.
[ترجمه ترگمان]او سرش را در کره بادام زمینی فرو کرد و به طرف در رفت
[ترجمه گوگل]او در حالی که به درب رفت، هویج هویج را به کره بادام زمینی فرو برد
[ترجمه گوگل]او در حالی که به درب رفت، هویج هویج را به کره بادام زمینی فرو برد
10. You have some peanut butter on your top lip.
[ترجمه ترگمان] تو یه مقدار کره بادام زمینی روی لب بالایی داری
[ترجمه گوگل]شما کره بادام زمینی را در لب بالا دارید
[ترجمه گوگل]شما کره بادام زمینی را در لب بالا دارید
11. If I skipped the peanut butter on the celery, would I lose more weight?
[ترجمه ترگمان]اگه من کره بادوم زمینی رو از کرفس جدا کنم وزن بیشتری از دست میدم؟
[ترجمه گوگل]اگر کره بادام زمینی را در کرفس خالی کنم، وزن بیشتری خواهم داشت؟
[ترجمه گوگل]اگر کره بادام زمینی را در کرفس خالی کنم، وزن بیشتری خواهم داشت؟
12. I poured some liquid into a peanut butter jar and dumped some white powder in itit bubbled.
[ترجمه ترگمان]مقداری مایع در ظرف کره بادام زمینی فرو کردم و مقداری پودر سفید در آن ریختم
[ترجمه گوگل]من برخی از مایع را به یک کره کره بادام زمینی ریختم و برخی از پودر سفید را در حباب پریدم
[ترجمه گوگل]من برخی از مایع را به یک کره کره بادام زمینی ریختم و برخی از پودر سفید را در حباب پریدم
13. You have some peanut butter on your bottom lip.
[ترجمه ترگمان] تو یکم کره بادوم زمینی روی لبت داری
[ترجمه گوگل]شما کره بادام زمینی را در لب پایین دارید
[ترجمه گوگل]شما کره بادام زمینی را در لب پایین دارید
14. How can people eat peanut butter and jelly?
[ترجمه ترگمان]چطور مردم می تونن کره بادوم زمینی و ژله بخورن؟
[ترجمه گوگل]مردم چگونه می توانند روغن کره بادام زمینی و ژله مصرف کنند؟
[ترجمه گوگل]مردم چگونه می توانند روغن کره بادام زمینی و ژله مصرف کنند؟
15. Kidfriendly favorites such as peanut butter and jelly need no refrigeration.
[ترجمه ترگمان]غذاهای محبوب مانند کره بادام زمینی و ژله نیاز به یخچال ندارد
[ترجمه گوگل]موارد مورد علاقه کودکی مانند کره بادام زمینی و ژله نیاز به یخچال ندارند
[ترجمه گوگل]موارد مورد علاقه کودکی مانند کره بادام زمینی و ژله نیاز به یخچال ندارند
پیشنهاد کاربران
کره بادام زمینی
کره یا خمیر بادام زمینی
وعده صبحانه=کره با طعم بادام زمینی یا شکلاتی
peanut butter ( علوم و فنّاوری غذا )
واژه مصوب: کرۀ بادامزمینی
تعریف: نوعی پخشینه که از بادامزمینی بوداده و آسیابشده تهیه میشود و برای جلوگیری از جدا شدن روغن آن ترکیبات نامیزهساز ( emulsifier ) به آن اضافه میکنند
واژه مصوب: کرۀ بادامزمینی
تعریف: نوعی پخشینه که از بادامزمینی بوداده و آسیابشده تهیه میشود و برای جلوگیری از جدا شدن روغن آن ترکیبات نامیزهساز ( emulsifier ) به آن اضافه میکنند
کلمات دیگر: